زندگینامه ام سلمه همسر پیامبرصلی الله علیه و آله
زندگینامه ام سلمه همسر پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم
مقدمه:
در اسلام زن و مرد از یک گوهر آفریده شدهاند [۱]و از لحاظ آفرینشی و طبیعی ارزشی برابر دارند، لیکن هر یک از زن و مرد در نظام اجتماعی دارای جایگاه ویژهای هستند که به اقتضای طبیعت تقسیم کار اجتماعی یا توجه به سرشت و نهاد هر یک و بر طبق ساختار اجتماع و هدف و مقصدی که برای اجتماع در نظر گرفته شده، شایسته است که زن و مرد جایگاه درست و بایسته خود را بشناسند و بر پایه این شناخت به انجام وظیفه خود بپردازند و اسلام توانست زن را در جایگاه اجتماعی خود با همه مرزبندیهایی که به اقتضای طبیعت با مردان پیدا نمیکرد، نقشی ویژه و ممتاز بدهد.
نگاهی به نقش ارزشمند زنانی که در صدر اسلام منشأ خدمات تأثیرگذاری بودهاند، میتواند مصداقی بر این مدعا باشد. دومین گرویده به دین اسلام یک زن است که خود به عنوان بانوی اول این دین در همگامی و همراهی با آورنده پیام و پشتیبانی و پیشبرد اهداف عالیه آن نقش بارز و برجستهای داشته است و پس از او دخت ارجمندش، با شخصیت شگرف و چندبعدی خود الگوی همیشگی زن مسلمان لقب گرفت. هرچند پرداختن به زندگانی این دو زن فداکار، پرهیزکار و نمونه، خود فصلی جدا و فراغتی بسیار را میطلبد با نگرشی اجمالی به نقش زنان صدر اسلام که محصول تربیت و باورهای دین اسلام هستند، ما را به جایگاه اصلی زن در این دین رهنمون خواهد شد.
در تاریخ حیات اسلام، بانوان نقش عظیمی در وجوه مبارزه، علم و تقوا داشته و علاوه بر این فرزندانی مجاهد، متقی و بزرگوار تربیت کردهاند؛ زنان برجسته و با هوشی سرشار که در توانایی درک حقایق و حل مسائل و رویدادهای اجتماعی و سیاسی به پایه و منزلتی رسیدند که حتی بزرگترین مغزهای متفکر آن روزگار نیز نمیتوانستند کوچکترین ایراد و اشکالی به پیشنهادها و نظراتشان وارد سازند.
زندگینامه ام سلمه:
ام سلمه یکی از همسران رسولالله صلی الله علیه و آله که در نزد آن حضرت دارای منزلتی برتر بود و از چنان مقام والایی برخوردار بود که هیچ یک از همسران رسولالله صلی الله علیه و آله بعد از خدیجه سلام الله علیها به آن پایه نرسیدند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برای او ارزش والایی قائل بود و به فضیلت وی اعتراف میکرد و او را عزیز و محترم میداشت. امسلمه(هند) دختر ابوامیه بن مغیره معروف به زادالرکب، از خاندان اصیل و بزرگ بنی مخزوم یکی از بزرگترین و مهمترین قبایل قریش است و مادرش عاتکه از زنان پاکدامن مکه دختر عامربنربیعه است. ام سلمه ۹ سال قبل از بعثت رسولالله صلی الله علیه و آله در مکه متولد شد و به سال ۶۲ هجری در مدینه در حالی که ۸۴ سال سن داشت، از دنیا رحلت فرمود[۲] او آخرین همسر رسولگرامی بود که بعد از عمری مجاهدت در راه خدا رحلت فرمود.
ام سلمه، پیش از ازدواج با پیامبر صلی الله علیه و آله همسر برادر رضاعی آن حضرت، ابوسلمهبنعبدالاسد مخزومی بود و کنیهاش را نیز از سلمه پسر خود از همین شوهر گرفته است. تمامی کتب تاریخی، او را جزو اولین گروندگان به اسلام میدانند. او به همراه سمیه، مادر عماریاسر قبل از اینکه دعوت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آلهعلنی شود، ایمان آورد. درتاریخ ذکر شده که ام سلمه و شوهرش، اولین کسانی هستند که به حبشه هجرت کردند[۳]
همه روایات مربوط به سفیران قریش در حبشه و مناظرات ایشان با جعفربنابیطالب در حضور نجاشی از طریق امسلمه که ۱۴ سال بیشتر نداشت نقل شده است.[۴] ابن اسحاق می نویسد:”ابوسلمه و همسرش قبل از هجرت مسلمانان به مدینه به مکه باز گشتند، آزار و اذیت قریش باعث شد ابوسلمه از پیامبر اجازه بگیرد و عازم مدینه شود[۵]
به سبب مخالفت خانواده همسرش با هجرت ابوسلمه ، کودک را از مادر گرفتن و او یکسال در دوره و فراق همسر و فرزند در «ابطح» مینشست و میگریست، بلاخره با وساطت اقوام فرزند را به مادر باز گردانند. امسلمه نخستین زن مهاجر از قریش بود که چون از شوهر جدا مانده بود، به تنهایی و همراه کودکش به مدینه هجرت کرد، در حالی که سه ماه بعد از پیمان عقبه دوم رسول خدا صلی الله علیه و آله با اکثریت مسلمانان وارد مدینه شدند.[۶]
امسلمه در زندگی مشترک ۱۵سال با ابوسلمه، صاحب ۴ فرزند به نامهای سلمه، دره ، عمر و زینب شد. [۷] پس از درگذشت ابوسلمه در سال ۴ هجری بر اثر جراحتی که در جنگ احد برداشته بود، مدتها عزادار مرگ همسر بود و هیچگاه تصمیم به ازدواج مجدد نداشت انقدر که حتی خواستگاری ابوبکر و عمر را نپذیرفت و چون پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به خواستگاریش آمد گفت: «گواراباد بر رسول خدا و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم »
وی درباره خواستگاری پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم چنین گزارش داده است :« روزی پیامبر صلی الله علیه و آله از من خواست که به خانه ام بیاید. من تشکی از چرم برای او گستردم و حضرت روی آن نشست. سپس مرا برای خود خواستگاری کرد. به او گفتم: یا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم ممکن است مرا به شما رغبتی نباشد چون زن غیرتمندی هستم و می ترسم از من عملی سر بزند که خداوند مرا عذاب کند. افزون بر این عمری بر من گذشته است و فرزندانی دارم. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: من در درازی عمر با تو یکسانم واز تو سالخوره ترم و سرپرستی و کفالت فرزندان تو به عهده خدا و رسول اوست و درباره غیرتت نیز از خدا می خواهم که آن را از بین ببرد و تو را مطیع فرمان الهی سازد پس از آن من خواستگاری او را پذیرفتم»[۸]
او به عمر بن ابو سلمه فرزند نوجوانش برخلاف عرف دستور داد تا مقدمات ازدواج را فراهم سازد. امسلمه در حسن و جمال نظیر نداشت، گیسوان بسیار بلندی داشت چنانکه محسود عایشه و مایه اندوه و ماتم او شد. [۹]بنت شاطی نویسنده مصری می نویسد با ورود ام سلمه محیط خانواده پیامبر رونق گرفت و فاطمه و فرزندانش جان تازه ای گرفتند همکاری و همراهی و محبت وی در تمامی حالات به خوبی در خانه او دیده می شد سید محسن امین گفته است:« او خردمندترین زنان بود و در جلب عطوفت پیامبر صلی الله علیه و آله به هنگام خشم و در سخن گفتن با او و خواستن حوایج از او، شیوه های نوین و ادب فراوانی را بکار می برد»[۱۰] او به شدت وفادار و علاقه مند به شوهر بود و دستورات پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را با دقت فراوانی اجرا می کرد
در تاریخ بیان شده فرزندان فاطمه سلام الله علیها در میان همسران پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به خانه او رفت و آمد بیشتری داشتند و بین او و فرزندان فاطمه سلام الله علیها صمیمیت و مهرورزی زیادی بود. بارها رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم او را مورد مشورت قرار می داد . امسلمه در غزوات متعددی چون مریسیع(بنی المصطلق)، حدیبیه، خندق، حنین، تبوک، خیبر، طائف ، فتح مکه وحج الوداع رسولخدا صلی الله علیه و آله وسلم را همراهی کرد. بعدها هر ماه به میدان جنگ احد میرفت و بر شهیدان سلام میفرستاد.[۱۱]
نزول آیات قرآن:
- نزول آیه تطهیر[۱۲]در منزل او :
در تفسیر سیوطی و مشکل آلاثار روایت شده ام سلمه می گوید:« این آیه در خانه من نازل شد و در آن هفت نفر بودند: پیامبر، علی،فاطمه و حسنین و جبرئیل و میکائیل و من بر درب خانه بودم گفتم : یا رسول خدا من از اهل بیت نیستم؟ فرمود:”تو بر راه خیری و از زنان پیامبری”» ام سلمه بارها در احتجاجات خود این حادثه را بیان کرده است. ام سلمه بعد از شهادت امام حسین علیه السلام برای اثبات حقانیت او آیه تطهیر را می خواند و حادثه را شرح می دهد.
- نزول آیه ۱۰۲ سوره توبه در مورد ابولبابه :
بعد از جنگ بنی قریظه ابولبابه به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خیانت کرد. چندی بعد پشیمان شد، توبه کرد و خود را به ستون مسجد النبی بست. به نقل از محمدبن اسحاق، پیامبر در منزل ام سلمه بود که توبه ابولبابه پذیرفته شد. ام سلمه می گوید: سحرگاه شنیدم که پیامبر صلی الله علیه و آله می خندد، علت را پرسیدم. فرمود: توبه ابولبابه پذیرفته شد. گفتم :آیا به او مژده بدهم؟ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم اجازه دادند. من در حجره ایستادم و گفتم ابولبابه مژده باد که خداوند توبه ات را پذیرفت.
- آیه ۳۵ سوره احزاب:
روزی ام سلمه به پیامبر صلی الله علیه و آله عرضه داشت : یا رسول الله مثل اینکه جنس زن همیشه باید محروم و زیانکار باشد برای اینکه آن طور که در قرآن به نیکی از مردان یاد شده از زنان نشده بعد از این جریان این آیه نازل شد.« إِنَّ الْمُسْلِمِینَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِینَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِینَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِینَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِینَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِینَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِینَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاکِرِینَ اللَّهَ کَثِیرًا وَالذَّاکِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَهً وَأَجْرًا عَظِیمًا [۱۳]»[۱۴]
- آیه۱۱ سوره حجرات:
نقل شده ام سلمه جامه سفیدی را به کمر خور می بست طوری که دو طرف جامه به زمین کشیده می شد، عایشه او را دید به حفصه گفت بنگر گویی زبان سگ است. گفته شده عایشه، ام سلمه را به علت کوتاهی قد، او را مسخره می کردند که این آیه نازل شد« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسَىٰ أَنْ یَکُونُوا خَیْرًا مِنْهُمْ وَلَا نِسَاءٌ مِنْ نِسَاءٍ عَسَىٰ أَنْ یَکُنَّ خَیْرًا مِنْهُنَّ ۖ وَلَا تَلْمِزُوا أَنْفُسَکُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ ۖ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمَانِ ۚ وَمَنْ لَمْ یَتُبْ فَأُولَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ[۱۵]».[۱۶] البته یکی از شان نزول بیان شده درباره آیه، پیرامون زنان پیامبر صلی الله علیه و آله است که ام سلمه را مسخره می کردند.
- آیه ۳۲ سوره نساء:
روزی ام سلمه به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم عرض کرد یا رسول الله مردان به غزوه می روند ما به غزوه نمی رویم و جهاد نمی کنیم تا به شهادت نائل شویم در جواب این سوال این آیه نازل شد.« وَلَا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَکُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ ۚ لِلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبُوا ۖ وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبْنَ ۚ وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ کَانَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمًا[۱۷]» [۱۸]
مقام علمی ام سلمه :
ام سلمه بسیار مشتاق بود احادیث رسول خدا صلی الله علیه و آله حفظ کند و بدین سبب دارای منزلتی والا در علم حدیث و روایت می باشد او یکی از زنان برجسته در نقل حدیث و محدثه می باشد، البته ام سلمه تنها سواد خواندن داشت و نوشتن نمی دانست[۱۹] او آنچه از رسول خدا می شنید حفظ می کرد و برای مردم بیان می نمود، احادیث ام سلمه در کتاب های معتبر حدیثی وجود دارد، طبرانی ۵۱۸ حدیث از راویان مختلف به نقل از ام سلمه در موضوعات گوناگون روایت کرده است[۲۰]، شیخ صدوق نام ام سلمه را در میان راویان رسول اکرم صلی الله علیه و آله از قول امام جعفر صادق علیه السلام بیان کرده است
ام سلمه پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم:
ام سلمه بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله در تمامی اعصار پشتیبان و مدافع اهل بیت پیامبر بود ودر بسیاری از جریانات سیاسی و مسائلی که در جامعه اسلامی پیش می آمد نقش ایفا کرده است و حضور فعال داشته است
- او در جریان سقیفه، اعمال انصار در اجتماع به نفع سعد بن عباده، رئیس قبیله خزرج و بیعت در سقیفه بنی ساعده با ابوبکر را تقبیح کرد و به احتجاج پرداخت .در اکثر کتب تاریخی آمده که ام سلمه حدیث غدیر و فضائل علی علیه السلام را از قول پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به گوش مهاجرین و انصار می رساند.[۲۱]
- او در ماجرای فدک، ازحضرت فاطمه سلام الله علیهادر برابر انکار ابوبکر نسبت به میراث پیامبر دفاع کرد و خطاب به ابوبکر گفت:” آیا از بانویی چون فاطمهسلام الله علیها شاهد می خواهی و شهود او را نمی پذیری؟ او بهترین زنان و مادر سروران جوانان بهشت است. سوگند به خدا پدرش بر او از آسیب گرما و سرما رحمت داشت. آیا گمان کرده اید پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میراث خود را بر او حرام کرده و به او نگفته است؟ چه زود کینه و حسدتان را نسبت به آل پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ظاهر کردید. رسول خدا در منظر شما و در جلو دیدگانتان قرار دارد و شما به پیشگاه عدالت خداوند خواهید رفت”. ابوبکر ترسید که جواب ام سلمه را بدهد ولی به علت مخالفتش، او را در آن سال از بیت المال محروم کرد.[۲۲]
- او در ماجرای شورش مردم بر عثمان، موضع گیری کرد و عثمان را نصیحت نموده و او را از رفتن بر غیر روش رسول خدا نهی کرد.
- در هنگام بیماری فاطمهسلام الله علیها بارها به عیادتش رفت و در تشییع جنازه فاطمهسلام الله علیها افتخار حضور داشت.[۲۳]
- او هر ماه به میدان احد می رفت و بر شهیدان سلام می فرستاد و یاد آنان را گرامی می داشت.
- ام سلمه با شهامت تمام، رفتار حاکمان و بزرگان را نقد می کرد و آنان را به معروف فرا می خواند، او که به داشتن رای صائب و دور اندیشی و سلامت اندیشه و شیوایی سخن مشهور بود به مصلحت مسلمانان بسیار می اندیشید و از ادای نصیحت و ارشاد آنان به راه صواب کوتاهی نمی کرد.
- او در جریان جنگ جمل و خروج عایشه، ، ام سلمه چندین بار با عایشه سخن گفت و او را از این کار بر حذر داشت و طی سخنان مهمی موقعیت امیرالمومنین علیه السلام را نزد پیامبر صلی الله علیه و آله به او یاد آوری کرد و از فضل ومنزلت، تقوا و ورع ، قهرمانی او در جهاد گفت ولی عایشه با اینکه همه این موارد را تایید کرد، باز علت قیام خود را به صلاح مردم می دانست. [۲۴] ام سلمه پس از آنکه از هدایت عایشه مایوس شد در اجتماع مهاجرین و انصار شرکت کرد و در مورد حقانیت حضرت علی علیه السلام و خروج عایشه ازحد الهی سخن گفت. سپس با ابراز تاسف بر عایشه و عدم تعقل و حکمتش اعلام کرد که پسرش عمر بن ابی سلمه را به خدمت آن حضرت گسیل داشته و به امیرالمومنین علیه السلام پیغام داد که این کمترین کاری است که از دست من بر می آید.[۲۵]
- او در شهادت امیرالمومنین علیه السلام بسیار گریست و چون مادری دلسوز در تسلی خاندان نبوت کوشید.
- آنگاه که امیرالمومنین علیه السلام به دستور معاویه بر روی منابر لعن می شد. ام سلمه نامه ای به معاویه نوشت” شما خدا و رسولش را بر منبرهایتان لعن می کنید، زیرا علی علیه السلام را لعن می کنید و من شهادت می دهم که خدا و رسولش او را دوست دارند”سپس به نقل احادیث در فضیلت امیرالمومنین علی علیه السلام پرداخت. از جمله اینکه علی علیه السلام با قرآن است و این دو از یکدیگر جدا نمی شوند تا اینکه در کنار حوض بر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم وارد شوند.
- ام سلمه در شرایط مختلف و به روش های مختلف، فضایل امیر المومنین علی علیه السلام بیان می نمود. عبد الله بن جدلی می گوید: نزد ام سلمه رفتم گفت: آیا کسی در میان شما رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم را ناسزا می گوید؟ گفتم: سبحان الله! گفت: پس چرا به علی علیه السلام ناسزا می گویید؟! من از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم که فرمود: “من سب علیا فقد سبنی” هر کس علی را ناسزا گوید مرا ناسزا گفته است. نقل این گونه احادیث در آن دوران خفقان شجاعت و روحیه مبارزاتی ام سلمه را نشان می دهد.
- او پس از شهادت امام حسین علیه السلام و در دوران سیاه حکومت یزید به عزاداری پرداخت و نخستین شیونکننده بر امامحسین علیه السلام در مدینه بود. یعقوبی می نویسد: پس از شهادت امام حسین علیه السلام نخستین کسی که در مدینه صدا به شیون برداشت ام سلمه همسر پیامبر بود. پیامبر شیشه ای که در آن خاکی بود را به او داد و فرمود:”جبرئیل مرا خبر داده که امت من حسین را می کشند هرگاه این خاک خون آلود شد بدان که حسین کشته شده است.”
- هنگام بازگشت امام علیبنالحسین علیه السلام ، کتابهای علم امیرالمؤمنین علی علیه السلام و ذخایر نبوت خصایص امامت را که امام حسین علیه السلام قبل از رفتن به عراق نزد او به ودیعت نهاده بود به آن حضرت سپرد و از اینجا میتوان به توثیق او استظهار کرد.
- ام سلمه سرانجام بین سال ۶۱ الی ۶۲ هجری در سن ۸۴ سالگی در مدینه پس از عمری مجاهدت رحلت فرمود. او را در قبرستان بقیع نزدیک قبر محمد بن زید بن علی به خاک سپردند و ابوهریره بر او نماز خواند.
او زنی مهاجر، مجاهد و از نخستین ایمانآورندگان بود. نه تنها شایستگی قرار گرفتن در زمره مؤمنات، سابقات و مهاجرات است، بلکه به افتخارهای دیگری چون امالمؤمنین شد هم نایل شد. خانهاش مهبط وحی بود و وظیفه مادری مؤمنان را با رسیدگی به مشکلات مردم به اثبات رساند و پناهگاه بیپناهان و یاور بیچارگان بود. امسلمه در طول ۶سال همسری با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم میزان علاقه آن حضرت را به اهل بیتش عمیقا دریافته بود و تا پایان عمر به ایمان قلبی و یافتههای عینی خود وفادار ماند.پرچم رسانیدن سنت رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم بر دوش گرفته و با صداقت و تقوا احادیث او را در موضوعات گوناگون نقل کرد و به ویژه احادیث درباره فضایل علی علیه السلام را مطرح کرد در عصری که به گفته امام شافعی دوستان علی علیه السلام از ترس، فضایل علی را که از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم شنیده بودند، به زبان نمیآوردند و دشمنان او را از حسد.
ویژگی های بارز شخصیت او:
- بانوی دانا، آرام و با ادب (آرامش موثر بر خود و دیگران )
- مهربانی وافر و دلسوزی عمیق به اعضای خانواده ( مامن فرزندان فاطمه )
- حیات بخش ، فعال، بلنداندیش و اثرگذار
- شجاع و با تقوا
نکات تربیتی سیره ام سلمه :
- تعلق قلبی و وفاداری عمیق به همسر (چه همسر اول و چه پیمبر اکرم)
- ترجیح امور خانواده بر خواسته های فردی ( هضم در خدمت به خانواده)
- مدافع حق و محب به فرزندان فاطمه در قول و فعل
- دلسوز جهان اسلام
- وثاقت ( امانتدار ودایع امامت برای امام سجاد علیه السلام)
فهرست منابع:
- ام سلمه همسفر خورشید: سید حسن احمدی نژاد بلخی: انتشارات : نورالسجاد(پژوهشکده باقر العلوم)
- زنان پیامبر اکرم (ص)و زنان با پیامبراکرم(ص): مرضیه محمد زاده: انتشارات امیر کبیر
- ام سلمه و نقش او در تاریخ اسلام: مرضیه محمد زاده:انتشارات شهید سعید محبی
- ام سلمه همسر گرامی رسول خدا(ص): حسین مرادی نسب: انتشارات : مرکز تحقیقات حج
[۱] سوره نساء آیه یک
[۲] زنان پیامبراکرم:محمدزاده به نقل از وسائل الشیعه ج ۲۰ص۱۴۳
[۳] ام سلمه و نقش او در تاریخ اسلام به نقل از تاریخ طبری ج ۲ ص ۳۳۰،طبقات الکبری ج ۱ ص ۲۲۶ودیگر کتب تاریخی
[۴] ام سلمه و نقش او در تاریخ اسلام به نقل ازطبقات الکبری،نهایه الارب،شرح نهج البلاغه،دلایل النبوه
[۵] تمامی مورخان ابوسلمه را اولین مسلمان هجرت کننده به مدینه می دانند
[۶] ام سلمه و نقش او در تاریخ اسلام به نقل ازتاریخ سیاسی اسلام جعفریان،۳۴۷
[۷] ام سلمه و نقش او در تاریخ اسلام به نقل ازالاستیعاب،تاریخ الخمیس،تاریخ طبری
[۸] ام سلمه همسر گرامی رسول خدا :حسین مرادی نسب
[۹] ریاحین الشیعه ج ۲ ص ۲۸۶
[۱۰] ام سلمه و نقش او در تاریخ اسلام به نقل از اعیان الشیعه۵۱/۷۸
[۱۱] زنان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به نقل از مغازی ج ۱ ص ۳۰۳،جوامع السیر ص۲۴۳،امتناع الاسماع ج۴ ص ۷۱)
[۱۲] سوره مبارکه احزاب ، ایه ۳۳
[۱۳] «همانا کلیه مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان با ایمان و مردان و زنان اهل طاعت و عبادت و مردان و زنان راستگوی و مردان و زنان صابر و مردان و زنان خدا ترس خاشع و مردان و زنان خیر خواه مسکین نواز و مردان و زنان روزهدار و مردان و زنان با حفاظ خوددار از تمایلات حرام و مردان و زنانی که یاد خدا بسیار کنند، بر همه آنها خدا مغفرت و پاداشی بزرگ مهیا ساخته است»
[۱۴] تفسیر المیزان ۱۶/۴۷۶
[۱۵] «ای اهل ایمان، مؤمنان هرگز نباید قومی قوم دیگر را مسخره و استهزا کنند، شاید آن قوم که مسخره میکنند از خود آنان بهتر باشند. و نیز بین زنان با ایمان قومی دیگری را سخریّه نکنند که بسا آن قوم از خود آن زنان بهتر باشند، و هرگز عیبجویی (از همدینان) خود مکنید و به نام و لقبهای زشت یکدیگر را مخوانید که پس از ایمان به خدا نام فسق (بر مؤمن نهادن) بسیار زشت است و هر که توبه نکند چنین کسان بسیار ظالم و ستمکارند.»
[۱۶] مجمع البیان ۹/۱۳۵
[۱۷] « آرزو (و توقّع بیجا) در فضیلت و مزیّتی که خدا به آن بعضی را بر بعضی برتری داده مکنید؛ که هر یک از مرد و زن از آنچه اکتساب کنند بهرهمند شوند. و هر چه میخواهید از فضل خدا درخواست کنید (نه از خلق) که خدا به همه چیز داناست»
[۱۸] مجمع البیان ۹/۱۳۵
[۱۹] ام سلمه و نقش او در تاریخ اسلام به نقل از اعلام النسا۵/۲۲۶
[۲۰] ام سلمه و نقش او در تاریخ اسلام به نقل از المعجم الکبیر ۲۳/۴۲۱
[۲۱] قهرمانان اسلام ۱/۲۸
[۲۲] زنان پیامبراکرم صلی الله علیه و آله به نقل از دلائل الامامه ص ۳۹ و ۴۰
[۲۳] زنان پیامبراکرم صلی الله علیه و آله به نقل از المستدرک علی الصحیحین ج ۲، ص۸۶
[۲۴] زنان پیامبراکرم صلی الله علیه و آله به نقل از بلاغات النساء ص ۱۵ و ۱۶
[۲۵] زنان پیامبراکرم صلی الله علیه و آله به نقل از انساب الاشراف، ج ۱ ص ۴۳۰/ تاریخ طبری ج ۴ ص ۴۵۲