تضاد داروینیسم و خدا پرستی
آیا تکاملگرایی (داروینیسم) با خداپرستی در تضاد است؟
نویسنده: زهرا مرادی
یکی از سوالات مهمی که ذهن بسیاری از افراد را به خود مشغول کرده، این است که آیا نظریهی تکامل، که به نام داروینیسم نیز شناخته میشود، با خداپرستی در تضاد است؟ پاسخ کوتاه به این سوال «نه» است. جالب است بدانید که خود داروین خداپرست بود و بسیاری از دانشمندانی که از نظریهی او حمایت میکنند نیز به خداوند ایمان دارند. اما برای درک بهتر این مسئله، بیایید نگاهی دقیقتر به آن داشته باشیم.
تکاملگرایی یا داروینیسم چیست؟
داروینیسم یک نظریه انقلابی است که دنیا را به طرز چشمگیری تغییر داد. این ایده میگوید که تمام موجودات زندهای که امروز میبینیم، از کوچکترین جانداران گرفته تا بزرگترین پستانداران و انسانها، همگی از یک سلول اولیه تکسلولی به وجود آمدهاند. این سلول که میلیاردها سال پیش در شرایط خاصی شکل گرفت، پس از گذشت زمان و تحت تأثیر عواملی مانند جهشهای ژنتیکی و تغییرات محیطی، به انواع و اقسام موجودات مختلف تبدیل شد.
اما نظریه داروینیسم، باوجود اینکه پایههای علمی بسیاری دارد، هنوز هم برخی جنبههای آن تحت بررسی است. به عنوان مثال، مفهومی که بهعنوان “انتخاب طبیعی” شناخته میشود، اشاره دارد به رقابت بین موجودات برای بقا و تکامل ویژگیهایی که آنها را قادر به سازگاری بهتر با محیط میسازد. این نظریه در ابتدا با واکنشهای زیادی روبهرو شد، زیرا با باورهای مذهبی و آفرینشگرایی مخالف بود. اما داروین بهطور واضح نشان داد که در طبیعت، موجودات از طریق سازگاری با محیط و جهشهای ژنتیکی، میتوانند ویژگیهای جدیدی پیدا کنند که آنها را برای ادامه زندگی بهتر مجهز میسازد.
این نظریه، شاهکاری علمی از چارلز داروین، دانشمند پرآوازهی قرن نوزدهم است. داروین، با نگاهی دقیق و متفاوت به طبیعت، متوجه شباهتهای حیرتآوری بین گونههای مختلف شد. او از خود پرسید: آیا ممکن است همهی این موجودات، یک اجداد مشترک داشته باشند؟ و اینگونه بود که نظریهی تکامل شکل گرفت و مسیری تازه را در علم باز کرد.
داروینیسم فقط یک نظریه نیست؛ داستانی شگفتانگیز از تلاش جانداران برای بقا و تکامل است. این نظریه ما را به سفری هیجانانگیز در دل میلیونها سال تاریخ طبیعی میبرد و در عین حال، کنجکاویمان را دربارهی اسرار آفرینش شعلهور میکند.
آیا تکاملگرایی با خداپرستی تضاد دارد؟
حتی اگر فرض کنیم نظریهی تکامل درست باشد، باز هم با خداپرستی منافاتی ندارد. چرا که داروینیسم صرفاً توضیحی علمی دربارهی فرآیندهای طبیعی است و نمیتواند دربارهی وجود یا عدم وجود خداوند اظهار نظر کند. خود داروین نیز معتقد بود که این خلقت شگفتانگیز، نیازمند یک آفریدگار هوشمند و قدرتمند است.
اینکه جانداران توانایی تطبیق با شرایط یا تکامل را دارند، خود نشانهای از وجود نظمی دقیق و هدفی متعالی در طبیعت است. اگر ماشینی بسازید که بتواند خود را بر اساس نیازهایش ارتقا دهد، همه به هوش و دانش شما تحسین میگویند. حالا چطوری ممکنه که این جهان پیچیده و منظم، بدون طراحی و مدبری حکیم به وجود اومده باشه؟
تضاد داروینیسم با برخی آموزههای دینی
بخشی از نظریهی داروین که ممکن است با باورهای دینی در تضاد باشد، مربوط به خلقت انسان است. در آموزههای اسلامی، انسان جایگاه ویژهای دارد و خلقت او مستقل از سایر موجودات است. به عنوان مثال ما (مسلمانان) بر این باوریم که حضرت آدم توسط خداوند خلق شده است و از نسل میمونها یا جانداران دیگر نیست.
با این وجود، پذیرش این استثنا به معنای رد کامل نظریهی تکامل نیست. همچنان میتوان داروینیسم را در توضیح فرآیندهای تکامل موجودات دیگر پذیرفت و در عین حال به خلقت مستقل انسان ایمان داشت.
بنابراین، داروینیسم نه تنها خداباوری را زیر سوال نمیبرد، بلکه میتواند گواهی بر عظمت و حکمت آفریدگار باشد. این نظریه، تنها ابزاری علمی است که تلاش میکند به بخشی از شگفتیهای خلقت پاسخ دهد.