آشنایی با جریانهای سیاسی ایران از عصر مشروطه تا امروز
صادق نبوی
طرح بحث
آشنایی با جریانهای سیاسی ایران از عصر مشروطه تا امروز
صادق نبوی
ایدهی شروع
مربی، ابتدا تصاویر ضمیمه را برای دانشآموزان نشان میدهد. ۱ پس از اتمام نمایش تصاویر، مربی از آنان میخواهد که جمعبندی خود را از
همهی تصاویر بیان کنند.
توجه داشته باشید که دانشآموزان، نباید درباره عکس یا حادثه تاریخی خاصی به شما گزارشی ارائه دهند؛ بلکه باید در یک جمله، برداشت
خودشان را از تصاویر بیان کنند.
با توجه به اینکه مجموع تصاویر انتخابشده، اشاره به تعداد قابلتوجهی از جریانات یک صدسال گذشتهی ایران دارد، چنانچه دانشآموزان
به مفهوم جریان یا معادلهای معنایی آن اشاره کردند، میتوانید وارد گفتوگو با آنهاشوید و اگر اشارهای به این مفاهیم نداشتند، با ارائهی
طرحبحث، معنای تصاویر را برای آنهاروشن سازید.
مربی محترم توجه داشته باشد که ممکن است در پایان جلسه، درباره برخی یا همهی تصاویر ارائهشده، سؤالاتی از سوی دانشآموزان
پرسیده شود؛ بنابراین ضروریست درباره هر کدام از تصاویر، اطلاعاتی داشته باشد.
محتوای بحث
حتماً تا به حال در یک مسابقه ورزشی گروهی، مثل فوتبال، والیبال، هندبال و… شرکت کردهاید. اگر حضور و رقابت شما در یکی از
مسابقات، به صورت دوستانه باشد و نه حرفهای، عضویتتان در هر گروه دو حالت بیشتر ندارد؛ یا جزء افرادی هستید که بازیکنان دیگر را
انتخاب میکنند و به اصطلاح کاپیتان گروه هستید و یا جزء بازیکنانی هستید که منتظرند برای یکی از گروههاانتخاب شوند.
کاپیتانها، معمولاً سعی میکنند با توجه به شناختی که از بازیکنان مختلف دارند، بهترین آنهارا انتخاب کنند و بازیکنان هم اگر اجازهی
انتخاب داشته باشند، سعی میکنند در گروههایی حاضر شوند که قدرت بیشتری دارند و احتمال پیروزی آنهابالاتر است؛ عنوان این کار،
یارکشیست.
در کشور ما بهعلت آگاهیهای زیاد سیاسی اجتماعی مردم و نقش ویژهی آنهادر تصمیمگیریهای مختلف سیاسی، یارکشیهای فکری
برای جذب و جلب نظر مردم و بالابردن پایگاه اجتماعی، بیشتر از نوع دوم صورت میگیرد؛ یعنی جریانات و گروههای فکری، سیاسی،
فرهنگی و اجتماعی، خود و اندیشههایشان را به مردم عرضه میکنند و مردم هم، پس از آنکه نظریات و دیدگاههای آنان را مطالعه کردند،
سعی میکنند در یکی از جهات فکری، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، از مدل و شیوهی آنهاپیروی کنند.
با توجه به مدل حکومت در کشور ما که رهبری، بالاترین مقام کشور است و از این حیث جایگاه ویژهای هم بین مردم دارد و نیز تنوع و تعدد
جریانهاو گروههای مختلفِ فکری، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، مردم ناگزیر یا به شکل آگاهانه و یا ناآگاهانه، از فکر و مدل رفتاری یک
یا چند گروه و جریان تبعیت میکنند.
شناخت جریانها، لازمهی تبعیت آگاهانه
همانطور که در گروهکشی برای یک مسابقهی ورزشی، شناخت بازی و روحیات بازیکنان دارای اهمیت است، برای تبعیت از یک اندیشه و
فکر، شناخت ریشه و سوابق، افراد و تصمیمگیران، اطلاع از مواضع آنهادرباره مسائل و اتفاقات گذشته و حال کشور هم اهمیت دارد،
بلکه به جهت اثرگذاری در دیگر انتخابها، ضروریست.
معنای اصطلاح جریانشناسی همین است که بسامد بسیار زیادی در فرهنگ عمومی جامعهی ما پیدا کرده است؛ به عبارت واضحتر،
جریانشناسی، یعنی شناخت تشکل، گروه یا جمعیتی که افزون بر مبانی فکری، نوعی رفتار اجتماعی نیز دارند.
تقسیمبندی جریانهای سیاسی براساس پایبندی به دین
همهی تشکلها، گروههایا جمعیتهایی که در حوزهی مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی فعالیت میکنند، از جهت فکری و اندیشهای به
دو دستهی کلی تقسیم میشوند:
الف( جریانهایی که به دین و دستورهای دینی التزام دارند؛
ب( جریانهایی که به دین و دستورهای آن التزام ندارند.
پیش از معرفی مبانی و تقسیمبندیهای هر کدام از این دستهها، ذکر یک نکته ضروریست؛ اینکه شاخص و ملاک پایبندی یا عدم به دین،
مهمترین ملاک در شناخت جریانهای مختلف است. درواقع همهی تصمیمها، مواضع و اظهارنظرهای گروههاو جریانهای سیاسی، تابع
نگرش آنهابه دین و گسترهی نفوذ آن در احکام فردی و اجتماعیست؛ بنابراین فارغ از اینکه یک گروه یا جریان، در حال حاضر یا در
سالهای دورتر چه عنوانی داشته است یا دارد و یا در چه دستهبندی سیاسی و فرهنگی قرار داشته است یا دارد، جایگاه دین و دستورهای
دینی در مبانی گروههای سیاسی و فرهنگی مهمترین ملاک بررسی وضعیت آنهااز ابتدای شکلگیری تاکنون و در آینده، خواهد بود.
الف( جریانهایی که به دستورهای دینی التزام دارند
گروههاو جریانهای این دسته، با اینکه دینمدار هستند، قرائت یکسانی از نقش اجتماعی آن ندارند. بر همین مبنا جریانهای مذهبی عضو
این دسته، به دو طیف جریانهای مذهبی اقلی و جریانهای مذهبی اکثری، تقسیم میشوند.
۱٫ جریانهای مذهبی اقلی
گروههاو جریانهایی که در این دسته قرار میگیرند، حداقل توقع و انتظار را از دین دارند. آنهامعتقدند که دین امریست مربوط به حوزهی
شخصی و فردی افراد و جایگاهی در بستر اجتماعی و قوانین حکومت ندارد. آنهابا استفاده از تقسیم معنوی و مادی، معتقدند امورات معنوی
زندگی انسانها- مثل اخلاقیات یا احکام فردی، در حوزهی اختیارات دین و مسائل مادی و دنیوی انسانها- با بهرهگیری از دستورهای
عقل و راهنماییهای عُرف، حل و فصل میشود.
۲٫ جریانهای مذهبی اکثری
طرفداران حضور و نقش حداکثری دین در زندگی انسانها، معتقدند که دین نه تنهامربوط به حوزهی مسائل شخصی و فردی نیست، بلکه
میتوان با استفاده از ظرفیت احکام اجتماعی دین، در زمان غیبت کبرای حضرت ولیعصر ۷، حکومت دینی تشکیل داد و زمینهی قیام و
انقلاب ایشان را فراهم نمود. جریان مذهبی عضو این دسته، با تأکید بر نقش مردم در حکومت )مردمسالاری دینی(، مسئلهی ولایت و
رهبری فقیه جامع الشرایط را، مهمترین رکن حکومت دینی میدانند و استقلال و پیشرفت مادی و معنوی یک نظام دینی را، در گرو التزام
علمی و عملی به مسئلهی ولایتفقیه میپندارند.
ب( جریانهایی که به دستورهای دینی التزام ندارند
این دسته، شامل دو گروه جریان غیرمذهبی و ضدمذهبیست. ویژگی مشترک هر دو جریان، عدم اعتقاد به نقش مذهب در ادارهی جامعه
است؛ با این تفاوت که جریانات ضدمذهب – مثل احزاب مارکسیستی یا چریکهای فدایی خلق – همواره و بهصورت جدی، با طرفداران
نظام دینی و جمهوری اسلامی مبارزه داشتهاند.
تقسیمبندی جریانهاو گروههای سیاسی
تاریخ، همواره معلم انسانهابوده است. درسهاو عبرتهایی که از گذشته پیش چشم ماست، در صورتی که از آنهابهره بگیریم، میتواند
چشمانداز روشنی از آینده برایمان ترسیم کند. تاریخ به ما نشان میدهد که شناخت جریانهاو گروههای مختلف و بررسی عوامل موفقیت
یا شکست آنها، میتواند مانع تجربههای تلخ و موجب تکرار موفقیتها، در آینده شود.
۳ . در این طرحبحث، جریانهای قبل و بعد از انقلاب اسلامی، بهصورت کلی و صرفاً با ذکر مبانی، جهتگیریهاو در برخی موارد با اشاره به بعضی از
موضعگیریهای خاص، ارائه میشود. تطبیق گزارههای مطرحشده در طرحبحث، با جریانهای قبل و بعد از انقلاب اسلامی، بهعنوان یک تمرین در نظر گرفته
شده است.
از حدود ۱۱۲ سال پیش که اولین قیام مردمی و دینی )قیام مشروطیت( در ایران آغاز شد، تاکنون بیش از دههاجریان و گروه سیاسی و
فرهنگی در بستر اجتماعی ایران شکل گرفته است. حرکتهای بیدارگرانهی علمای دین در مسئلهی مشروطیت، با عدم مدیریت صحیح و
دستهای عوامل بیگانه، توفیقی بیش از ۱۱ سال پیدا نکرد؛ اما همین قیام، نقطهی عطفی در آغاز مبارزات انقلابی برای تشکیل حکومت
اسلامی شد.
بر همین اساس، تاریخِ جریانهاو گروههای سیاسی را در ایران، میتوان به دو دورهی کلی تقسیم کرد: دورهی اول که از مشروطه تا پیروزی
۱۳۱۱ ( ادامه دارد و دورهی دوم که از استقرار نظام جمهوری اسلامی تاکنون ) ۱۳۱۱ ۱۳۳۱ ( ادامه پیدا کرده – انقلاب اسلامی ) ۱۲۲۱
است. ۱
از مشروطه تا پیروزی انقلاب اسلامی
در این دوره، سه جریان کلی در بستر جریانهای سیاسی و فرهنگی فعالیت داشتند:
۱٫ جریان اسلامگرایی
بیشترین تنوع گروهی و جریانی در این دوران، متعلق به همین جریان اسلامگراییست. در این جریان، از اسلامخواهان اهل مبارزه و ایجاد
حکومت اسلامی، تا اسلامگرایان طرفدار سکوت و پرهیز از مداخله در امور سیاسی، گروههای مختلفی وجود دارد. میان این گروههای اهل
مبارزه و سکوت، نمایندگانی از جریانهای اسلام التقاطی، مثل اسلامخواهان راستگرا و چپگرا و نیز اسلام متحجر هم حضور داشتند که
البته دامنهی فعالیت برخی از این گروهها، تا امروز نیز ادامه داشته است.
۲٫ جریان ملّیگرایی
این جریان که با محوریت ناسیونالیسم و ملّیگرایی در دوران مشروطه فعالیت داشت، بهتدریج به دو گروه اصلی تقسیم شد. باید گفت که
غربگرایی و پیروی از نظریهی جدایی دین از سیاست، محورهای اشتراکی دو گروه ملیگرای دولتی و ملیگرای مبارز است. اصالت
باستانگرایی و شاهنشاهی در گروه ملیگرای دولتی، بهجای اصالت ملیت و قانون مشروطه، در گروه ملیگرای مبارز هم، مهمترین تفاوت
آنهاست.
۳٫ جریان چپگرایی
محوریت این جریان در تمام دورهها، پیروی از نظریات کمونیستیست. مهمترین ویژگی این جریان، داشتن تشکیلات منظم و مخفیست.
حزب توده و چریکهای فدایی خلق، از مهمترین گروههای این جریان هستند.
از استقرار نظام جمهوری اسلامی تاکنون
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی، گروههاو جریاناتی که در دوران مبارزه زیر نظر حضرت امام و یا مطابق
افکار و اندیشههای خود با رژیم شاه مبارزه میکردند، به سه گروه اصلی تقسیم شدند:
۱٫ جریان چپ مارکسیستی
درواقع این جریان، ادامهی همان جریان چپگرای پیش از انقلاب بود که توانست به برکت انقلاب اسلامی، فضای تحرک و تلاش بیشتری
پیدا کند. نفی دین و خدا و همچنین نفی مالکیت خصوصی، از جملهی مهمترین اعتقادات این گروه بود. غیر از دو گروه تودهایهاو چریکهای
فدایی خلق، سازمان مجاهدین خلق و چند حزب و گروه دیگر هم، ذیل این جریان اقدامات سیاسی، فرهنگی و در مواردی تروریستی انجام
میدادند.
۲٫ جریان لیبرال
اندیشهی لیبرالیسم یا آزادیگرایی که به بهانهی وجود شعار آزادی در دوران مبارزه، فرصت و قدرت مانور میان مردم را پیدا کرده بود، درواقع
ادامهی همان اسلام التقاطی جریان اسلامگرایان راستگرای پیش از انقلاب بود. اعضای نهضت آزادی و جبههی ملی بهعنوان طیف آشکار
این جریان، تلاشهای زیادی را برای انحراف انقلاب از مسیر اصلی خود انجام دادند؛ ولی با رهبری مقتدرانهی حضرت امام;، نتوانستند
۶۴ . با توجه به محدودیت در ارائهی محتوا، مطالب این بخش در طرحبحثهای بعدی بهصورت مفصلتر ارائه خواهد شد.
موفقیتی کسب کنند؛ هرچند که طیف پنهان این جریان در سالهای بعد با نفوذ در دیگر جریانها، دسترسی به اطلاعات کشور و کسب
موقعیتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، موجب شدند حرکت انقلابی در مقاطعی کند، متوقف یا رو به عقب شود.
۳٫ جریان انقلابی
این جریان دربردارندهی نیروهای مبارز و انقلابی بود که عمدتاً در دوران مبارزه زیر نظر حضرت امام خمینی; فعالیتهای فرهنگی و سیاسی
داشتند. پس از گذشت چند سال از انقلاب اسلامی، اولین انشعاب این جریان با عنوان مجمع روحانیون مبارز از جامعهی روحانیت مبارز انجام
شد و پس از آن، در دوران دولتهای مختلف جریانهای متفاوتی روی کار آمدند؛ تا اینکه در مقطع فعلی سه جریان اصولگرایی، اصلاحطلبی
و میانهرو، سه جریان سیاسیِ اصلی گروههای انقلابی در جمهوری اسلامی شناخته میشوند.
پرسش های مرتبط
۱٫ مهمترین درسی که از شناخت جریانهاو گروههای سیاسی میگیریم چیست؟
غفلتنکردن از مسیر و هدفی که برای انقلاب اسلامی طراحی شده است، شاید مهمترین درسی باشد که میتوان از این مسئله گرفت. برای
رسیدن به آرمانهاو اهداف بلند انقلاب و ایمنی از شکست، باید همیشه حواسمان به تجربههای گذشته باشد
تمرین های فکری و مهارتی
۱٫ مطابق با دستهبندی بیانشده در طرحبحث، گروههاو جریانهای سیاسی را در طول صد سال گذشته، شناسایی و یادداشت کنید.