دعوت چهره به چهره
حجت الاسلام والمسلمین قرائتی
اشاره:
حجت الاسلام و المسلمین قرائتی از جمله روحانیونی است که مدتی طولانی از عمر خود را در راه تبلیغ معارف قرآن و اهل بیت مصروف داشته و در این زمینه منشأ خدمات بزرگی شده است. این تجربه طولانی مدت در مواجهه با مخاطبینی از هر سن و دارای خصوصیات مختلف و متنوع باعث شده است که توصیه هایی شنیدنی در این زمینه داشته باشد. آنچه در پی می خوانید، طرح ایشان برای تبلیغ چهره به چهره معارف اسلامی است که به جهت نزدیکی اهداف آن با طرح خیمه های معرفت در برخی جهات، می تواند توصیه ها و راهنمایی های خوبی برای مربیان خیمه های معرفت داشته باشد.
با کمک «عقل و فطرت» درک میکنیم که جهان آفرینش و آفریدهها بیهوده نیستند و هدفی بس بزرگ در کار است. با راهنمایی وحی میدانیم که خداوند، هستی را برای بشر آفریده و بشر را برای عبادت، و معنای «عبادت» آن است که افکار و اعمال انسان، رنگ الهی داشته باشد، زیرا همهی رنگها روزی پاک میشود، جز رنگ او. پس ما مسؤولیم که هدف الهی را بشناسیم و در راه او گام برداریم.
البته انسان باید این هدف را آزادانه و آگاهانه انتخاب کند؛ زیرا اگر خداوند میخواست عبادت با اجبار باشد، همهی مردم را مثل حرکت زمین، بدون اختیار خودشان هدایت میکرد و به عبادت وا میداشت. پس انسان رها و بیهوده نیست، بلکه هدفمند و مسؤول و متعهد است. از این رو باید بدانیم که رسالت و مسئولیت ما در این جهان چیست و آیا به آن عمل کردهایم یا نه؟
رسالت و مسؤولیت ما در برابر آفریدگار و نعمتهای او؛ در برابر پیامبران، امامان، عالمان، مربیان و نیاکان؛ در برابر محرومان، مستضعفان، شهیدان و انقلاب؛ در برابر نسل آینده و خطراتی که آنان را تهدید میکند؛ در برابر جهان اسلام؛ در برابر طبیعت و حفظ و بهرهگیری صحیح از آن و در برابر جبران غفلتهای گذشته چیست؟
خطر غفلت
اگر در برابر مسؤولیتهایی که داریم، غافل باشیم، نظام هستی را به هدر دادهایم؛ همان گونه که اگر شاگردی در مدرسه از درس غافل باشد، نظام آموزش و پرورش را به هدر داده است، زیرا ساختمان مدرسه و تربیت و استخدام استاد، آماده کردن کلاس، آزمایشگاه، زمین ورزش، کتابخانه، آب، برق، گاز، تلفن و… برای آن است که شاگرد درس بخواند و اگر این هدف عملی نشود، نه تنها عمر شاگرد به هدر رفته، بلکه تمام عوامل دست اندرکار را نیز به هدر داده است.
به همین دلیل، قرآن افراد غافل را بدتر از چهار پایان میداند.
مهمترین غفلتها
در میان موارد غفلت، آنچه از همه مهمتر است، غفلت از آفریدگار، غفلت از حساب، غفلت از دستورالعمل و هشدارها، غفلت از آینده و نسل خود، و غفلت از استعدادها و امکانات است. البته در این میان کارهایی شده است که باید بازنگری شود که آیا به نتیجهی مطلوب رسیدهایم یا نه؟
مهمترین مسؤولیت
در میان همهی مسؤولیتها، توجه به جوانان و نوجوانان که آینده سازان و یادگاران تربیتی، علمی، اخلاقی و ذخیرهی قیامت ما هستند، از اهمیت بیشتری برخوردار است.
دنیای امروز ما با پیشرفت فناوری و وسایل آموزشی، بهرهگیری از تجربیات و ابتکارات، استفاده از رایانه و اینترنت و صدا و سیما، توان آموزشی را بالا برده است؟ اما اینکه رشد علمی، ما را به اهداف برتر رسانده یا نه، جای تأمل دارد. آیا این پیشرفتهای علمی رابطهی نسل ما را با خدا و پیامبر، با قرآن و نهجالبلاغه، با والدین و استاد، با انقلاب و عالمان و شهیدان نیز بیشتر کرده است؟ البته بسترهای این اهداف آموزشی، کتابهای درسی است، که چون یک حالت اجباری و نمره و مدرک دارد، جواب لازم را نمیدهد.
راه حل
اینجانب که حدود سی سال سابقهی کلاسداری و تبلیغ در مناطق مختلف ایران و بعضی از کشورها را دارم و بیش از بیست سال در صدا و سیما برنامه داشتهام؛ اکنون به این نتیجه رسیدهام که در گفت و گوی خصوصی و آزاد و دو طرفه، آثاری است که در سخنرانیهای میلیونی نیست. بر این اساس، به فکر افتادم افرادی را به همکاری دعوت کنم که واجد شرایط زیر باشند:
۱ با اولویت تحصیلات که از لیسانس به بالا بوده و یا سطح عالی حوزه را خوانده باشند؛
- با اولویت تأهل و اشتغال؛
- برخوردار از انگیزه و سابقه و بیان؛
- آماده برای همکاری، به دور از اغراض سیاسی و مادی و…؛
- داشتن مطالعات اسلامی و آشنایی با اساتید حوزه و دانشگاه و کتابهای مفید.
افرادی که واجد این شرایط باشند، شناسایی نموده و در دورههای کوتاه، روشهای مفید را به آنان بگوییم و آنان را با کتابها، و نوارها و… مجهز کنیم.
شیوهی کار
هر یک از این افراد در محل مسکونی یا کار خود، با نسل نو تماس و گفت و گوی خصوصی داشته باشند و هر هفته بستگان و همسایگان را خانه به خانه دعوت کند و جلساتی خودمانی، فامیلی، آزاد و بدون تجمل در ایام تعطیل (نظیر جمعهها) تشکیل دهد. آغاز دعوت، باید از طریق برخورد خوب (مانند مهمانی، دیدارهای دوستانه و فامیلی) و خلاصه شیوهی غیر مستقیم باشد.
زمان جلسه
مدت جلسه حداکثر یک ساعت و ترجیحاً چهل دقیقه باشد. بیست دقیقه استاد و بیست دقیقه اعضای جلسه حرف بزنند. اگر طرح، ابتکار، شعر، هنر، پیشنهاد و سؤالی دارند، عرضه کنند که استاد یا در همان روز جواب دهد یا در جلسهی بعد.
سیمای جلسه
بهتر است جلسات در سایهی قرآن و اهل بیت (علیهمالسلام) به طور سنتی بدون هیچ گونه ممنوعیت برای جوانان باشد.
این جلسات، نباید مزاحم تفریح، تحصیل، جلسات دیگر و مقارن با وقت نماز جماعت و جمعه باشد.
در این جلسات از هر گونه مسألهای که طرح آن، وحدت یا نظم جلسه را به هم میزند، باید پرهیز شود؛ از قبیل:
- ستایش یا انتقاد از فرد یا جناح؛
- برخوردهای سلیقهای؛
- توقعات نابجا؛
- رقابتهای منفی؛
- محور قرار گرفتن افراد مسألهدار؛
- قرار دادن جلسات در محلهای دور یا مسألهدار؛
- طولانی شدن جلسات؛
- تکراری شدن مطالب؛
- تبعیض میان شرکت کنندگان؛
- هزینهدار کردن آنها؛
- انتقاد به جلسات دیگر؛
- طرح مسایلی که مورد نیاز نیست؛
- طرح مسایلی که حل آن از اختیار و توان جلسه خارج است؛
- تحقیر افرادی که رفتار و گفتارشان در شأن نیست؛
- دعوت از سخنرانی که گفتارش ایجاد تشنج میکند؛ و دهها نکته دیگر…
اهداف
هدف این جلسات، بیمه کردن نسل نو به وسیلهی راههای زیر است:
- ایجاد رابطههای علمی، دینی و فکری میان نسل نو و یک دانشمند- آن هم رابطهای دوستانه و عاطفی- بدون حقالتدریس برای استاد و نمره و مدرک برای دیگران؛
- پر کردن ایام فراغت با بهترین خوراک علمی؛
- نجات جوانان و نوجوانان که آسیبپذیر بوده و در معرض دام شکارچیان و انحراف، اعتیاد، هرزگی و بیتفاوتی میباشند؛
- پاسخ صحیح به سؤالات و شبهات آنان؛
- رشد آنان از طریق عرضه کردن طرحها و ابتکارات و مقالات و ارایهی راه حلها از سوی خود آنان؛
- به کار گرفتن نیروهای خلاق در راستای اهدافی که خداوند ما را برای آن آفریده است.؛
- ایجاد رابطه میان نسل نو با سایر بزرگان؛
- نشستن پای دردها و خواستههای آنان؛
- کمک گرفتن از آنها برای هر کاری که خدا پسندانه و ضروری باشد؛
- آشنا کردن آنان با گوشهای از اسرار احکام، تجمعات، سیرهی علما و دانشمندان و زندگی کسانی که نقش الگویی دارند؛
- آموزشهای ضروری نجات بخش؛
- ایجاد امکانات برای سفرهای مفید؛
- نقل خاطرات حقیقی و شیرین و سازنده؛
- سرکشی به مراکز رشدآور؛
- شرکت در جمعه و جماعت؛
- آشنایی با زندگی ساده، تفریح سالم، دوستان خوب، بهرهگیری بهتر و بیشتر از عمر و جلوگیری از هدر دادنها و…
برکات این جلسات
گر چه برکات این جلسات قابل شمارش نیست؛ ولی به طور فشرده به پارهای از آنها اشاره میشود:
– از نظر انقلابی، اکثر جوانانی که در ایام جنگ به جبهه رفتند و کشور را از چنگ تصرف دشمن درآوردند، بچههای این جلسات و مسجد بودند.
– از نظر مدیریتی، اکثر کسانی که بعد از سقوط شاه مسؤول کشور شدند، کسانی بودند که جوانی و نوجوانی خود را در این گونه جلسات گذارنده بودند.
– از نظر خدماتی، اکثر کمکهایی که به طبقهی محروم، فقیران و آبرومندان میشود، در این جلسات است.
– از نظر اقتصادی، هزاران صندوق قرضالحسنه از همین جلسات پیدا شده است.
– از نظر علمی و فرهنگی، دانشمندان و علمای حوزه از همین جلسات بروز کردهاند.
برکات و آثار این جلسات بر کسی پوشیده نیست؛ زیرا این جلسات اگر خوب، پر جاذبه، با محتوا و ساده برگزار شود؛ تمام نیازها و کمبودهای فکری، علمی، روحی، تفریحی، اخلاقی، عبادی، سیاسی، انقلابی و اجتماعی نسل امروز را میتواند برطرف کند.
نیازها
– اولین نیاز ما در این نهضت و حرکت، به «خداوند» است، که به ما اخلاص، توان، سعهی صدر، علم، برکت و توفیق دهد.
نیاز بعدی ما به خلیفهی او حضرت مهدی(عج) است، که با نگاه خود ما را به نوکری فرزندانش بپذیرد. آری؛ نسل نو که هدف این جلسات میباشند، فرزندان پیامبران هستند: «مله ابیکم ابراهیم» و فرزندان حضرت محمد(ص) و امام علی(ع) هستند: «انا و علی ابوا هذه الامه» و امروز فرزندان حضرت مهدی (عج) هستند.
– نیاز دیگر ما به مقام معظم رهبری و تمام مراجع تقلید، اساتید حوزه و دانشگاه، دانشمندان جامع، مسؤولان و والدین این نسل است.
– نیاز دیگر ما به تمام مردم است که بدون هیچ رنگی جز رنگ الهی، به این حرکت؛ کمک فکری، تجربی، علمی و مادی نمایند.
از کجا شروع کنیم؟
- برای شروع به کار، از دوستان فاضل و دانشمند که شغلی داشته و نیازی ندارند، دعوت و هستهی مرکزی آن تعیین شود.
- از فارغ التحصیلان شناخته شده و انگیزهدار و مخلصی که دغدغهی نسل نو را داشته و خودشان توان ادارهی این جلسات را دارند، به عنوان استاد راهنما دعوت گردد.
- از مراکز عمومی مثل مساجد، مدارس، دانشگاهها، حسینیهها و خانههای شخصی رایگان، استفاده شود.
- با بازدید از جلسات موجود، تجربیات و توفیقات آنها جمع آوری و به دیگران عرضه گردد.
- کتابهای مفید و ارزان تهیه و در دسترس آنها گذاشته شده و کتابهای مفصل تلخیص و عرضه شود.
- نوارهای پر جاذبه تهیه و تکثیر شده، در دسترس قرار گیرد.
- از مؤسسات دارای تولیدات فرهنگی، کمک گرفته شود.
- از تعطیلات تابستان که فرصت بهتری است، بیشتر بهرهگیری شود.
- از اساتید دانشگاه، طلاب فاضل جوان، معلمان و مربیان دلسوز بعد از شناسایی و انتقال تجربه استفاده شود.
- جلسات باید سطحبندی شود. برای نوجوانان قصهها، خاطرات و برای جوانان استدلال و پاسخ به شبهات و امثال آن طرح گردد.
در تمام بهرهگیریها، محوریت دین و قرآن و اهل بیت(علیهمالسلام) همراه با اخلاص و سلامت روح بر پا کنندگان، باید شرط اصلی باشد.
این برنامه در عین سادگی، خلاصهی سی سال کلاسداری و تجربه و مشورت با چهل متفکر حوزه و دانشگاه است، که اگر خداوند اراده کند، نهضتی است که در آن توطئههای فکری و اخلاقی دشمن خنثی و نسل نو را از انواع انحرافات بیمه میکند. (انشاءالله)
اداره کنندگان جلسات، از طریق بازدید از جلسات دیگران (به خصوص جلسات موفق) و یا هر چند ماه از طریق نظرخواهی از شرکت کنندگان، دانشمندان و پیش کسوتان، خود را ارزیابی کنند.
تفاوت این حرکت با جلسات موجود
بحمدالله جلسات، کلاسها، اردوها، انجمنها و هیأتهای فراوانی در کشور ما وجود دارد؛ اما تفاوت این جلسات با سایر جلسات در چند چیز است:
- در این جلسات از جوانان و نوجوانانی که کمتر به جلسات دیگر میروند، دعوت خصوصی میشود؛
- مدت جلسه که محتوای آن زیاد و با سادهترین شیوه برگزار میگردد، حداکثر یک ساعت است؛
- در این جلسات خصوصی و چند نفری و خودمانی، امکان و جرأت اظهار نظر برای همه وجود دارد؛
- این جلسات، در طول سال دایر خواهد بود؛
- گردانندگان این جلسات، افراد تحصیل کرده در سطح بالا خواهند بود؛
- هیچ گونه خط سیاسی بر این جلسات حاکم نبوده و در اختیار حزب و گروه خاصی نخواهد بود؛
- استاد این جلسه انگیزهی مادی نخواهد داشت.
محتوای جلسات
برای جلسات، هم باید محتوای مشترک داشت و هم محتوای ویژه (مطالبی عام و مطالبی خاص). راهی که من طی کردهام، این است که در جلساتی که از سن ۱۳ تا ۲۵ ساله شرکت میکردند، حدود چهل دقیقه، پنج نوع برنامه داشتم (فقه، عقاید، تفسیر، داستان و شعار). البته امروز باید برنامهی پاسخ به سؤالات روز را اضافه کرد، فقه را باید با شیوهی جدید گفت، و برای هر سطح و گروهی، لازم است آیهای مناسب آن دسته تفسیر شود.
تصمیم داریم بعد از شناسایی افراد، دورههای ویژهی اساتید داشته باشیم و از صاحب نظرانی که چند دهه از عمر خود را صرف کرده و متخصص شدهاند، دعوت و از تجربیات آنان برای اساتید این جلسات استفاده کنیم.
خط قرمز
در این حرکت، مواردی باید رعایت شود:
- در چارچوب برنامههای قرآن و اهل بیت (علیهمالسلام) و نظر مراجع تقلید اداره شود و از تمام حرکاتی که حرام شناخته شده، دور باشد؛
- حفظ نظام جمهوری اسلامی و احترام به ارکان آن، ضروری است؛
- اگر تحلیل و تفسیر و نکتهی تازهای از استاد یا سایرین طرح میشود، باید قبلاً کارشناسی علمی شده و پس از نقد و بررسی و اطمینان به صحت القا گردد؛
- تمام معتقدان و مؤمنان، دارای هر گونه گرایش سیاسی با حفظ خط امام خمینی(ره) در این راه یکسانند؛
- از اندیشههای متخصصان بهرهمند شده و از تهیهی جزوات تکراری خودداری شود؛
- این حرکت هرگز بستر سیاسیون و احزاب و وسیلهی نان و آب کسی نخواهد بود و لذا افراد خاصی در این حرکت توفیق پیدا خواهند کرد.