از رفتار تربیتی تا تربیت رفتاری
علی سرابیار
ضرورت عمل به دانستههای تربیتی و جایگاه ممتاز آن در تربیت نوجوانان
شعرا و ادیبان فارسی زبان معتقدند جناب سعدی شیرازی، شاعر شعرهای سهل و ممتنع است. و این ویژگی علی رغم اینکه در شعرهای شاعران پیش از سعدی هم وجود داشته است، ولی با شعر سعدی به اوج شکوفایی و بالندگی رسیده است.
شعر سهل و ممتنع، شعری است که انسان وقتی آن را می خواند، از سادگی عبارات و واژگان آن به وجد آمده و فکر می کند سرودن چنین شعری کار ساده ای است، اما وقتی کسی بخواهد در مقام شاعری با استفاده از همین الفاظ معمولی دریایی از معنا را به مخاطب عرضه کند، متوجه می شود آنطور هم که فکر میکرده، کار راحتی نبوده است. به عبارت دیگر زیبایی شعر در کلام شاعر مشخص است ولی عناصر آفریننده این زیبایی در عین تعادل و توازن از نظر پنهان اند.[۱] برای مثال به این شعر معروف سعدی توجه کنید:
پسر نوح با بدان بنشست خاندان نبوّتش گم شد سگ اصحاب کهف روزی چند پی نیکان گرفت و مردم شد[۲]
این شعر دربردارنده بسیاری از مضامین اخلاقی و روایی درباره توجه به انتخاب دوست، همنشین و اثرپذیری از آنان است. شاعر در این شعر به زیبایی و با اشاره به دو قصّه قرآنی و استفاده از واژههایی آسان و همه فهم، اثر تربیتی و عاقبتیِ همنشینی و رفاقت با دو گروه خوبان و بدان را برای مخاطبش به تصویر کشیده است.
یکی از نکات برجستهای که در این شعر وجود دارد و در روایات ما هم به آن اشاره شده است، مراقبت در انتخاب همنشین و رفیق است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و علی آله و سلّم می فرمایند: « الْمَرْءُ عَلَى دِینِ خَلِیلِهِ وَ قَرِینِه»[۳]. و یا در روایتِ نورانی دیگری می فرمایند: « حکایت همنشین خوب مثل عِطرفروش است؛ اگر از عطر خویش به تو ندهد ـ در اثر همنشینی با او ـ بوى خوشش وجود تو را در برمیگیرد، و حکایت همنشین بد مثل آهنگر است، اگر شعله آتش آن تو را نسوزاند، ـ حداقل ـ بوى بد آن وجودت را فرا میگیرد»[۴].
از مجموع روایات نورانی پیامبر صلی الله علیه و علی آله و سلّم، و نکته حکمت آمیز جناب سعدی، درمییابیم که یک همنشین یا رفیق میتواند در انتخاب نوع رفتارها، افکار، عقاید و حتی سرانجام زندگی ما هم اثرگذار باشد. اما منشأ این تأثیرپذیری چیست؟ چگونه میشود انسانی که خودش را صاحب فکر و تدبیر میداند، در اثر مجالست و رفاقت با فرد یا افرادی، همانند آنها فکر کند، تصمیم بگیرد و رفتار کند؟
برای دریافت پاسخ این سؤال ها، بهتر است روایتی از دوران زندگی امام صادق علیه السلام را مرور کنیم:
نقل شده که گروهى از شیعیان امام صادق علیه السلام، از کوفه براى شنیدن سخنان و فراگیرى علوم اهل بیت علیهم السلام، نزد ایشان آمدند و تا آنجا که برایشان امکان داشت، در مدینه ماندند. این افراد در مدت حضورشان در مدینه پیوسته نزد امام رفت و آمد داشتند و سخنان ایشان را مىشنیدند و مطالبی را فرا مىگرفتند.
چون زمان بازگشت آنان به کوفه فرا رسید و برای خداحافظی پیش امام آمدند، برخی از آنان به امام علیه السلام عرض کردند: اى پسر رسول خدا! در این لحظات آخر توصیه و سفارشی را برای ما بیان بفرمایید.
امام علیه السلام در ضمن توصیههایی که به آنها داشتند، در قالب بیان سفارش و توصیه، از آنها خواستند کاری جالب توجه و قابل تأمل انجام دهند.
امام علیه السلام به آنها فرمودند: «شما را سفارش میکنم به رعایت تقواى الهى و اطاعت از دستورات خداوند و پرهیز از گناهانی که پروردگار شما را از انجام آنها بازداشته است.
ایشان همچنین به آنها در مورد بازگرداندن امانت به افرادی که روی امانتداری آنها حساب کرده بودند و نیز مصاحبت نیکو با همراهان سفارش کردند.
اما در آخرین سفارش خودشان، تقاضایی متفاوت از آنها داشتند. امام به این گروه از شیعیانشان فرمودند: مردم را در حالی که ساکت و خاموشید به سوی ما دعوت کنید.
شیعیان امام با تعجب از امام پرسیدند: اى فرزند رسول خدا! چگونه در حالى که خاموشیم و حرف نمی زنیم، مردم را به سوى شما فراخوانیم؟!
پاسخی که امام علیه السلام برای این افراد بیان فرمودند، همان پاسخی است که ما به دنبال آن هستیم.
امام به آنها فرمودند: «به آنچه که از عمل کردن به طاعت خداوند فرمانتان دادیم، عمل کنید. از انجام دادن حرامهاى خداوند که نهىتان کردیم، اجتناب ورزید. با مردم با راستى و عدالت رفتار کنید. و امانت را ادا کنید. و امر به معروف و نهى از منکر نمایید. کاری کنید که مردم چیزى جز خوبى از شما ندانند. وقتی مردم شما را در چنین حالتهایی ببینند، خواهند گفت: این ها پیرو فلانى ـ امام جعفر صادق علیه السلام ـ هستند. رحمت خدا بر او که چه خوب یارانش را تربیت کرده است. و بدین شکل ارزش آنچه را که در نزد ما است، مىشناسند و به سوى آن خواهند شتافت.
من شهادت مىدهم که از پدرم، محمّد بن على ـ امام باقر علیه السلام ـ، که رضوان و رحمت و برکات خدا بر او باد، شنیدم که مىفرمود: دوستان و شیعیان ما در گذشته، بهترین مردم دوران خود بودند. اگر در محلّهاى امام جماعتى بود، از ایشان بود. و اگر در قبیلهاى مؤذّنى بود، از آنان بود. و اگر نگاهدارنده سپردهاى بود و امانتدارى بود، از آنان بود. و اگر عالمى بود که براى دین و مصلحت کارهایشان به دنبال او بودند، از ایشان بود. پس شما نیز چنین باشید. ما را محبوب مردم کنید و در نظر آنها ما را مبغوض نسازید»[۵].
اگر خوب توجه کرده باشید، سفارش و توصیه پایانی امام علیه السلام، به عبارتی دیگر تأکید بر روی همان چند سفارش قبلی است، ولی با این تفاوت که ایشان در سفارش پایانی از شیعیانشان میخواهند تمام توصیههای قبلی را عملی نموده و در قالب عمل و رفتار به مردم نشان دهند.
تأکید بر روی انجام رفتارهای دینی و بیان نتایج تربیتی آن از سوی امام نشان میدهد، همه افرادی که میخواهند در امر تربیت افراد جامعه دخالت و نقش داشته باشند، نباید صرفا به دانستههای تربیتی و تکرار آنها برای مخاطبان اکتفا کنند، بلکه باید با عمل به دانستهها و تعهد به انجام رفتارهای تربیتی در محیط اجتماعی[۶]، زمینه تحقق تربیت اسلامی و دینی را فراهم آورند.
این نکته دقیقا همان چیزی است که در اثر مجالست و همنشینی مداوم با دوستان و رفقا برای یک شخص حاصل می شود.
مربّی تربیتی هم به مثابه یک دوست، باید به این نکته توجه داشته باشد. متربیّان بیش از آنکه به حرفها و نکات اخلاقی و آموزنده ما گوش دهند، به نوع رفتارها و عملکردهای ما توجه میکنند.
اگر یک مربّی در اطاعت از دستورات خداوند و عمل به آداب دینی، به نحو شایسته ای عمل کرد و تقید خودش را به اطاعت از خداوند و پرهیز از گناهان نشان داد، متربی او هم چنین رفتاری را یاد میگیرد.
اگر یک مربّی بیش از آنکه بخواهد در مقام یک استاد اخلاق، درس خوش اخلاقی، صبر و خویشتن داری، تواضع و فروتنی و شرح صدر بدهد و یا از ضرورت نرمی و مهربانی با مردم، راستگویی، امانتداری و رازداری برای متربیانش بگوید، در حوادث و تعامل های گوناگون با آنها، پایبندی عملی خودش را به چنین سفارش هایی نشان دهد، آن وقت میتواند مطمئن باشد که توانسته در امر تربیت یک فرد و جامعه نقش داشته باشد.
ثمره ایجاد و تقویت بینشهای دینی و تربیتی و روشهای مورد نیاز یک مربّی، که در دو شماره پیشین به آنها پرداخته شد، باید انجام رفتارهای سازنده و تاثیرگذار باشد. در غیر این صورت، کسانی در امر تربیت موفق میشوند که توانسته اند با استفاده از ابزارهای وسیع ارتباطی، فرهنگ ها و رفتارهای تربیتی غلط را به عنوان تربیت صحیح و اسلامی به نوجوانان و جوانان جامعه ما عرضه کنند.
یادمان باشد که امام صادق علیه السلام فرمودند، در پرتو انجام رفتارهای صحیح دینی است که اعتماد مردم به شیعیان ایشان جلب میشود و محبت آنها به اهل بیت علیهم السلام بیشتر میگردد. پس اگر به مسیری غیر از این، برای تربیت خانواده، دانش آموزان و جامعه فکر میکنیم یا عمل میکنیم، باید هرچه زودتر فکر و عمل خودمان را اصلاح کنیم.
[۱]. شیما باقری، بررسی زیبایی شناسی غزلی از سعدی، مجله مطالعات انتقادی ادبیات، سال دوم،شماره ششم،تابستان ۹۴،صص ۲۱ ـ ۲۳
[۲]. گلستان سعدی، باب اول: در سیرت پادشاهان، حکایت ۴
[۳]. اصول کافی، ج ۲، ص ۳۷۵؛ مرد ـ انسان ـ بر دین و آیین دوست و همنشین خودش است.
[۴]. جامع الأخبار،ص ۱۸۳
[۵]. دعائم الإسلام، ج ۱،صص ۵۶ ـ ۵۷
[۶]. محیط اجتماعی اعم از فضای خانواده،محیط مدرسه،مسجد،انجمن اسلامی و یا هر محیط عمومی دیگری می باشد.