سبک زندگی آرمانی
مسعود دیانی
برای نشان دادن ضرورت اصلاح الگوی مصرف، میتوان به سراغ آمارها و عدد و رقمهای مصرف در کشور رفت و در کنار آن، ذرهبین بر محدودیت منابع و سرمایهها گذاشت و از طرف دیگر، با خودکاری قرمز مقایسهای تطبیقی میان الگوی مصرف در کشور خودمان با سایر کشورهای جهان انجام داد و نمرهای نه چندان رضایت بخش بر کارنامهی ملت گذاشت؛ مثل پدری که فرزند را از بیکاری، از راه پیدا نکردن به دانشگاه، از محروم ماندن پول و ثروت و شخصیت و… بیم میدهد و میترساند؛ به جای آن که آتش عشق به علم و دانش و پژوهش و تحقیق را در خرمن سینهی او افکند. هر چند میتوان مردم را تشر زد، صحنهی غمانگیز خشکی زایندهرود را در مقابلشان به تصویر کشاند و نهیبشان زد که بفهمید مشکل آب داریم، پس در مصرف آب صرفهجویی کنید! همچنین قطعیهای مکرر برق در روزهای تابستان و افت فشار گاز در زمستان را گواهی دیگر بر این حقیقت گرفت و البته میتوان از منبر هم برای این مهم بهره برد و مردم را به دوری از اسراف دعوت کرد!
آری؛ همهی این ها شدنی است، اما آیا میتوان در پی این گونه کارها، منتظر نتایجی خوب و مطلوب نشست و امید داشت که این بار عاقبت سرکنگبین صفرا نیفزاید و واقعاً شیرینی و حلاوت این صلاح و اصلاح را در کام تشنهی خود احساس کرد؟! بیتعارف عقیدهی نگارنده بر این است که خیر! خیر!.
الگوی مصرف مردم بیریشه و بیاساس نیست که با نوشتن چند بخشنامه یا بازی با احساسات و تحریک عواطف و یا تهدید و تطمیع و تشویق و حتی محدودیتهای خواسته و ناخواسته، دستخوش تغییرات شگرف و عمیق گردد، الگوی مصرف، خود تابعی است از متغیر «سبک زندگی» و مادامی که سبک زندگی اصلاح نشود و تغییر نیابد، انتظاراتی از آن دست که برشمرده شد، نه موجه است و نه معقول.
فرهنگ مصرف هر فرد و جامعهای به سبک زندگی آن فرد و جامعه بازگشت دارد. سبک زندگی مانند موتور محرکهی اتومبیلهای گوناگونی است که در جادهها در حال حرکتند و بر اساس مصرف قابل مقایسه با هم هستند. این گونه میتوان از سبک زندگیهای پرمصرف! سبک زندگیهای کم مصرف! و یا حتی سبک زندگیهای بدمصرف نام برد و نمونههای آن را به نظاره نشست.
در این میان، بیشک «سبک زندگی ایمانی آرمانی» که در فضای معاصر و پس از تجربهی انقلاب شکوهمند اسلامی، میتوان به ازای آن از واژهی «سبک زندگی انقلابی» استفاده کرد، از آن دست سبکهایی است که هم به حسب مبانی تئوریک و آموزههای نظری و هم به گواه نمونههای عینی، واقعی و تاریخی قابل رصد، ضامن الگوی مصرفی صحیح و در عین حال مفید و کارآمد برای بشریت است. بازگشت و بازخوانی این سبک زندگی اصیل و ریشهدار و تعهد و التزام به آن در مقام عمل، حلال مشکلات بسیاری از جوامع اسلامی و حتی غیراسلامی خواهد بود.
آنچه میتواند بر ادعای فوق مهر تأیید بزند و یا دقت در آن را توصیه کند، واکاوی مؤلفهها و پارامترهای موجود در سبک زندگی ایمانی آرمانی یا همان سبک زندگی انقلابی و بررسی نوع رابطهی مؤمن انقلابی آرمانخواه با مقولهی مصرف است؛ مسألهی مهمی که در ذیل به نکاتی از آن اشاره میشود.
- مؤمن آرمانخواه انقلابی دچار کجفهمی نیست!
سبک زندگی انقلابی، سبک زندگی فهیمانه است! و یکی از نقاط تجلی این فهم عمیق در تنظیم رابطهی دنیا و آخرت و یا به تعبیری دیگر دین و دنیاست؛ رابطهای کاملاً معقول و منطقی و متعدل. مؤمن انقلابی آرمان خواه از کج فهمیهایی که بین این دو تباین تام برقرار میکنند و نگاه به یکی را مستلزم چشمپوشی کامل از دیگری میدانند و تنها راه سعادت دینی و اخروی را در رهبانیت و دوری از هرگونه مصرف پدیدههای مادی برمیشمرند، مصون است و بیزار از آن ها. آرمان خواه ایمانی انقلابی به متعلقات مصرف خویش به دید نعمت الهی نگاه میکند و با اذن حضرت حق و با رعایت حلال و حرام بر سر سفرهی ضیافت الهی میهمان میشود و با رعایت ادب و اخلاق و وزانت و تواضع از این سفره بهرهمند میگردد و زمزمهی شکر بر زبان جاری میسازد. سبک زندگی ایمانی آرمانی بر مصرف خط سیاه نمیکشد و بر طبل دشمنی با استفاده از نعمتهای حلال الهی نمیکوبد، بلکه میخورد و میآشامد و از نعمتهای حلال تمتع فراوان کسب میکند، اما و فقط به ورطهی اسراف و تبذیر نمیافتد.
- از مصرف نکردن برای خود دکان نمیسازد!
مؤمن انقلابی آرمان خواه، اگر چه همواره در بین مردم محبوب است و دارای احترام و ارج و قرب، اما هیچ گاه عقدهی مشهوریت و محبوبیت ندارد، برای خود دکان راه نمیاندازد و به دنبال جمع مرید و هوادار و هواخواه و فدوی نمیرود، بلکه به شدت و با همان روحیهی انقلابی و حماسی خود تمام قد در مقابل این گونه افراد قد علم میکند؛ کسانی که با زهد فروشی و ریاکاری و دوری از مواهب و نعمتهای حلال الهی، سعی در فریب فطرتهای پاک دارند و بیاعتنایی خود به مصرف این نعمتها را شاهدی بر مقامات و کمالات معنوی خود برمیشمرند و از این راه، مصداق ترک کنندگان دنیا برای دنیا ـ ترک الدنیا للدنیا ـ میشوند.
- مؤمن انقلابی، آرماندار و آرمانخواه است.
مؤمن انقلابی در سبک زندگی ایمانی، بیهدف و رها و سرگردان نیست، او برای خودش آرمانهای والا و اهدافی متعالی دارد، که برای حرکت و کمال و رشد او کشش و جاذبهای بینهایت ایجاد میکنند و همه چیز زندگی را با خودشان تنظیم نمایند، که از جملهی آن ها مقولهی مصرف است. در سبک زندگی ایمانی، مصرف در محک آرمان قرار میگیرد و این گونه معنی پیدا میکند یا رنگ میبازد و البته هیچ گاه قوت پیدا نمیکند، چرا که رسیدن به قلههای بلند آرمانی و آسمانی، هیچ گاه با جاذبهی مصرفگرایی زمین قابل جمع نیستند. برای رسیدن به آرمانهای بلند و عملی کردن تصمیمات مهم، باید از دام مصرف زدگی رها شد، که به تعبیر امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام)، عزم و ارادههای بلند و مصمم، هیچگاه با سور چرانی و ولیمه خوری و مصرفزدگی یک جا جمع نمیشود: «لا تجتمع عزیمه و ولیمه».
- مؤمن انقلابی حرّ است.
سبک زندگی ایمانی، بر پایهی حریت و آزادگی شکل میگیرد و مؤمن انقلابی هیچ گاه زنجیری غیر از زلف کمند دوست برگردن خویش تحمل نمیکند و آزادی خویش را وجه المعاملهی هیچ چیزی قرار نمیدهد؛ چرا که حریت او موهبتی الهی است که حق ندارد با دست خودش آن را ضایع سازد. «قد خلقک الله حرّا، فلا تکن عبد غیرک» از همین رو مؤمن انقلابی هیچ گاه از مصرفزدگی برای خود قفس اسارت نمیسازد و در این دام که بسیار کسان را در خود گرفتار ساخته و بیاراده و بیحرکت نموده، گرفتار نمیشود. مصرف، مادامی محترم است که در اختیار آدمی باشد، نه این که آدمی بنده و عبد مطیع مصرفزدگی قرار گیرد.
- مؤمن انقلابی در مصرف نکردن هنرمند است!
سبک زندگی ایمانی آرمانی سرشار از لطافتها و ظرافتها و هنرمندیهاست. یکی از زیباییهای هنرمندانهی مؤمن انقلابی، نمود این جلوه است که با حداقل مصرف موجب بیشترین اثر و خیر و برکت میگردد و این گونه نه تنها به یک مصرفکنندهی صرف و مقامی شبیه به انعام و چهار پایان! بل هم اضل ـ تبدیل نمیشود و مفید فایده میافتد، بلکه با هنر مصرف، از کمترین مصرف بیشترین فایده را برجا میگذارد.
- مؤمن انقلابی فرصت مصرفزدگی ندارد!
اهتمام به آرمانها، اهداف و برنامههای ایمانی و آرمانی، آن قدر وقت و فرصت و انرژی برای خود میطلبند که تمام فرصتها و وقتهای مؤمن انقلابی را به خود اختصاص دهند و جایی برای امور زاید و تفننی مانند مصرفزدگی و تجملگرایی و اسراف و تبذیر باقی نگذارند. این گونه اگر به اطراف خود نگاهی بیندازیم، بر این نکته صحه میگذاریم که آن که هدفی در سر ندارد و فرصتهایش بیهیچ برنامهای رها شده ، بیشتر از دیگران دچار مصرفزدگی است و این فرصتهای غنیمتی را به مصرف زدگی میگذراند؛ به جای این که خود در مقام تولید و ایجاد و خلق اثر برآیند.
- نقطهی قوت و امتیاز مؤمن انقلابی، در توان بر مصرف بیشتر نیست.
بسیار کسان هستند که وجه برتری و سروری خود بر دیگران را در توان بیشتر بر مصرف مییابند و از همین رو به پول و قدرت و مقام علاقهمندند و به آن اهمیت میدهند؛ چرا که پول و ثروت و مقام، تأمین کنندهی توان بر مصرف است و تضمین کنندهی آن. بر این اساس، کسی بر دیگری ترجیح دارد و بهتر و بالاتر است که بیشتر از او از این توان برخوردار باشد و دارای ثروت و مقام بیشتر و بالاتری نسبت به او باشد، اما مؤمن انقلابی در سبک زندگی دینی آرمانی این بازی را بر هم میزند و ساز معادلهی دیگری را کوک میکند که در آن برتری و بهتری، نه به توان بیشتر به مصرفزدگی، که اتفاقاً به کم مؤونه بودن و تقوا و علم و جهاد و حماسه و… است و گاه دور بودن از این چرخهی مصرفزدگی و پول جویی و ثروتخواهی، مایهی افتخار میشود و مدال «الفقر فخری» را بر سینه میاندازد.
- مؤمن انقلابی عزیز است
یکی از مهمترین مؤلفههای سبک زندگی ایمانی و آرمانی که جزء خط قرمزهای آن حساب میشود، مقولهی «عزت» است. عزت، آن قدر اهمیت و ارزش دارد که میتوان برای حفظ آن از جان گذشت و حسینوار آوای «الموت اولی من رکوب العار» – مرگ سزاوارتر از تن دادن به ذلتهاست – سر داد. از همین رو هر چه که به این عزت ضربه بزند و پایههای آن را سست و تضعیف کند، مطرود و مبغوض است و با تازیانهی رد مواجه میشود. و در این میان، یکی از مهمترین موریانههایی که ستونهای عزت را سست میکند، مصرفزدگی افراطی است، که همواره فرد و جامعه را در موقعیت حاجت و نیاز قرار میدهد و از این رو با عزت نفس فردی و اجتماعی کشکاکش پیدا میکند. مؤمن انقلابی عطای این مصرفزدگی را به لقایش میبخشد و عزت خود و جامعهاش را در معرض آسیب و خطر قرار نمیدهد.
- مؤمن انقلابی نسبت به دنیا ناز دارد، نه نیاز!
مؤمن انقلابی آرمان خواه، برخلاف بسیاری دیگر، دل در گرو نیاز ندارد و عاشق و شیفتهی این عجوزهی هزار داماد نیست! در برابر آن عجز و لابه نمیکند و همّ و غمّ خود را خرج آن نمینماید، به دنیا و زرق و برقهایش اعتنایی نمیکند و روی خوش به آنها نشان نمیدهد. او شأن خود را بسیار بالاتر از آن میداند که بخواهد در برابر دنیا و جلوههایش به نیاز بیفتد، بلکه او به سبکی زندگی میکند که دنیا را ملتمسانه در پی خود روانه میکند و به نیاز میاندازد و خود در مقام شریف ناز مینشیند و با غیرت انقلابی خود روی خوش به این خواستهها و فریبها نشان نمیدهد و از همین رو هیچگاه نمیتوان او را در باتلاق مصرفزدگی و اسراف و تبذیر مشاهده کرد.
به این مواردی که اشاره شد، میتوان مؤلفههای مهم دیگری از سبک زندگی آرمانی ایمانی و زیستن انقلابی را اضافه کرد؛ مواردی مانند کیفیتگرا بودن در مصرف و نه کمیتگرایی در آن، معتدل بودن و معقول بودن در زندگی (حیات معقول)، پرهیز از عافیتطلبی و رفاه پرستی مطلق با تأکید بر تربیت حماسی، مهربانی و رحمت با طبیعت، و داشتهها، و…، کم مؤونه بودن و سبک زندگی کردن در عین حرکت و در مسیر رشد بودن، احساس مسؤولیت در برابر خلقت به حکم خلیفه الهی، مدیر بودن و تدبیر داشتن در زندگی و تأکید بر حیات طیبه بر مبنای تفسیر اهل بیت از حیات طیبه به زندگی آمیخته با قناعت.
ترویج سبک زندگی ایمانی آرمانی و نشان دادن جاذبههای آن، هم در مقام تعریف و نظریهپردازی و هم به تصویر کشیدن نمونههای عینی تاریخی و معاصر و الگوها و اسوههای موجود، میتواند یکی از دست یافتنیترین راههای اصلاح معضلات فرهنگی و اقتصادی جامعه و در این میان اصلاح الگوی مصرف باشد. یادمان نرود نسبت به جامعه و مردم، آن پدری نباشیم که با تهدید و تنبیه و بیمآفرینی، فرزند خود را مجبور و متقاعد به درس خواندن میکند! باید در مردم نسبت به امور نیکی و پسندیده – از جمله اصلاح الگوی مصرف – شور و اشتیاق ایجاد کرد و تعهد و خواستی درونی. والسلام.