نوجوانان و افت تحصیلی
ابراهیم اخوی
سخنی با مربیان
یکی از مسائلی که خانوادهها دربارۀ نوجوان میپرسند، بیرغبتی نوجوانان به تحصیل و افت تحصیلی آنهاست. این مسئله به قدری خانوادهها را درگیر میکند که گاهی از توجه به سایر آسیبهای نوجوان، بازمانده و تمام همت خود را معطوف به حل مسائل تحصیلی میکنند؛ زیرا اعتقاد دارند بازماندن نوجوان از تحصیل، ضربۀ زیانباری به آیندۀ او خواهد زد. در بررسی درست مسئله، توجه به ابعاد آن از سوی شما مربیان، ضروری بوده و متناسب با ریشههای پدیدآیی این مشکل، راهکارهایی برای غلبه بر آن ارائه میگردد. احتمالهایی گوناگونی دربارۀ افت تحصیل یا بیرغبتی نسبت به ادامۀ تحصیل وجود دارد که بررسی میشوند:
احتمال اول. تغییرات بدنی و روانی نوجوان
با شیوع آفتهای تحصیلی در دورۀ نوجوانی، این احتمال رنگ جدیتری به خود میگیرد. بیشتر نوجوانان، با برجسته شدن تحولات نوجوانی در آنها و انتقال به دورۀ متوسطۀ دوم، شاهد کاهش نمرات و انگیزه برای ادامۀ تحصیل هستند. در چنین شرایطی، آموزش نحوۀ مدیریت دورۀ نوجوانی، شیوههای تغذیۀ صحیح، توجه به خواب کافی و نیز داشتن تفریحات سالم، میتواند سودمند باشد.
احتمال دوم. تغییر انگیزه
برخی از نوجوانان، با کنار هم گذاشتن چند گزاره دربارۀ آیندۀ تحصیل، از اهتمام در امور درسی دور شده و افت تحصیلی را برای خود رقم میزنند. این گروه با منفیبافیهایی که دربارۀ وضعیت تحصیلکردههای جامعه شنیده و آن را تکرار میکنند و نیز با نگاهی به فارغالتحصیلان بیکار یا شاغل در امور دور از شئون علمیشان، به نتایج کلی کشیده شده و ترجیح میدهند شغلی را که قرار است مثلاً پس از کارشناسی داشته باشند، از همین الآن شروع کنند. برخی از نوجوانان هم با رویکردهای تخیلی نسبت به زندگی آینده، خود را در جایگاه یک بازیکن فوتبال با تحصیلات پایین و درآمد نجومی، یا یک هنرپیشه با چنین شرایطی تصور میکنند و به گمان خود با پیمودن میانبرهایی که به ذهن دیگران نمیرسد، میتوانند آیندۀ فوقالعادهای برای خودشان رقم بزنند. این نوجوانان، بدون توجه به درصد بالایی از دانشآموختگان موفق و شاغل در امور مهم کشور با درآمدهای خوب، گرهزدن دانش صرفاً به داشتن یک کار خوب و نیز، بیتوجه به همت وصف ناشدنی همۀ کسانی که در عرصههای ورزشی و هنری موفق بودهاند، از ادامۀ تحصیل باز میمانند و دردسرهای ناشی از آن را به خانههایشان روانه میکنند. جالب اینجاست که تعداد زیادی از اینها پس از ترک تحصیل، همت کار کردن را هم در خود حذف کرده و تنها به اشتغال در دنیای مجازی و سرگرم شدن به زندگی ذهنی بسنده میکنند. در یاری دادن به این گروه، میتوان از فنون زیر استفاده کرد:
- تغییرات شناختی: درس خواندن تنها برای درآمدزایی نیست؛ هر چند که احتمال شغل مناسب برای تحصیلکردهها، به مراتب بیشتر از غیر آن است. شما با رشد علمی، در واقع به رشد فکری خود و دادن پاسخ به چرایی زندگی کمک میکنید و درک بهتر از مسائل زندگی و راهکارهای مناسبتری برای زندگی بهتر خواهید یافت. همچنین داشتن تحصیلات خوب، اعتبار اجتماعی مضاعفی به شما بخشیده و موقعیتهای بهتری از نظر اجتماعی برای شما فراهم میسازد.
- تغییرات عاطفی: بودن با دوستان هدفمند در تحصیل، پرسوجو از دلیل آنها برای تلاشهای علمی و نیز، ایجاد انس میان نوجوان و فضاهایی که کمتر تجربه کرده، مثل کتابخانه، میتواند به چنین آرامشی در تصمیمگیری کمک کند.
- تغییرات رفتاری: از نوجوان بخواهیم هر نوع تصمیم جدی دربارۀ ادامه یا انصراف از تحصیل را به پایان دبیرستان موکول کند و در این فرصت، تجربۀ کار کردن را به خود بیفزاید. با این تغییر در سبک زندگی نوجوان، واقعبینی و درک شرایط سخت کار در مشاغل با تحصیلات پایین، میتواند جایگزین تصورات ذهنی او شود.
احتمال سوم. کاهش تمرکز
یکی از دلایل افت تحصیلی نوجوانان، کاهش تمرکز آنهاست. کاهش تمرکز نیز دلایل متعددی میتواند داشته باشد. بخشی از آن، امروزه به دلیل اشتغال بیش از حد نوجوان به دنیای دیجیتال و شبکههای اجتماعی است. همچنین سرگرم شدن به بازیهای اکشن رایانهای، سبب میشود قدرت پاسخگویی ذهن نسبت به محرکهای واقعی و لذت بردن از حل مسائل درسی، به حداقل کاهش یابد. یعنی مغز دچار نوعی کرختی دربارۀ پاسخگویی به مسائل واقعی زندگی، از جمله تحصیل میشود. همچنین اضطراب ناشی از افراط در بازیها و استفاده از فناوریهای دیجتیال، سبب کاهش تمرکز شده و نتیجهگیری نوجوان را به کمترین حد خود میرساند. این عده از نوجوان، شکایت دارند که وقتی مشغول مطالعه میشوند، ذهنشان با آنها همراهی نکرده و هنگام پاسخگویی هم بسیاری از مطالب یاد گرفته را فراموش میکنند. در چنین شرایطی، بهترین راهکار داشتن بهداشت روانی متناسب به شرایط تحصیلی است که بخش زیادی از آن، استفاده معتدل و عاقلانه از دنیای فناوری و جایگزینی دنیای واقعی، مثل ارتباط با دوستان، داشتن برنامههای تفریحی طبیعی و نیز افزایش میزان تحرک است. رژیم غذایی نوجوان مضطرب هم لازم است به سمت مصرف بیشتر میوه و سبزی، سوق داده شود.
احتمال چهارم. انتظارات نابجای والدین
گاهی سختگیریهای والدین و کاملنگری آنها نسبت به نتایج تحصیلی فرزندان نوجوان، سبب میشود تا روح ناامیدی از تحصیل پدید آید. والدینی که بدون توجه به تغییرات نوجوانی و دشواریهای موجود در مسیر فرزندان بالغشان، همچنان مانند دورههای قبل، انتظار بهترین رشد علمی و درسی را دارند، باعث کنارهگیری و خستگی روانی نوجوان از فضای تحصیل میشوند. در این شرایط، نوجوان به جای تلاش بیشتر، به یکی از دو رفتار منفی روی میآورد: یا با والدین به مشاجره و درگیری لفظی برای اثبات خود و مقایسه با بچههای اقوام، که از درس فاصله گرفتهاند، میپردازد یا ترجیح میدهد برای همیشه انتظار والدین از تحصیل را قطع نموده و با تصمیم بر ترک تحصیل و کاهش نمرات، به مبارزۀ منفی و مخفی میپردازد.
نقش مربی در این زمینه، برگزاری کلاسهای توجیهی برای والدین، نسبت به تغییرات مزاحم و افزایش زمینه مناسب خانوادگی، برای آرامش بیشتر نوجوان است.
احتمال پنجم. ورود تازهواردها
ممکن است بخشی از افت تحصیلی نوجوان، به مسائل جدید او مرتبط شود. مسائلی که با ناشیگری، خود را دچار آن نموده و اکنون بخش زیادی از اهداف آیندهاش را تحت تاثیر قرار دادهاند. به عنوان مثال، ارتباط با جنس مخالف یکی از این موانع است. نوجوان ممکن است ابتدا در دنیای مجازی ارتباطهایی را شروع کند که کم کم به دلبستگی و بعد وابستگی او منتهی شده و قدرت مدیریت ارتباط و تمام کردن آن را نداشته باشد. در این شرایط، برخی از نوجوانان با عشق خامی روبهرو میشوند که برای به دست آوردن آن، حاضرند همه اهدافشان را نادیده بگیرند که کنار گذاشتن تحصیل، یکی از آنهاست. همچنین نوجوان برای ادامۀ ارتباط، با هزینههایی روبهرو میشود که قادر به تأمین آن نیست و به همین دلیل، با ترک تحصیل یا کاهش اهتمام نسبت به آن، زمان زیادی را به درآمدزایی زودهنگام مشغول میشود که روند تحصیلی او را تحت تأثیر قرار میدهند. سختترین بخش کار این است که نوجوان، قادر به بازگویی چنین مشکلی به خانواده نیست و به همین دلیل، اضطراب ناشی از کتمان و دروغهایی که پس از آن بر زبان جاری میکند، مشکلات روحی عمیقتری را برای وی فراهم میسازد.
مربی توانمند، کسی است که سطح ارتباط با نوجوان را به گونهای تنظیم کرده که بتواند اسرار این چنینی را از متربی خود دریافت و در حل مسئله، به او کمک کند. در این شرایط، تقویت منطق نوجوان و آموزش راهکارهایی برای کنار رفتن تدریجی از چنین رابطهای، سودمند است.
احتمال ششم. کاهش عزت نفس
عزت نفس به معنای احساس ارزشمندی است. زمانی که نوجوان احترام کافی برای خود قائل باشد، خویشتن را در معرض موفقیتهای پی در پی قرار میدهد و به گونهای برنامهریزی میکند که همۀ موانع را تحت کنترل خود در آورده و به اهداف مورد نظر، دسترسی پیدا کند. در مقابل، نوجوانی که از چنین عزت نفسی برخوردار نیست، عملاً خود را در برنامهای میاندازد که نتیجهای غیر از شکست نخواهد داشت. این گروه از نوجوانان، خودباوری کافی و انگیزۀ لازم برای ارتقای خویشتن را ندارند، چون خودشان را شایستۀ بهتر شدن و مهم شدن نمیبینند. در چنین نوجوانانی، رابطۀ با خود، به صورت سرزنشهای مداوم بروز میکند. دلایل عمدهای برای کاهش حرمت خود وجود دارد که برخی از آنها، عبارتند از احساس گناه ناشی از برخی عادتهای نامناسب مثل خودارضایی یا اعتیاد به تماشای تصاویر مستهجن، سرزنشهای پیوستۀ دیگران به ویژه والدین، فقر عاطفی ناشی از نداشتن دوستان کافی، نداشتن مهارتهای اجتماعی و انزوا، ناکامی در برخی از تجربههای شخصی و مانند آن.
در چنین شرایطی، لازم است با دادن مسئولیت به نوجوان در فضای فرهنگی، اختصاص زمانی بیشتر برای گفتوگو با نوجوان، مداخله در مدل خانوادگی برای کاهش مشکلات رفتاری، تقویت مثبتنگری در نوجوان و نیز برشمردن موفقیتهای پیشین او، راه تازهای برای احیای عزت نفس وی یافت.
احتمال هفتم. ناهمخوانی رشته با علاقه
زمانی هم دلیل افت تحصیلی نوجوان، نداشتن علاقه به رشتۀ تحصیلی کنونی است. برخی از نوجوانان به توصیۀ والدین یا اجبار آنها، وارد رشتههایی میشوند که هیچ احساس خوبی نسبت به آنها ندارند. همچنین ممکن است نوجوان، استعداد شکوفا نشدهای در دیگر زمینههای غیرتحصیلی داشته باشد که مورد توجه قرار نگرفته است. در این شرایط، اولویت اول تغییر رشته و اولویت دوم برداشتن قدمهایی برای شکوفایی در زمینههای مورد علاقه، همراه با تحصیل در نزدیکترین رشته به هدف مطلوب است که به کمک مربیان و هماهنگی با مدرسه، میتوان چنین لطفی در حق نوجوان داشت.