بررسی مشکلات شایع در سنین نوجوانی
علی صادقیسرشت (دانشجوی دکتری روانشناسی)
اضطراب ضربدر نوجوانی-بخش اول
از این شماره بر آنیم که مربیان گرامی و والدین محترم را با برخی از مهمترین مشکلات شایع در سنین نوجوانی آشنا کنیم و شیوۀ درست برخورد با این مشکلات را به آنها معرفی نماییم. در این مباحث به دنبال علتشناسی و درمان نیز خواهیم بود. اهمیت این موضوع از آن جهت است که عدم شناسایی و عدم درمان این مشکلات از سوی مربیان و والدین، میتواند هزینههای روانی بالایی را به نوجوانان وارد نماید و جلوی پیشرفت روحی و علمی آنها را در سنین بسیار مهم و تأثیرگذار عمر (نوجوانی) و در ادامه (جوانی) بگیرد.
اولین مجموعه مطالبی که در رابطه با مشکلات و اختلالات نوجوانی از آن بحث خواهیم کرد، مشکلات اضطرابی در نوجوانان است. میزان ابتلای نوجوانان به انواع مشکلات اضطرابی در یک نگاه کلی، بین ۹ تا ۲۳ درصد است. نخست اضطراب را به صورت فنی در مقایسه با ترس و نگرانی معرفی میکنیم و سپس ملاکی برای تشخیص متناسب بودن یا متناسب نبودن ترس و اضطراب در یک نوجوان ارائه میدهیم.
بستگان اضطراب
ترس، اضطراب و نگرانی، سه مفهوم به هم نزدیک هستند که در تمام سنین عمر، از جمله نوجوانی، میتوان رگههای آن را مشاهده کرد. یک مربی و یا والد برای آشنایی با مشکلات اضطرابی در نوجوانی، نیاز به آشنایی با این سه مفهوم کلیدی و فهم تفاوت آنها دارد. آشنا شدن با این سه مفهوم، به مربی یا والد کمک میکند بدون آنکه نیازی به گفتن اولیۀ نوجوان باشد، بتواند در او احتمال وجود این موارد را بدهد و سپس برای اقدامات اصلاحی یا درمانی، اقدامات لازم را انجام دهد. توضیح این سه مفهوم به اختصار عبارتند از:
ترس: هیجانی طبیعی در همۀ انسانها از جمله نوجوان است که کمک به بقای آنها میکند؛ چرا که با هشداردهی و فعال کردن رفتارهای شخص، او را آمادۀ «جنگ یا گریز» میکند. منشا به وجود آورندۀ ترس، تهدید واقعی یا ذهنی است. اینکه چه چیزی برای یک فرد تهدید محسوب میشود، به سن، فرهنگ و جنسیت او بستگی دارد که در ادامه به آن اشاره خواهد شد.
اضطراب: واکنشی هشداردهنده و فوری مثل ترس نیست؛ بلکه حالتی خلقی است که سبب «برنامهریزی» افراد -و از جمله نوجوانان- برای آینده، جهت مدیریت هر چه بهتر زندگی میشود. برای مثال، اضطراب نوجوان را وامیدارد که برای امتحان، خوب درس بخواند و یا اینکه برای برنده شدن در مسابقۀ ورزشی، خوب تمرین کند. میتوان گفت زمانی که یک ترس در نوجوان ماندگار میشود و در روان او جا خوش میکند، اضطراب در او متولد میشود.
نگرانی: برای معرفی نگرانی در نوجوانان، نیاز است ابتدا سه مؤلفۀ اصلی در ترس و اضطراب نوجوان معرفی شود. به طور کلی در هر ترس یا اضطراب نوجوان سه مؤلفه وجود دارد:
مؤلفۀ ذهنی-شناختی: شامل افکار، تصورات ذهنی و باورهای مرتبط با ترس یا اضطراب در نوجوان. مثل اینکه نوجوانی که فکر میکند اگر در جمع دیگران صحبت کند، حتماً دچار لکنت زبان خواهد شد و آبرویش خواهد رفت و این افکار شکست و ناکامی، مدام در ذهن او بالا و پایین میشود.
مؤلفۀ حرکتی-رفتاری: نوجوان نیز مانند سایر گروههای سنی، ممکن است از مواجهه با ترس یا اضطراب خود اجتناب کند. در اجتناب از ترس، رفتار غالب فرار کردن و کمک خواستن است و در اجتناب از اضطراب، قدم زدن همراه با ناراحتی، گریه کردن، روی هم فشردن فکها و… روش برخورد در یک نوجوان میتواند باشد.
مؤلفۀ فیزیولوژیک: انسانها در هنگام ترس یا اضطراب، نشانههایی جسمی پیدا میکنند، برای مثال قلبشان تند میزند، زیاد عرق میکنند، عضلاتی در آنها حالت گرفتگی و درد پیدا میکنند، در تمرکز حواس دچار مشکل میشوند، خواب آنها به هم میخورد و… .
حال که مؤلفههای سهگانه در ترس و اضطراب را شناختیم، برای شناخت «نگرانی» کافی است بدانیم که «نگرانی، یکی از عناصر اصلی در اختلالات و مشکلات اضطرابی نوجوانان است و در واقع یکی از مؤلفههای شناختی اضطراب است». نگرانی در یک نوجوان، افکار و تصورات منفی او را در رابطه با اتفاقات بدی که ممکن است دربارۀ خودش، دیگران یا آینده بیفتد، شامل میشود. کنترل این افکار ممکن است برای برخی نوجوانان بسیار سخت باشد و سبب نقصان در تحصیل و یا ارتباطات عاطفی نوجوان با والدین و دوستان مدرسه شود. البته نگرانی در حد معقول، بسیار مفید و لازم است. اگر نوجوان نگران از دست دادن محبت والدین یا احترام مربی خود نباشد، ممکن است دست به هر کاری بزند؛ اما اگر همان نوجوان بیش از حد نگران مواردی از این دست باشد، میتواند دچار مشکلاتی همچون مهرطلبی یا خودکمبینی با طعم اضطراب و گاه حتی افسردگی شود. اگر نگرانی از حد معقول خود بیشتر شود، نوجوان دچار یک مشکل بزرگ خواهد شد و آن اینکه در مواجه با چالشهای تحصیل، ارتباط و آسایش، «مهارت حل مسئلۀ» او مختل خواهد شد.
نوجوان از چه میترسد؟
به طور کلی ترس در انسانها به پنج دسته تقسیم میشود: ۱٫ ترس از شکست و انتقاد، ۲٫ ترس از ناشناختهها (محیطها، افراد، تکالیف و… جدید و ناشناخته)، ۳٫ ترس از مصدومیتهای جزئی و حیوانات کوچک، ۴٫ ترس از مرگ و خطرات، ۵٫ ترسهای پزشکی و روانی.
آنچه برای مربیان و والدین مهم به نظر میرسد، آشنایی با ترسها و اضطرابهای هر سن است. آشنایی با این موارد از آن رو مهم است که ترسها و اضطرابهایی را که با سن کودک و یا نوجوان تناسب ندارد، بشناسند و در نتیجه نسبت به آن حساس شوند و بتوانند به موقع و به جا به فکر اصلاح و درمان آن بیفتند. برای مثال، نوجوانی که ترسهایی از نوع ترس کودک پنجساله را نشان میدهد، دچار مشکل است. بدیهی است این ترسها در سن مورد اشاره، مورد انتظار است؛ ولی در سنین بالاتر، این ترسها میتواند نشان از مشکلات تربیتی یا درونی در کودک یا نوجوان باشد.
سیر تغییر شکل ترسها و اضطرابها در مسیر کودکی به نوجوانی، از آن رو است که تواناییهای شناختی کودک به تدریج افزایش مییابد و درک متفاوتی از خطراتی که او را تهدید میکند یا نگرانیهایی که ذهن او را مضطرب میسازد، به دست میآورد.
لیست زیر که به تفصیل از لحظۀ تولد تا شروع نوجوانی را دربرگرفته است، به ترسها و اضطرابهای متناسب با هر سن اشاره میکند. این ترسها در این سنین طبیعی است و با رشد کودک برطرف میشود؛ ولی اگر بسیار شدید شد، به حدی که مشکلات خلقی برای کودک و اطرافیان او ایجاد کرد، نیاز به درمان دارد.
تولد تا ۶ ماهگی: صدای بلند، عدم حمایت، و محرکهای حسی شدید، سبب ترس و اضطراب کودک میشود.
تا ۹ ماهگی: غریبهها، محرکهای جدید مثل ماسک، قرار گرفتن در بلندی و محرکهای ناگهانی مثل صدای ناگهانی یا نور ناگهانی، کودک را دچار ترس و اضطراب میکند.
۱ سالگی: جدا شدن از مراقبان اصلی مثل مادر و پدر، روبهرو شدن با غریبهها و رفتن به توالت، میتواند کودک را دچار ترس و اضطراب کند.
۲ سالگی: محرکهای شنیداری همچون صدای قطار و رعد، تصور موجودات خیالی، مواجهه با تاریکی و جدا شدن از مراقبان اصلی، از موارد ترساننده و مضطربکنندۀ کودک است.
۳ سالگی: در این سن، محرکهای دیداری، حیوانات، تاریکی، تنهایی و همچنین جدا شدن از مراقبان، کودک را دچار ترس و نگرانی میکند.
۴ سالگی: در این سن، محرکهای شنیداری، تاریکی، حیوانات، بیرون رفتن والدین از خانه در شب، موجودات خیالی، افکار مربوط به دزدها و محرکهای دیداری جزو مهمترین عوامل ترسانندۀ کودک هستند.
۵ سالگی: محرکهای ملموس همچون مصدومیت، افتادن، سگ، آدمهای آزار رسان، جدا شدن از مراقبان، تصور موجودات خیالی، حیوانات و ترس از آسیب دیدن خود یا دیگران، کودک را دچار اضطراب و ترس میکند.
۶ سالگی: در این سن، محرکهای شنیداری همچون صدای آدمهای عصبانی و صدای رعد، موجودات خیالی، دزدها، تنها خوابیدن، صدمه دیدن خود یا دیگران، بلایای طبیعی، حیوانات، مردن خود یا دیگران و تنها ماندن، کودک را دچار ترس و اضطراب میکند.
۷ تا ۸ سالگی: در این سنین، موجودات خیالی، صدمه دیدن خود یا دیگران، تماشای صحنههای غیر منتظره در تلوزیون همچون صحنۀ بمباران، شکست خوردن در تکالیف یا برنامههای ورزشی و مورد انتقاد قرار گرفتن، اعمال پزشکی و دندانپزشکی، مردن خود یا دیگران، رؤیاها یا فیلمهای ترسناک و حیوانات، کودک را دچار ترس و اضطراب میکند.
۹ تا ۱۲ سال: در این سنین، شکست و انتقاد، به خصوص در مورد ارزیابی شدن در مدرسه، طرد شدن، مورد قلدری قرار گرفتن، دزدیده شدن، مردن خود یا دیگران، صدمه دیدن خود یا دیگران، بیمار شدن، منزوی شدن، خیط شدن یا تحقیر شدن، صدمه دیدن یا بیماری جدید، بلایای طبیعی، نگرانیهای اقتصادی و سیاسی، مرگ و خطرات فیزیکی، کودک و نوجوان را در سنین اولیۀ نوجوانی دچار ترس و اضطراب میکند.
۱۲ تا ۱۹ سال: اغلب ترس از مسائل سیاسی، اقتصادی و ترس از قضاوتهای نادرست دوستان صمیمی یا افراد مقبول مذهبی-سیاسی آنها را نگران میکند. اکثر نوجوانان در این سن در معرض مبتلا شدن به اختلال اضطراب تعمیم یافته –که در شمارههای بعد معرفی خواهد شد- هستند.
به طور خلاصه میتوان گفت که کودکان در سنین پیشدبستانی، بیشتر ترسهایشان ماهیت عینی دارد و تجربههای جاری زندگی همچون ترس از حیوانات، تاریکی و یا تنهایی را در برمیگیرد. در سنین دبستان، ترسها بیشتر انتزاعی و تخیلی هستند و ترس از قضاوت دیگران همچون ترس از ارزیابی یا ترس از قرار گرفتن در موقعیت اجتماعی ناآشنا، بیشتر دیده میشود. اما ترسها در سنین نوجوانی، کلیتر و بیشتر معطوف به آینده است، نه مسائل حال. البته برخی ترسها همچون ترس از دزد، تصادف، آتشسوزی، زلزله و گم شدن در مکان ناآشنا هم در نوجوانان دیده میشود.
در شمارۀ بعد منابع پنجگانۀ ایجاد کنندۀ اضطراب و ترس در نوجوانی، مورد بررسی قرار میگیرد و انواع اضطراب معرفی میشود.