اگر کمک نگیرم…

سید عباس ساطوریان

نوجوانی و ضرورت مشاوره                                                          

هرکه بی­مشورت کند تدبیر

غالبش بر غرض نیاید تیر

مادری از نوجوان ۱۷ ساله‌اش گله می‌کرد و می‌گفت: در خواندن نماز کاهلی می‌کند. زمانی که به او تذکر می‌دهم، گویی لجبازی می‌کند. حتی یک روز پسرم به من گفت: «اصلاً برای چی باید نماز بخوانم؟ خدایی که به من توجه نمی‌کند، چرا باید برایش نماز بخوانم؟ تا حالا که نماز خواندم، چه فایده‌ای برایم داشته است؟» شما بگویید که من با این نوجوان چگونه برخورد کنم؟ چه پاسخی به این قبیل سؤالات او بدهم؟

پدری از نوجوان ۱۵ خود شکایت می‌کرد که او اصلاً به فکر خانواده و وضعیت فرهنگی و اقتصادی ما نیست! چیزهایی را از ما می‌خواهد برایش تهیه کنیم که در وسع ما نیست. جدیداً مقابل مادرش هم می‌ایستد! نگران آینده‌اش هستیم. شما بگویید چگونه با او رفتار کنیم.

پدر و مادر دیگری می‌گفتند: رفتارهای دخترمان عادی نیست. ۱۷ ساله است، دائم می‌خواهد تنها باشد و با خودش فکر کند. گویی افسرده شده، درب اتاق را به روی خودش می‌بندد، بیرون نمی‌آید. غذا هم به قدر کافی نمی‌خورد. از تفریح و مهمانی رفتن هم استقبال نمی‌کند. حتی زمانی هم که مهمان داریم، بیشتر اوقات از اتاقش بیرون نمی‌آید. جدیداً افت تحصیلی نیز پیدا کرده است. دلیل چیست و ما باید چه کاری انجام بدهیم؟

مادری می‌گفت: دخترم ۱۶ ساله است. یکی دو تا خواستگار دارد. به خودش هنوز نگفتیم، فقط من و پدرش اطلاع داریم. نمی‌دانیم چه کار کنیم. آیا ازدواج در این سن خوب است؟ دخترمان را در جریان بگذاریم یا نه؟ به درسش لطمه نمی­زند؟ و… نظر شما چیست؟

مادری از پسرش گله داشت و می‌گفت: من از او می‌خواهم که درس بخواند و دکتر یا مهندس شود؛ اما او اصلاً درس نمی‌خواند. گویی می‌خواهد مرا اذیت کند. می‌گوید من به درس و دانشگاه علاقه ندارم؛ دوست دارم آشپز شوم. چه کار کنم تا او درسش را بخواند؟

مادری از پسر ۱۸ ساله‌اش گله داشت که شب‌ها دیروقت به منزل برمی‌گردد. تا دیروقت بیدار است. نزدیک ظهر بیدار می‌شود. دائم سرش تو موبایل و کامپیوتر است. به حرف من و پدرش گوش نمی‌دهد؛ اما به محض اینکه دوستانش با او تماس می‌گیرند، سریع پاسخشان را می‌دهد و از خانه بیرون می‌رود.

پدر و مادر دیگری از پسر نوجوان‌شان گله داشتند که اخلاقش تغییر کرده. خواهر و برادرش را اذیت می‌کند. دائم سر آنها داد و بیداد می‌کند. گاهی هم آنها را کتک می‌زند. اصلاً حوصله ندارد. هیچ مسئولیتی را در خانه به عهده نمی‌گیرد و… . چه باید کرد؟

احتمالاً شما نیز در خانوادۀ خود یا اطرافیان، با این قبیل رفتارها از نوجوانان و سؤالات پدران و مادران، مواجه شده‌اید و تصدیق می‌کنید که چنین وضعیتی، هر پدر و مادری را نگران می‌کند.

به راستی دربارۀ ویژگی­های دورۀ نوجوانی چقدر آگاهی داریم؟ نوجوان کیست و چه نیازهایی دارد؟ به عنوان پدر و مادر یا فردی که با نوجوان در ارتباط هستیم، چه کمکی می‌توانیم به او داشته باشیم؟ برای پاسخ به این سؤالات، ادامۀ مطلب را ملاحظه کنید.

نوجوانی را بیشتر بشناسیم

دورۀ نوجوانی از مراحل حساس، تعیین‌کننده و مهم دوران حیات انسان است که با تغییرات سریع همراه می‌باشد. نوجوانی به پهنۀ سال‌هایی اطلاق می‌شود که کودکی را به بزرگسالی پیوند می‌دهد. نوجوانی، دوره­ای است که از حدود دوازده سالگی آغاز می‌شود و تا هجده الی بیست سالگی ادامه می‌یابد. این دوران، مرحله‌ای انتقالی است؛ یک دورۀ انتقالی از وابستگی کودکی به استقلال و مسئولیت­پذیری جوانی و بزرگسالی.(۱)

نوجوانی در واقع پلی است بین کودکی و بزرگسالی. بنابراین مرحلۀ نوجوانی، یک زمان بسیار هیجانی و تا حدودی خطرناک است. زیرا نوجوانی مرحله‌ای است که باید دستگیرۀ محکم خود در کودکی را رها کند و دستگیرۀ محکمی در بزرگسالی را بگیرد. هم‌چون یک هنرمند آکروبات که در یک لحظۀ نفس‌گیر و حسّاس، جرأت و توان کافی را در رها کردن و گرفتن حلقه‌ها‌ی قبلی و بعدی داشته باشد و با مهارت بالا و خاصی، بین گذشته و آینده ارتباط برقرار کند، بتواند از حلقه‌ها‌ی گذشته عبور کند و به حلقه‌ها‌ی آینده اعتماد کند و خود را روی سکّوی آماده شده توسّط جامعه، قرار دهد.

پیچیده‌تر شدن و تغییر سبک زندگی در عصر حاضر، نیاز به آموزش کودکان و نوجوانان در زمینه‌های مختلف حرفه‌ای و تخصصی، بلوغ زودهنگام و به تأخیر افتادن سن ازدواج، همراه با تأخیر در ورود به جامعه به عنوان فردی شاغل با شخصیتی مستقل (تا بعد از پایان تحصیلات)، دورۀ نوجوانی را طولانی‌تر و مشکل‌تر ساخته است.(۲)

مهم‌ترین ویژگی‌های دوران نوجوانی

نوجوان در این دوره، نه کودک است و نه بزرگسال؛ اما نیازهای فراوانی دارد. از جمله ویژگی‌های این دوره، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  1. نیاز به پذیرش و توجه دیگران،
  2. استقلال‌طلبی،
  3. امنیت‌خواهی،
  4. محبت‌جویی،
  5. هویت‌جویی،
  6. نداشتن تعادل عاطفی،
  7. مقاومت در برابر انتقاد مستقیم،
  8. اهمیت دادن به وضع ظاهری،
  9. میل به ابراز لیاقت و اظهار خود،
  10. افزایش میل جنسی همراه با بلوغ جنسی.

آری! نوجوان نیز به محبت نیاز دارد؛ دوست دارد کانون توجه و پذیرش اطرافیان باشد. شاید یکی از دلایل گرایش شدید او به گروه همسالان نیز همین مسئله باشد؛ چون احساس می‌کند در چنین گروه‌هایی، می‌تواند این خواست خود را به گونه‌ای بهتر فراهم کند. نوجوان خواستار دست یافتن به امنیت روانی و جسمی است تا هنگام نگرانی، بتواند به آن پناه ببرد. با توجه به اینکه غریزۀ جنسی در این دوره فعال شده است، نوجوان به ارضاء یا کنترل مناسب آن نیاز دارد. نوجوان به استقلال نیاز دارد و از اینکه به شدت مراقبت و کنترل شود و هیچ‌گونه استقلالی نداشته باشد، متنفر است.(۳)

تغییرات همراه با اضطراب

نوجوان دائماً در تغییر است. وقوع تغییرات سریع جسمی و روان‌شناختی در نوجوان، او را دچار اضطراب می‌کند. او باید تغییرات درونی خود را بفهمد و از سویی با توقعات محیط بیرون نیز کنار بیاید؛ محیطی که دیگر او را کودک نمی‌داند و از او توقع پذیرش مسئولیت و هماهنگ ساختن رفتار خود را با شرایط محیطی دارد. برخورد با مجموعه‌ای از تقاضاهای بیرونی و سازگاری و انطباق با همۀ این مسائل، نیازمند توانایی بالای نوجوان است تا گذر از این مرحله را به خوبی به انجام برساند. آیا نوجوان به تنهایی توان به سلامت گذر کردن از این دوره را دارد؟

بلوغ و هویت

بلوغ را می‌توان یکی از مهم‌ترین وقایع دوره‌های زندگی انسان دانست؛ زیرا از نظر فیزیولوژی، فیزیکی، روانی و اجتماعی، تحولات بسیار عمیق و اثرگذاری را در فرد پدید می‌آورد. نوجوان نیاز دارد که هویت خویش و فلسفه زندگی را بشناسد و خود را از سرگردانی نجات دهد. در این سن، بیشترین مشغلۀ ذهنی نوجوان، یافتن پاسخ‌هایی مناسب برای پرسش‌های زیادی است که از خود می‌پرسد. هرگاه نوجوان در تلاش برای یافتن پاسخ این پرسش‌ها و یافتن هویت خود، دچار سردرگمی و ابهام شود، دچار بحران خواهد شد که اصطلاحاً به آن «بحران هویت» می‌گویند.(۴)

بدیهی است محیط زندگی نوجوان و افراد مهم زندگی او، می‌توانند نقش مهم و سازنده‌ای در راه رسیدن به پاسخ‌های مناسب، در کاهش تنش‌ها، در هویت‌یابی نوجوان و کاهش بحران هویت او داشته باشند. آشنایی با بلوغ و بهداشت روانی نوجوانان، از جمله وظایف والدین و معلمان است تا بتوانند در سازگاری بیشتر نوجوانان او را یاری دهند و فرایند هویت‌یابی نوجوان را تسهیل کنند.(۵)

از یک سو، در دوران بلوغ رابطه پدر و مادرها با نوجوان دستخوش تغییرات می‌شود. معمولاً نوجوانان و والدین‌شان از هم فاصله می‌گیرند. در بیشتر مواقع، نوجوانان در برابر کنجکاوی والدین، از خود حساسیت نشان می‌دهند. گاهی در اتاق را به روی خود می‌بندند و گاهی از خانه بیرون می‌روند. گاهی با سخت‌گیری و کنترل شدید از طرف والدین مواجه می‌شوند و گاهی اوقات نیز به حال خویش رها می‌شوند.

از سویی دیگر، نوجوان دوره‌ای سراسر نیاز را سپری می‌کند. دوره‌ای که نوجوان، خود را با تقاضاهای جدید روانی و جسمی روبه‌رو می‌بیند. گاهی خویشتن را به دلیل بروز برخی از نیازها، سرزنش کرده و زمانی دیگر برای یافتن پاسخی برای نیازهایش در دنیایی از ندانم‌کاری، به همسالان و اطلاعات متنوع اینترنتی و شبکه‌های اجتماعی می‌سپارد تا شاید از این مسیرها رهنمودهای لازم را دریافت کند. از آنجا که خود هنوز قدرت تشخیص درست از نادرستی را به خوبی دارا نیست، گاهی در انبوه اطلاعات، خویشتن را تنها و درمانده احساس می‌کند. در این نقطه است که وجود فردی آگاه به مسائل نوجوان و خیرخواه او ضروری است؛ فردی که بتواند به نوجوان و حتی به والدین کمک کند. متخصص و مشاور متدینی که بتواند پاسخ سؤالات مختلف آنها را بدهد. راهنما و راهبری که با استفاده از دانش و تخصص خویش، نوجوان و والدین را با پیچیدگی‌های این دوران آشنا سازد و راه برون‌رفت از نگرانی­های این دوران را به آنها نشان دهد.

آری! باید مشورت کرد و مشاوره گرفت؛ زیرا مشورت و راهنمایی گرفتن از اهل فن، راه رسیدن به موفقیت است. امیرالمؤمنین على(ع) می‌فرمایند: «مشاوره کنید، چون موفقیت در مشاوره است».(۶)

مشورت ادراک و هشیارى دهد

عقل‌ها مرعقل را یارى دهد

مشورت در کارها واجب بود

تا پشیمانى در آخر کم شود(۷)

به امید آنکه نوجوانان عزیز و والدین‌شان، با بهره‌گیری از دانش و تخصص مشاورین در زمینه‌های گوناگون (تحصیلی، مذهبی- اعتقادی، خانوادگی، شغلی، ازدواج و…)، بتوانند راه موفقیت و کمال را پرانرژی و به سلامت بپیمایند.

پی‌نوشت‌ها:

(۱) امیری، حسین: «نوجوان در نقش شکیبایی»، مؤسسۀ آموزشی پژوهشی امام خمینی، قم، ص۹٫

(۲) آکوچکیان، شهلا: «مسئولیت دینی و بحران هویت نوجوان»، ۱۳۸۲، ص۱۸۴٫

(۳) امیری، پیشین، صص۱۴-۱۰٫

(۴) نوابی‌نژاد، شکوه: «تأثیر مشاوره بر کاهش بحران هویت در نوجوانان»، ۱۳۸۲، ص۱۷۹٫

(۵) همان، ص۱۸۲٫

(۶) غررالحکم، ح۱۰۰۵۲٫

(۷) مولوى، مثنوى معنوى، دفتر اول.

دکمه بازگشت به بالا
🏠 صفحه اصلی
🏠 صفحه اصلی