راهکارهای رهایی نوجوان از ارتباط با جنس مخالف
ابراهیم اخوی
ارتباط دختر و پسر
مقدمه
زمانی که نوجوان در دام ارتباط با جنس مخالف گرفتار میآید، خود و خانوادهاش درگیر مسائل بغرنجی میشوند که برای برونرفت از آن، نیازمند طرح و برنامۀ مناسب هستند. از این رو، آمادگی فعالان فرهنگی و مربیان گرامی برای کمک جهت حل صحیح مشکل، مهم است. برخی از روشهای رهایی نوجوان از تلۀ روابط ناصحیح را مرور میکنیم:
۱٫ تغییر باورهای نادرست
دلایلی که نوجوان برای توجیه رفتار خود پیش میگیرد، معمولاً بهانههایی بیش نیستند. از این رو، به چالش کشیدن شناختی نوجوان، میتواند سهم زیادی در رهایی او از این گناه داشته باشد. به عنوان مثال، نوجوانْ دوستی را گناه نمیداند، در حالی که در منابع متعدد دینی، از چنین رفتارهایی به عنوان گناه یاد شده است. به ویژه نوجوان با خیال اینکه رابطه در حد یک دوست داشتن باقی خواهد ماند، ادامۀ مسیر میدهد، در حالی که معمولاً چنین رابطههایی، به نبایدها کشیده میشود. همچنین نوجوان به بهانۀ آشنایی با جنس مخالف، جهت آمادگی برای زندگی مشترک، ممکن است سالهای بعد چنین اقدامی را داشته باشد، در حالی که میتوان این آشنایی را به هنگام و با روشهای مناسبتری چون مطالعه، مشاوره یا دقت در روحیات محارم به دست آورد. همچنین نوجوان ممکن است این رفتار را نوعی آرامش تلقی نماید، با اینکه آسیبها و پیامدهای ناشی از این رابطه، به هیچ وجه جایی برای آرامش باقی نخواهد گذاشت؛ خصوصاً زمانی که رابطه هیچ تضمینی را به دنبال خود ندارد و هر لحظه ممکن است دیوار عاطفی که نوجوان بر آن تکیه زده، فرو ریزد و کاخ آرزوهایش را ویران نماید. با تقویت بُعد منطقی نوجوان، میتوان امیدوار بود که قدم تعیین کنندهای برای تفکرات جدید نوجوان برداشتهایم، تا با غلبه بر هیجانها، بتواند مسیر درست را بیابد و در آن حرکت نماید.
۲٫ تقویت دوستیهای مناسب
زمانی که ما دلیل ارتباط را یک نیاز بشماریم، میتوان این نیاز را با تقویت دوستیهای حلال برطرف ساخت. اگر نوجوان تشنۀ افرادی است که او را به حساب آورند و درک مناسبی از توانمندیهای او داشته باشند، این نیاز با دوستی از جنس موافق نیز تأمین خواهد شد و نیازی به افتادن در دام رابطههای نادرست و رویارو شدن با پیامدهای دشوار آن نیست. عاقلانه است که نوجوان سرمایهگذاری عاطفی خود را نسبت به کسانی داشته باشد که بدون دردسر، قابل دسترسی هستند و احساسات منفی به دنبال آن نیست. تقویت دوستیهای سالم میتواند به بهانۀ روابط خانوادگی، یا از عضویت نوجوان در گروههای اجتماعی همسو با ارزشهای خانوادگی کلید بخورد. به همین دلیل، مناسب با روحیۀ نوجوان و سطوح فعالیتهایی که دارد، میتوان چنین دوستی را برای او تدارک دید.
- آموزش مدیریت ارتباط
برخی از نوجوانان، به دلیل غلبۀ هیجان بر منطق، نمیتوانند نسبت به وسوسۀ ارتباط بیتفاوت باشند. این گروه به محض مشاهدۀ پیام از فردی که با او در ارتباط بودهاند، بیآنکه به پیامدهای آن بنگرنند، تسلیم پاسخدهی و ارتباطگیری مجدد میشوند. در این زمینه لازم است مربیان، تمرین کنترل تکانهها و وسوسهها را به متربیان بیاموزند. میتوان به شکلی ساده از تمرین مکث پنج ثانیه بین محرک تا پاسخ به آن، در کارهای روزمره استفاده کرد تا مقاومت بهتری در او پدید آید. همچنین لازم است به نوجوان بیاموزیم که وقتی تصمیم به قطع ارتباط میگیرد، حتماً باید از دسترس بودن خارج شود؛ از این رو تعویض سیم کارت یا خاموش کردن تلفن همراه، از بروز مشکلات بزرگتر جلوگیری خواهد نمود. زمانی که نوجوان ارادۀ خوبی در مدیریت وسوسهها بیابد، میتواند با خودباوری بالا، روی تصمیم خود ایستادگی نماید و شخصیت تازهای را بنیان نهد.
۴٫ ایجاد محدودیتهای منطقی
تداوم مشکلات ارتباطی، گاهی به خاطر سهلانگاری والدین و همراهان نوجوان است. لازم است در طول دورۀ رهایی از چنین مشکلی، همراهان نوجوان محدودیتهایی را به او پیشنهاد و در اجرایی کردن آنها، به او کمک کنند. مثلاً از او بخواهند به جای رفتن با دوستان، با والدین خود همراهی کند، یا به جای حضور در مکانهایی که امکان ارتباط دوباره وجود دارد، با حضور در محیطهای معنوی و مذهبی، از تکرار مشکل جلوگیری نماید. همچنین گاهی لازم است نوجوان تلفن همراه خود را به والدین بسپارد، تا توان مقابلهای بهتری را در خویشتن ایجاد نموده و از وابستگی قبلی رهایی یابد.
۵٫ تدارک برنامههای سودمند و جذاب
بخشی از رفتارهای ناحساب، ریشه در فراغتهای برنامهریزی نشده دارد. زمانی که نوجوان دختر یا پسر، دورۀ مبارزه با گناه ارتباط را سپری میکند، نیازمند تأمین روانی بیشتری از سوی خانواده است. از این رو مشارکت دادن نوجوان در فعالیتهای جمعی مورد علاقه، برنامهریزی دید و بازدید خانوادگی، برنامهریزی برای سفر، تهیۀ بخشی از علاقههای درست نوجوان و سوق دادن او به سمت تجربههای تازهای که میتواند روحیهای نو به نوجوان ببخشد، از شمار این پیشنهادها میباشد.
۶٫ شناسایی کمبودها و تلاش برای تأمین آنها
در لغزشها معمولاً ردپایی از کمبودها دیده میشود. نوجوانی که از بازار آزاد و سیاه احساسات استفاده میکند، پیام نیازمندی را با رساترین صدا به خانوادهاش رسانده است. نوجوانِ نیازمند توجه و اثبات خود، در چنین گردابی خواهد افتاد. پسران و دخترانی که عزتنفس کافی ندارند و خودباوری خود را باختهاند، در گردونۀ همرنگی با جماعت، با دیگران مسابقه سرعت میدهند و خود را به توفانهای زندگی میسپارند تا شاید از دل آنها، شخصیتی دوست داشتنی بیابند؛ غافل از آنکه گردبادها، ریشهکن و دودمان براندازند.
- کلاس عشق و ضرورت صیانت از آن
لازم است نوجوان نسبت به عشق، درک واقعبینانهتری پیدا کند تا هر نوع علاقهای را عشق ننامد. عشق واژۀ مقدسی است که نباید بیحساب بر زبانها جاری شود و تنزل یابد. عاشق شدن، شرایط و زمینههایی دارد که یک نوجوان از آن برخوردار نیست؛ از این رو روانشناسان علاقۀ شدید دورۀ نوجوانی را «عشق خام» مینامند، که اعتباری بر آن نیست. آن که عاشق است، از ابتدا گامهای پاکی را برمیدارد و خود را آمادۀ اشتراکگذاری واقعی مینماید. عاشق واقعی، درک درستی از معشوق دارد و او را با تمام اصالتهایش میخواهد، نه در صورت دور شدن از خانواده! عاشق واقعی به دنبال ایجاد آرامشی امن در وجود معشوق است؛ در حالی که چنین رابطههایی، تنها آرامشهای لرزان را ایجاد میکنند.
۸٫ ارتباطات معنویِ جایگزین
دل کندن از علاقههای قبلی و رهیدن به دنیای تازۀ احساسی، نیازمند داشتن بنیۀ معنوی مناسب است. نوجوانی که عزم بر جدایی از رابطۀ نامناسب دارد، در صورت وصل شدن به خوبیها و خداوند، قدرت بیشتری را برای مبارزه خواهد یافت. همسان سازی با الگوهای مورد علاقه، در این باره مثل شهدای جوان یا جوانی بزرگان دین، چنین جایگزینهایی به شمار میآیند. والدین آگاه، تلاش دارند تا با ایجاد زمینههای انس نوجوان با فضاهای معنوی و همراهی با دوستان مذهبی، سرعت تغییر بیشتری را به وی بدهند.
- تشویق به کامیابی واقعی (ازدواج، پیشرفت) به جای زندگی ذهنی
به نوجوانانی که سالهای پایانی این دوره از زندگی را میگذرانند، میتوان توصیه کرد که برای به دست آوردن معشوق ماندگار، به جای تکیه بر روشهای بیاساس، به برنامهریزی برای برطرف کردن مشکلات رسیدن به آن، روی آورند و زمینه را برای یک ازدواج موفق پدید آورند. سوق دادن نوجوان به چنین مسیری، تقویت باورهای صحیح او است و سود فراوانی خواهد داشت. تا زمانی که فرد در مسیر رسیدن به علاقههای اصلی خویش به صورت روشمند و مطمئن حرکت میکند، سلامت روان او نیز، روند فزایندهای خواهد گرفت و در سایۀ این سلامت، تصمیمهای تازهای در زندگی او رخ خواهند داد.
- ارجاع به مشاور (احتمال اختلالهای جدی مانند شخصیت)
در برخی از نوجوانان، روشهای فوق سودمند نیست و قدرت ترک وجود ندارد. در این شرایط و زمانی که نوجوان اصرار بر درستی کار خود و ناصحیح بودن برداشتهای والدین دارد، وضعیت به نبرد قدرتی پنهان تبدیل شده است و نتیجهای جز شکست خوردن اطرافیان، به دنبال نخواهد داشت. در این شرایط، لازم است فرد را به مشاوری امین و متعهد معرفی کنیم تا بتواند به روشهای علمی، دلیل ماندن و اصرار خود را بر یک مشکل بیابد و مسیر گذار از وابستگی به رهیدگی را در پرتو راهنماییهای مشاور، با موفقیت طی نماید. زمانی که نشانههای افسردگی ناشی از ترک بالا است و احتمال آسیب به خود در نوجوان وجود دارد، این مهم بسیار جدیتر بوده و حتماً لازم است از بروز مشکلات بزرگتری پیشگیری نماید.
نکتۀ پایانی
با هجمههای هدفمندی در فرهنگ، شاهد این هستیم که نوجوانان ما، قربانیان یک اتفاق بزرگ هستند؛ نه مجرمان سابقهداری که باید طرد شوند. از این رو لازم است همراهان نوجوان، با بردباری شایسته، برای رهایی وی از تلههای گناهان جنسی و ارتباطی، کمک لازم را بکنند تا ضمن بهرهمندی از فضیلت هدایتگری، شاهد تبلور نسلی پاک و مستعد برای تحول اخلاقی جامعۀ اسلامی باشند. بردباری مربیان نیز در این مهم، نقش به سزایی دارد که در مسیر درمان، شاید بارها از سوی نوجوان مورد سؤال قرار گیرند و وقت بیشتری را برای نجات یک نفر صرف نمایند. این فرصتگذاریها، نوعی سرمایهگذاری فرهنگی و معنوی است که توفیق آن شامل هر فردی نمیشود.