استقلال یا استبداد مسئله این است؟!
ابراهیم اخوی
آشنایی با ویژگیهای نوجوان و قدرت مواجهه با آن
اشاره
یکی از ویژگیهای ممتاز دوره نوجوانی، تمایل به استقلال و رهایی از وابستگیهای دوران کودکی است. نوجوانان برای رسیدن به اهداف تحولی خود، نیازمند حرکت تدریجی به سمت استقلال در زمینههای فکری، عاطفی و رفتاری هستند و برای روزهایی آماده میشوند که قرار است خود پشتوانه دیگران باشند. از این رو، استقلال خواهی نوجوان را یک نشانه مهم از سلامت و رشد روانی او به شمار میآوریم و در مسیر شکوفایی این ویژگی، به یاریاش میشتابیم.
نشانههای استقلالخواهی
شما از پسر یا دختر دیروز که سن کودکی را سپری میکرد، ادعایی درباره خویشتن به صورت جدی مشاهده نمیکردید، ولی اکنون وضعیت تغییر کرده و همان کودک دیروز حال و هوای تازهای را تنفس میکند که یکی از شاخصهای اصلی و اهداف مهم وی، حرکت به سمت استقلال و قطع وابستگی از دیگران است. نوجوان زمانی که با تواناییها و احساسات جدیدی روبرو میشود، مانند فرد تازهکاری است که سرمایهای را در اختیار او گذاشته باشند و از او خواسته باشند تا با آن سرمایه، آینده اقتصادی خود را پایهگذاری کند. فلسفه طبیعی چنین رشدی هم، حرکت به سوی دنیای بزرگسالی است و نوجوان با موهبتهای الهی تلاش دوچندان را برای رهایی از وابستگی در خود ایجاد میکند. همین نیاز او را متمایل به برخورداری از آزادی بیشتر نموده و موانع را برایش دشوار و غیر قابل تحمل مینمایاند. گاهی به دلیل برداشتهای نادرستی که از رفتار دیگران در او پدید میآید، دست به سرکشی و طغیانزده و نسبت به هنجارهای موجود در زندگی خانوادگی و اجتماعی دچار نوساناتی میشود. لازم است در این مسیر ضمن همراهی درست با نوجوان، او را در مواردی که با بنبستهای ریز و درشت زندگی روبرو میشود، یاری داد و حتی قبل از آن وی را از فراز و نشیبهایی که در انتظارش هستند، با خبر ساخت تا بتواند از جاده زندگی با سرعتی مطمئن عبور کند و به مقصد مورد نظر یعنی توانمندی در اداره مستقل خویشتن برسد.
استقلال یا استبداد؟
یکی از نگرانیهای خانواده، اشتباهی است که نوجوان بین استقلال با استبداد مرتکب میشود. برخی از نوجوانان که به تازگی در میدان نوین کنونی گام نهادهاند، تصور میکنند که میتوان با اصرار بر اجرایی شدن خواستههای خویش، فزونخواهی مالی، آزادی طلبی خارج از چارچوبهای خانوادگی و نیز تاکید افراطی بر داشتن حریم خصوصی، میتواند گامهای استقلال را بردارند؛ در حالی که واقعیت شکل دیگری دارد. استقلال نوجوان به معنایی رهایی او از تمام قانونهای خانوادگی نیست؛ همانگونه که دیگر افراد جامعه در قلمرو قوانین اجتماعی دچار محدودیتهای منطقی هستند و مثلا اجازه عبور از چراغ قرمز را ندارند. مسئله تداخل میان استقلال و خودرأی بودن، گاهی جنگ قدرتی را در رابطهها ایجاد میکند و نوجوانان به دستاویزهای خطرناکی چون گرایش به دود، قلیان، ترک منزل و نیز ترک تحصیل متوسل میشوند. برای پیشگیری و حل تمام مسائل پیشگفته میتوان از راهکارهای زیر استفاده کرد:
- احترام به روحیه نوجوان
والدین آگاه از رشد فرزندان خود شادمان هستند و به هیچ وجه بزرگ شدن نوجوان را یک خطر به شمار نمیآورند. والدین مطلع و خبره، به رشدیافتگی نوجوان خود افتخار میکنند و از اینکه سالهای بودن با فرزندشان تا مسیر مستقل شدن رو به پایان میرود، مراقبتهای عاطفی بهتری را اعمال میکنند. نوجوانی که میل به مدیریت خویشتن داشته و مسائل گوناگون از جمله انتظارات والدین را به تنهایی فرماندهی میکند، شایسته ستایش والدین و همراهی بایسته است. نوجوانی که هدفمند است و برای رسیدن به اهداف خود، به صورت خودجوش و با انگیزه پیشرفت بالا در حال حرکت است، سزاوار احترام و همراهی مناسب است. از این رو تاکید میشود که تلاش نوجوان برای به دست آوردن استقلال فردی را درست ترجمه کنیم و از هر نوع برداشت نامناسب بپرهیزیم.
- تعیین حدود و قانونها
با مشخص شدن قانونهای اصلی و مهم خانواده برای نوجوان، میتوان از بروز مشکلات زیادی پیشگیری کرد. این قانونها برای مهمترین مسائل نوجوان تعیین میشوند نه برای همه مسائل آن. به عنوان مثال شما از نوجوان پسر خود میخواهید که برنامه بیرون ماندن از منزل را تا ساعت مشخصشدهای از سوی خانواده تنظیم کند و بعد از آن حتما در منزل حضور داشته باشد. نوجوانانی که از قبل در زندگی مشترک خود با خانواده شاهد قانونگذاریهای منطقی و دستاوردهای خوب آن بودهاند، به راحتی قانونهای کنونی را میپذیرند ولی نوجوانانی که چنین اعتمادی را تجربه نکردهاند، ممکن است از والدین دلیل قانونهایشان را بپرسند که لازم است توضیحات و دلایل کافی برای این کار ارائه شود.
- ایجاد فرصتهای کنترل شده برای تجربه کردن
اگر قرار است نوجوان خود را برای یک حضور اجتماعی موفق آماده کنید، پس از همین دوره نوجوانی و در کنار نظارتی که بر او دارید، کار را شروع کنید. نوجوانهایی که فرصتهای تجربه کنترل شده را در اختیار دارند، میلی به طغیان در وجودشان نیست و میتوانند به صورت منطقی هم خواستههای خود مانند حضور اجتماعی را دنبال کنند و هم چارچوبهای از پیش تعیین شده را به خوبی مراعات نمایند. در استفاده از دنیای فناوری هم این تجربههای تدریجی مثال زدنی است و نوجوان در ابتدا با همراهی خانواده و پس از آن با مدیریت فردی خویش میتواند استفاده بهینه و به دور از آسیب را در زندگی رسانهای خود تجربه کند.
- آگاه سازی نوجوان از موانع پیشرو همراه با ارائه راهکارهای لازم
هدفها مانند قلههایی هستند که قرار است نوجوان پس از عبور از پستی و بلندیهای فراوان به آن دسترسی پیدا کند. ممکن است در سنگلاخ این مسیر گیر کند یا گردنهای صعبالعبور مقابلش ظاهر شود که نیازمند راهنمایی یک کاربلد حرفهای است. حکایت ما و نوجوانان نیز با این مثال قابل تطبیق است. نوجوان برای یک آینده موفق در حال برنامه ریزی است و طبیعی است که به دلیل نداشتن تجربه و افق دید بالا، مرتکب خطاهای محاسباتی شده و مسیر را راحتتر از آنچه که باید، تصور میکند. در این شرایط، والدین، مربیان و مشاوران با تجربه میتوانند در کنار نوجوان و آرمانهای او قرار بگیرند و با ترسیم مسیر واقعی و موانع احتمالی آن، محاسبهای درخور ارائه نمایند.
- تاکید بر حفظ حرمتهای والدین به عنوان اندوختهای معنوی
در تعارضهای احتمالی نوجوان با والدین بر سر استقلال و میزان آن، گاهی با مواردی روبروی میشویم که انصاف از سوی یکی از دو نفر مراعات نمیشود. نوجوان به محض روبرو شدن با سخت گیری والدین، تمایل به طغیان و زیرپاگذاشتن قوانین دارد که شرایط سختی را رقم میزند. در این هنگامه سخت و جدال نوجوان میان خواست خود و احساسات همراه با آن، میتوان از خویشتنداری نوجوان در خصوص والدین کمک گرفت و آن را ذخیرهای معنوی به شمار آورد. نوجوان ممکن است به خاطر باورهای صحیح خود دست از خواستهاش بکشد و امید دارد که به ازای این گذشت، دستاوردهای دیگری به عنوان جایگزین داشته باشد. مربیان با واسطهگری در این زمینه میتوانند نوجوانان را از بهره معنوی چنین کاری مطلع کرده و آنها را در انتظار شرایط واقعی بهتری که خداوند زمینهاش را فراهم خواهد کرد، به خود مهارگری عاقلانه نزدیک کنند.
- افزایش عزت نفس برای ایجاد سیستم درونی خود مهارگری
داشتن احساس احترام به خود، باعث میشود نوجوان استبداد را به میدان ارتباط با دیگران راه ندهد. نوجوانانی که میخواهد راه چندین ساله را یک شب طی کنند و با مخالفت عاقلانه اطرافیان روبرو میشوند، با کوهی از خشم مواجه هستند که برای مهار آن نیاز به بهرهگیری از سیستم درونی دارند. نوجوانی موفق به استفاده از قدرت خویشتنداری میگردد که در وجود احساس عزت نفس موج زند و بر اساس آن خیلی از خواستههایش خوار شده یا قدرت تاخیر انداختن آن را داشته باشد. چنین مهارتی به دست آوردنی است و با ایجاد احترام به خود در نوجوان و افزایش آن، میتوان همراهی بهتر را از او نظارهگر شد.