نامهای به یک مربی
محمدرضا صفیخانی
مربی عزیز!
سلام
من یکی از والدینی هستم که فرزندم در کنار شما رشد میکند، استعدادهایش شکوفا میشود و برخی از معارف را فرا میگیرد. باید به توان و همت شما آفرین گفت. بنده از همنشینی فرزندم با شما خوشحالم، چون پیامبر مهربانیها فرمودهاند: «مَثل همنشین خوب برای تو، مثل عطر فروش است که اگرچه به تو عطری نمیفروشد، ولی بوی خوب او به تو نیز میرسد و تو را خوشبو میکند.»۱
نیکو است نکاتی دربارۀ رسانه و خصوصاً ماهواره که در حوزه تخصص بنده است به عرض جنابتان برسانم، شاید در امر خطیر تربیت، راهگشا باشد.
در بحث رسانه -خصوصاً ماهواره- کودکان و نوجوانان خیلی بیشتر از بزرگترها آسیب میبینند و این امر در چشم ما معلوم نیست. خیلی وقتها برای مشخص شدن موضوع، به برخی از والدین میگویم: شما چقدر حاضرید فرزند خود را با یک دزد یا یک گرگ در خانه تنها بگذارید؟ میگویند: اصلاً. میگویم پس چگونه است که فرزندانتان را با رسانه و ماهواره تنها میگذارید؟! رسانه، گرگِ فکر، دین و ایمان است. شما والدین داشتهها، اندوختهها و پشتوانههای فکری دارید اما فرزندان شما در برخورد با هجمۀ زیاد فکری، چگونه خوب را از بد جدا کنند و راه را از بیراه تشخیص دهند؟ گاهی یک تصویر یا گفتار، یک عمر فرزند شما را درگیر میکند. میزان آسیب برای کودک و مخصوصاً نوجوان -که میخواهد هویت خود را بسازد- زیاد است. البته منفعتی هم دارد؛ بچه سرگرم است و با ما کاری ندارد و ما به کارهایمان میرسیم. شما حاضر نیستید فرزندتان را پیش ده آدم با روحیات مختلف، ده روز متوالی تنها بگذارید؛ زیرا با ده روحیه و اخلاق متفاوت بار میآیند. دهها و بلکه صدها کارگردان و تولید کننده و انواع فکرها قرار است فرزند شما را تربیت کنند و ما –والدین- در خوابی ناز غوطهور هستیم، غافل از آنکه پایههای تربیتی بچهها از این طریق فوقالعاده سریعتر آسیب میبیند. رسول خدا(ص) میفرمایند: «مَثل همنشین بد، مثل آهنگری است که در همسایگی تو است و اگرچه به تو آهن نمیفروشد، ولی بوی بد آن آهنگری به تو نیز میرسد».۲ بچهها طوطیهای دیداری و شنیداری هستند که چیزهایی را که میبینند و میشنوند، بدون اینکه دربارۀ آن فکر کنند، تکرار خواهند کرد.
از این بدتر، وابستگی بدون مانع آنان به رسانه و از صبح تا شب فیلم و سریال و برنامۀ کودک دیدن است. خطر وابستگی، به مراتب بیشتر و سهمگینتر است؛ به سبب این وابستگی، افکار، رفتار و گرایشهای نوجوان تغییر میکند. زمان تغییر، همان زمانی است که والدین خط عریضی بین خود و فرزندانشان مشاهده میکنند و از خود میپرسند: «فرزند ما با چه کسی ارتباط برقرار نمود که ما متوجه نشدیم؟ او که همیشه در خانه کنار ما بود. معلمان و دوستان خوبی داشت. پس چرا اینگونه رفتار میکند؟» آری او کنار شما بود اما دیگران فکر، اندیشه و نگاه او را دزدیدند و بردند و ساختند. و شد آنچه که نباید میشد.
همه باید بدانیم که رسانه، به دلیل ماهیت وابستگیساز، برای ما -چه والدین و چه فرزندان- تهدید است و آنهایی که این نوع نگاه را ندارند را دلبستۀ خود مینماید.
تا اینجا به صورت کلی ضرر و حوزۀ آسیب رسانه را گفتیم. اما در ادامۀ بحث، باید بدانیم چه کسانی دلبسته و وابسته به رسانه هستند؟ آسیب رسانه و پیامدهای این آسیب به صورت خرد چگونه است؟ و چگونه میتوان با آن مقابله نمود؟ آیا راهکاری وجود دارد یا تمام آنها در حد مسکن هستند؟
وابستگان به رسانه را باید اینگونه تعریف نمود: هر کسی که در خانه ابزار هوشمند دارد، خود را در معرض وابستگی قرار داده است؛ نوع و زمان استفادۀ هر کس از این ابزار، درصد وابستگی را مشخص مینماید.
آسیب رسانه و مخصوصاً ماهواره در کودکان و نوجوانان، اینگونه ترسیم میشود:۳
– پرخاشگری و زودرنجی (فقدان کنترل در رفتار).
– ایجاد هویت جدید برای نوجوانان، بدون هیچ انتخابی.
– تشکیک در باورهای دینی.
– تقلیل دین در سطح امور فردی نه اجتماعی.
– تبلیغ فرق نوظهور.
– کاهش سن جرم و بزهکاری (با دیدن فیلمهای خشن).
– سست شدن بنیان خانواده.
– کاهش روابط فرزند با والدین.
– کمرنگ شدن روابط خانوادگی (صلۀ رحم).
– خشونت خانگی.
– برخوردهای بدون تفکر و اندیشه.
– اختلال در مهارتهای زندگی واقعی (نمیتواند پدر یا مادر، دختر یا پسر و همسر یا شوهر خوبی باشد).
– رسیدن به پوچی و بیهدفی.
– عدم توجه به قوانین و قواعد اجتماعی.
– بروز مشکلات جسمی (مبتلا شدن به انواع بیماریها در سنین نوجوانی و جوانی).
بعد از شناخت اجمالی آسیب رسانه -که هر کدام موشکافی جداگانهای میطلبد- باید دست به کار شد و دنبال راهکار و چارهای گشت. در غیر این صورت، این شکارچی قهار، طعمۀ خود را با تزیین نمودن اطراف میبلعد و به دست فراموشی میسپارد.
در ارائۀ راهکارها، اولین مطلبی که نباید فراموش گردد، «باور کردن رسانه (ماهواره) به عنوان یک تهدید بزرگ برای انسانی که میخواهد خود را به تکامل و به آزادی از بند غریزه و شهوت و به خدا برساند» است. اگر این مطلب مهم مغفول بماند، انسان از دست میرود و چیزی جز حیوان ناطق نمیماند.
راهکارها
– آگاهی دادن به نوجوان نسبت به رسانه (یک نوجوان باید شناخت کافی از محیط رسانه داشته باشد تا بداند با این فضا چگونه رفتار نماید).
– ترسیم و تبیین انسانیت و نقش انسان در هستی برای فرزندان.
– آشنا کردن نوجوانان با کتاب.
– کم استفاده کردن پدر و مادر از رسانه در محیط خانواده.
در پایان، باید بدانیم که این راهکارها مُسکنی بیش نیست مگر اینکه خود انسان اهدافش را مشخص نماید و طبق آنها حرکت کند.
پینوشتها:
(۱) الکافی: ج۲/۳۷۵٫
(۲) بحارالأنوار: ج۱۳/۴۲۶٫
(۳) گاردنر، ویلیام: «جنگ علیه خانواده»، ترجمۀ معصومه محمدی، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان.