باغبانهای خدایی، تأثیرات تربیتی حضور اجتماعی بانوان – یادداشت
تکتم دره کی (مربی اتحادیۀ انجمنهای اسلامی دانشآموزان استان خراسان رضوی و روزنامه نگار)
تأثیرات تربیتی حضور اجتماعی بانوان
نام زن و سرشت او، با تربیت گره خورده است. هر جا سخن از زن و حضور او باشد، باید دنبال رد پایی از تربیت نیز بگردیم. اصلاً انگار اگر قرار باشد زن جایی باشد که تربیت آنجا نیست، کار دنیا لنگ میماند. حضور اجتماعی زنان نیز از این ماجرا مستثنا نیست. در اینکه حضور اجتماعی زنان در چه شرایطی واجب و در چه شرایطی تا مرز حرام پیش میرود، محل بحث فعلی نیست. قرار است دنبال همان رد پای همیشگی باشیم. آیا حضور اجتماعی بانوان، آثار تربیتی دارد؟ این آثار تربیتی چگونه و بر روی چه کسانی پدیدار میشود؟ قبل از هر چیز، باید تعریفی از حضور اجتماعی و تربیت داشته باشیم و طبق آن گفتمان مشترک، ادامۀ مسیر را طی کنیم.
حضور اجتماعی چیست؟
حضور اجتماعی، نه به معنای مشغولیت است و نه به معنای اینکه خانواده در اولویت دوم قرار بگیرد. حضور اجتماعی، تنها به معنای مسئولیت، مسئولیتی که بر اساس علم و آگاهی و با هدف رشد و تعالی اجتماع انجام میشود. اگر در گذشته غیبت از منزل و حضور فیزیکی خارج از آن، یکی از مؤلفههای حضور اجتماعی بوده است، امروزه به کمک تکنولوژی و ابزارهای ارتباطی، برای بسیاری از مسئولیتها به راحتی میتوان این مؤلفه را حذف کرد.
الگوی رفتاری پیامبر اسلام(ص) در تبیین تکلیف مداری زن و مرد در امور مشترک ناظر به هویت انسانی، حضور همگان در عرصههای اجتماعی و از جمله عرصۀ سیاسی را ایجاب مینمود و گر چه در زمینۀ حضور بانوان، رعایت ضوابط و حدودی به لحاظ حفظ شأن و مقام انسانی آنان مورد تأکید بود، اما این مسئله تغییری در اصل موضوع حضور ایجاد نمیکرد. عملیاتی شدن آموزههای نبوی در حفظ کرامت و شأن والای انسانی زن را -در عین حضور و بطلان ابدی ادعای محدود نمودن زن به عرصۀ خصوصی در نگاه اسلام- باید در رفتار سیاسی اجتماعی دخت نبوت، حضرت فاطمه زهرا(س) به نظاره نشست.
تربیت چیست؟
خواجه طوسی مینویسد: «هر موجودی را کمالی است، و کمال بعضی موجودات در فطرت با وجود مقارن افتاده است و کمال بعضی از وجود متأخر… و هرچه کمال او از وجود متأخر بود، هر آینه او را حرکتی بود از نقصان به کمال.»
گفتۀ خواجه متضمن چند نکته است: نخست آنکه برای هر موجودی کمالی متصور است که هدف خلقت او و به تبع آن هدف تربیتش، رسیدن بدان است. دیگر آنکه کمال بعضی از موجودات، متأخر از وجودشان است؛ به این معنی که بعد از اینکه وجود پیدا کردند، هنوز راهِ کمابیش درازی برای رسیدن به کمال در پیش دارند. این دسته از موجودات در حرکت از نقصان به کمال، به اسباب و عللی محتاج هستند که مربی مهمترین آن میباشد.
در تربیت آدمی، آموزههای دینی فراوانی وجود دارد که «بندگی» را کمال دانسته است.
حال پیوند تربیت و حضور اجتماعی در چه نقطهای برقرار میشود؟ حضور اجتماعی زنان در مسیر تربیت، چه کمکی به ما میکند؟ چه باری را برمیدارد؟ چه نقطۀ قوتی ایجاد میکند که باید از آن بهره ببریم؟
تربیت دختران تراز اسلامی و انقلابی
اولین تأثیر حضور اجتماعی زنان، ناظر بر تربیت نسلهای بعدی دختران میباشد. روایت مشهوری از حضرت زهرا(س) شنیدهایم که فرمودند: «بهترین چیز برای زنان، آن است که مردان را نبینند و مردان نیز آنها را نبینند.»
راحت و سطحیترین برداشت از روایت، این است که حضور اجتماعی زنان را به طور کامل نفی کرده و منکر آن شویم. زنان را در خانهها حبس کنیم تا هم خودشان و هم جامعه را حفظ کرده باشیم.
اما برداشت کامل و صحیح به تأیید مفسر قرآن، آیت الله جوادی آملی این است که: «برداشتی که لازمۀ سخن حضرت و کاملاً معقول است، این است که زنان مسلمان باید چنان فعال و در صحنه باشند و چنان خودکفا تربیت شوند که برای امور تعلیم و تربیت، مدیریت و بهداشت و درمان و امثال اینها، نیازی نباشد به مردان رجوع کنند. برای پرهیز از اختلاط ناچاریم زنهایی داشته باشیم که همۀ شئون جامعۀ زنان را انجام دهند.»
و این دقیقاً همان تأثیر تربیتی است که به دنبال حضور اجتماعی زنان میآید. لزوم تربیت نسلی از دختران با پیوندهای محکم اسلامی و انقلابی، ایجاب میکند که زنانی توانمند، عنان فضای تربیتی دختران را به دست گرفته و آن را مدیریت کنند. شناخت شئون و لزوم توجه به ظرائف خلقت زنان، از هیچ کس جز خودشان برنمیآید. زنان مسئول تربیت نسلهای پس از خودشان میباشند و لازمۀ این تربیت، حضور اجتماعی طیفی از زنان آگاه و توانمند در عرصۀ تعلیم و تربیت کشور میباشد.
خانواده به میدان میآید
تبلور شخصیت و هویت انسانی، به عوامل گوناگونی از جمله امکان تاثیرگذاری از رهگذر حضور در عرصۀ اجتماعی وابسته است. دین نیز بشر را با دید جمعی مینگرد و برای انسان هویت جمعی قائل است، وظایفی را به عنوان مسائل اجتماعی مطرح کرده و دینداران را به انجام آن وظائف فرامیخواند. چنانکه در آیۀ ۶۲ سورۀ نور، مؤمنین راستین را چنین معرفی میکند: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِذا کانُوا مَعَهُ عَلی أَمْرٍ جامِعٍ لَمْ یذْهَبُوا حَتَّی یسْتَأْذِنُوهُ». در مضمون آیه، یکی از مؤلفههای شخصیتی مؤمنین راستین را «درک مسائل اجتماعی و حضور صحیح» بیان میکند. پس مشخص است که بخشی از پازل تربیتی انسانها، در جمعها تکمیل میشود و وقتی شخص متأثر بانوان باشند، این تأثیر به کانون خانوادهها نیز منتقل خواهد شد. زنان تکلیف مدار و وظیفه شناس به واسطۀ نقش الگویی خویش در خانواده، با درک صحیح و تشخیص به موقع، طیف وسیعی از افراد را به میدان میآورند. به میدان آوردن افراد خانواده، ویژگی خاص زنان میباشد و برای مردان چندان صدق نمیکند. چنانکه رهبر انقلاب نیز فرمودند: «در هر میدانی که بانوان مسئولانه در آن وارد بشوند، پیشرفت در آن میدان چند برابر خواهد شد. خصوصیت حضور خانمها در میدانهای مختلف این است که وقتی زن خانواده وارد میدان میشود، یعنی همۀ همسر و فرزندان او هم وارد میشوند.»
به بیان سادهتر، تربیت زنان در جامعه تکمیل شده و تکلیف مدار و وظیفه شناس میشوند و سپس آن را با تربیت به خانواده منتقل کرده و آنها را نیز وارد مسیرهای مناسب میکنند.