نوجوان را بشناسیم ۳
ابراهیم اخوی
تردیدهای نوجوان و خودیابی او
اشاره
تعادلجویی، یکی از خصوصیات سیستم روانی و فکری ما میباشد. تا زمانی که شرایط را به مرز کنترل و تعادل رسانده باشیم، آرام و راحتیم ولی با آمدن انگاره جدید، تمام روان ما درگیر حل و پیگیری آن میشود. نوجوانان، با انگارهها و تردیدهای متنوعی روبرو میشوند که همزمان با تغییرات غدد درونریز، ناهماهنگیهای روانی بیشتری را برای آنها رقم میزند. از این رو، نیازمند یاری همراهان برای غلبه بر این فشارهای روانی ناشی از نابسامانیهای برخاسته از تردیدند. نخست نگاهی می اندازیم به انواع تردیدهایی که نوجوانان با آن روبرو بوده و سپس راهکارهای غلبه بر هر یک را بر میشماریم. در نهایت نیز یکی از مهمترین تردیدهای نوجوان را درباره نقش خود بررسی خواهیم کرد که روانشناسان از آن به عنوان گمگشتگی نقش یاد میکنند و بحران هویت را عمدهترین بحران دوره سنی نوجوانی میشمارند.
انواع تردیدهای نوجوان
الف) تردیدهای عاطفی
نوجوان با تردیدهای احساسی مشخصی روبروست. او گمان میکند که دیگران مانند قبل دوستش ندارند، محبتها مصنوعی و مصلحتی است و ریاکاری در ابراز احساسات وجود دارد. به گمان نوجوان، نمیتوان با اعتماد به محبت دیگران نگریست و امکان مقطعی بودن دوست داشتنها وجود دارد. البته این مسئله بیشتر درباره اطرافیان وجود دارد و درباره دوستان، کمتر با چنین چالشی روبرو هستیم. نوجوانانی که از قبل درباره اطرافیان خود بدیهایی را شنیدهاند یا بیش از حد متعادل نسبت به دیگران با القای بدبینی روبرو بودهاند، الان زمینه بیشتری برای تردیدهای عاطفی دارند. همچنین نوجوانانی که شاهد چالشهای عاطفی والدین بودهاند، گمان میکنند مفهومی به نام عشق و محبت خالص وجود ندارد و به همین دلیل ترجیح میدهند زمینههای عاطفی محتاطانهای را برگزینند یا از قید دوست داشتن دیگران به صورت واقعی رها شده و به محبتهای بیتعهدی چون فضای مجازی و دلبستگیهای بیپایه روی آورند. ممکن است نوجوان در این چالش احساسی با روی آوری به ابزارها مانند تلفن همراه، از آن به عنوان جایگزینی برای نداشتههای عاطفی خود استفاده کند.
راهکارهای غلبه بر تردیدهای عاطفی:
- پیش از هر اقدامی، روابط عاطفی خود با دیگران را یک لایه کنید. وقتی نوجوان با رابطههای سمی از طرف والدین و همراهان خود روبرو باشد، نمیتواند تصمیم درستی درباره روابط خود و یکسان سازی آن بگیرد.
- قانونهای عاطفی اساسی را به نوجوان آموزش دهید. مثلا تفاوت دلبستگی با وابستگی را برای او شرح دهید تا بداند که دیگران حق دارند در کنار دوستی با وی، افراد دیگری را نیز دوست بدارند.
- نوجوان را به خاطر تردیدهای عاطفیاش سرزنش نکنید.
- هر کدام از تردیدهای او را بررسی کرده و دلایل خودتان را برای عبور موفق از دودلیهای عاطفی بیان کنید. مثل اینکه به او بگویید دیگران قرار نیست صد در صد مطابق تمایلات ما باشند و رفتار کنند.
ب) تردیدهای فکری
سوالات زیادی در ذهن نوجوان انباشته شده که هر کدام برای به هم ریختن تعادل روانی او یک اذیت به شمار میآید. امروزه با رشد فناوری و دسترسی نوجوان به بانک اطلاعات گوناگون در کنار تحلیل رفتن قدرت پردازش اطلاعات، با نوجوانانی روبرو هستیم که پایههای فکری محکمی برای خویشتن تاسیس نکردهاند و بیشتر مصرف کننده افکار دیگران و تماشاچی آرای آنان هستند. از این رو، چهرهها و سلبریتیها به راحتی میتوانند دنیای نوجوان را تحت تاثیر خود قرار دهند. پرسشگری نوجوان، نشانه خوبی از رویارویی موفق وی با تردیدهاست. نوجوانی که میپرسد، به این درک و شجاعت رسیده است که باید انباشت ذهنی خود را با رسیدن به جوابهای صحیح، طبقه بندی کند و از احتکار شبهه و تردیدهای فکری همراه با آن خودداری نماید تا سلامت ذهنی، روانی و دینی خویش را بیابد. با گفتگوی دوستانه و راحت، معرفی کتابها و دیگر منابع مرتبط با سوالات نوجوان و نیز دادن فرصت اظهار نظر به او میتوانیم بحران تردیدهای فکری نوجوان را کاهش داده و او را به حقایقی محکم و دوستداشتنی نزدیک نماییم.
ج) تردیدهای گرایشی(مذهبی)
نوجوان با گام نهادن به این سن، دچار نوعی تردید نسبت به دانستهها و آموختههای قبلی خود میشود. وی به دنبال منطقی قانع کننده برای شنیدههای قبلی خود است. تلاش میکند تا تمام اطلاعات قبلی خود درباره خویشتن، دیگران، جهان، مسائل دینی و هر آنچه که برایش اهمیت دارد را بازخوانی کرده و این بار به یک باور نوینی دست یابد؛ باوری که دیگر از تلقین دیگران در آن خبری نباشد بلکه یافته و مطابق با دستاوردهای ذهنی و علمی خودش باشد. این روحیه که در مسائل دینی نیز بدان ارج نهاده شده و از فرد خواسته شده است تا با ورود به سن تکلیف، باورهای خود را به دست آورد و پیرامون آن پژوهش کند، سبب میشود تا نوجوان مدتی را در شک و تردید سپری کرده و زمانی است که در شکلگیری جهانبینی وی، همراهی یک مبلغ میتواند تأثیر بالایی داشته باشد تا علاوه بر سیراب سازی ذهن پویای وی از طریق گفتگوی دو نفره، یا فعال سازی او در حلقههای انس و نیز معرفی کردن منابع مطالعاتی مفید، زمینه کجرویهای فکری و اخلاقی نوجوان را از بین برده و او را با دنیایی سراسر روشنایی و اطمینان آشنا سازد.
خودیابی نوجوان
بحران هویت در نوجوان
اریکسون به عنوان یک روانشناس مطرح در جامعه علمی، گمگشتگی نقش و بحران هویت را مهمترین شاخصه دوران نوجوانی برمیشمرد. در روایتی از امام علی علیهالسلام به خوبی شاهد بازگویی بحران هویت در نوجوان هستیم. حضرت در این باره میفرمایند: پیوسته عقل و حماقت در ضمیر نوجوان در ستیزند تا بحران بلوغ را پشت سر بگذارد و به سن هجده سالگی برسد؛ در آن هنگام با غلبه عقل یا حماقت به یکسو گرایش مییابد.[۱]
مضمون روایت و نیز یافتههای روانشناسان در باره تلاش نوجوان برای رسیدن به یک شخصیت پایدار، جواب بسیاری از معماهایی است که مربیان محترم در میدان تربیت نوجوان با آن روبرو هستند. زمانی که شما با تغییرات ناگهانی و رفتارهای پیشبینی نشده و گاهی کاملا متفاوت با روزهای قبل نوجوان روبرو میشوید، شاید با چرایی آن مدتی در اندیشه فرو رفتید. اکنون میدانید که نوجوان به دلیل نوسانات هویتی خود، دست به انتخابهای گوناگونی میزند که شاید برخی از آنها حتی همسو با جریانات مورد انتظار مربیان نباشد. خودیابی نوجوان به همان میزان که میتواند موجب نگرانی همراهان او شود، در صورت تامین فکری و جهتدهی اولیه از سوی والدین و مربیان، میتواند به عنوان یک سرمایه قابل توجه برای تغییرات مهم زندگی او نیز تلقی شود و خاطری آسوده را به همراهان میدهد؛ زیرا اصرار نوجوان بر انتخابهای کنونیاش ماندگار نیست و به سرعت در حال دگرگونی است.
نگاهی دیگر به هویتیابی
نوجوان در حقیقت نوعی بحران شناختی ـ عملی را تجربه میکند که او را به سوی یافتن حقایق جهان هستی و سپس عمل مناسب با آن فرا میخواند. به طور کلی میتوان این مرحله را جستجو برای جهانبینی صحیح به منظور راهیابی به اهداف زندگی نامید. در تعدادی از روایات، پرداختن به این امر برای جوانان ضروری دانسته شده و گفته شده است که جوان باید در حال آموختن باشد و یا به دانش صحیح دست یافته باشد.[۲]
امام علی(ع) به انگیزه انسان در پیگیری و حل بحران هویت بدین صورت اشاره میکنند که انسان دارای عطشی است که فقط با پیمودن راه خدا و لقای او فرو مینشیند[۳]. ایشان در جای دیگر انسان فرزانه و شایسته لطف خدا را کسی میداند که به حل سه سؤال درباره خود راه یافته باشد:۱٫ از کجا آمده است؟ ۲٫ در کجاست؟ ۳٫ به سوی چه مقصدی راه میپوید؟[۴] این سه شناخت در حقیقت دستیابی به نوعی معرفت درباره نفس است که لازمهاش شناخت مبدأ نفس یعنی خدای متعال، مقصد و منتهای نفس و شناخت نفس در این عالم است.
از نظر اسلام آنچه در بحران هویت اهمیت اساسی دارد، مسائل اصیل جهانبینی است که در چگونگی شکلگیری نیروهای بالقوه فرد تأثیری عمیق به جای میگذارد. بنابراین میتوان گفت حل صحیح مسائل اساسی در جهانبینی میتواند راه را برای حل مسائل دیگر باز کند. کسی که نسبت به خدای متعال شناخت پیدا کرده وبه هدف و فلسفه وجودی انسان در این جهان پی برده است، با کسی که به این معرفت دست نیافته، در رفتارها و جهتگیریها بسیار متفاوت است.[۵]
کمک به نوجوان هویتجو
برای رسیدن نوجوان به یک هویت مشخص، لازم است همراهی مناسبی با او داشته باشیم. همچنین در محیطهایی چون منزل و کانونهای فرهنگی و مساجد، از طریق واگذاری مسئولیت به او میتوانیم روند خودیابی را در نوجوان تسریع کنیم، زیرا او در بوته اظهار نظر دیگران قرار گرفته و نقاط قوت و ضعف خویش را به خوبی خواهد شناخت. زمانی که نوجوان از طریق گفتگو با مربیان یا دیگر همراهان خود، توان زمینهیابی برای خودآگاهی و خویشتنشناسی را پیدا میکند، سرعت بالاتری در بستن هویت خویش خواهد یافت.
بازگویی خاطرات و تجربههای پیشین در کنار تعدیل انتظارات نوجوان از خویش و نیز تعدیل انتظارات دیگران از نوجوان، سبب میشود تا او به درک درستی از خویشتن نزدیک شود. همچنین آموزش و ارتقای پایههای فکری نوجوان، گامی دیگری است تا با داشتن یک جهانبینی درست، در زمان کمتری به نقش خود در زندگی پی برده و همسانسازی رفتار با انتخابهای اساسی خود را خواهد داشت.
[۱] . بحارالانوار، ج۱، ص۹۶
[۲] . محمدرضا حکیمی و دیگران، الحیاه، ج۱، ص۴۱؛ بحارالانوار، ج۱، ص۱۷۰٫
[۳] . نهج البلاغه، صبحی صالح، خطبه۱۲۳٫
[۴] . «رحم الله امرء عرف نفسه و علم من این و فی این و الی این».
[۵] . روانشناسی رشد با نگرش به منابع اسلامی، ج۲، ص ۹۹۷ـ۹۹۸٫