فردا برای خواندن دیر است
نمیدانم مردم فنلاند و یا ایسلند در تقویم رسمی خود روز کتاب و کتابخوانی دارند یا خیر! اما این را میدانم که هر فنلاندی در سال، چهل و هفت کتاب و هر ایسلندی چهل کتاب میخواند و از این جهت در رتبه اول و دوم کتابخوانی در دنیا قرار دارند. نکته جالبتر اینجاست که از هر ده ایسلندی یک نفر در طول زندگی خود یک کتاب تألیف کرده است. همچنین جای شگفتی دارد که چگونه یک آلمانی که در روز هفت ساعت کار مفید دارد، یک کتابخوان حرفهای میتواند باشد و چطور ۶۷ درصد از جمعیت یک چنین کشوری، اهل مطالعه و کتابخوانی هستند. البته اگر به آمار دیگر کشورهای توسعه یافته نگاهی انداخته شود، همین آمار با اختلاف ناچیز به چشم خواهد خورد.(۱)
اینکه چه ارتباطی است بین پیشرفتهای مادی و سرانه مطالعه در یک جامعه، سؤالی است که اهل فن باید به آن پاسخ دهند؛ آنچه ما در اینجا به دنبال یافتن پاسخ آن هستیم، این سؤال است که چقدر برای کتاب و کتابخوانی در زندگی خود ارزش و ضرورت قائلیم؟ و اینکه آیا در عمل نیز کتاب را همراه و همیار زندگی خود کردهایم یا خیر؟ برای پاسخ به این پرسش، نیازی به بررسی آمارهای مختلف با معیارها و ملاکهای متغیر نیست؛ جواب این پرسش را هر یک از ما در ذهن خود داریم. آخرین کتابی که خواندهام چند روز پیش و نامش چه بود؟
متأسفانه اکثر ما در پاسخ به سؤال بالا سربلند بیرون نخواهیم آمد. دوری از کتاب شاید برای بسیاری از ما به امری طبیعی تبدیل شده باشد، در حالی که بسیاری از مشکلات و معضلات خود و جامعه را در میان همین ورقها میتوان پیدا کرد. رهبر معظم انقلاب اسلامی در مورد وضعیت کتاب و کتابخوانی میفرماید: «من هر زمانی که به یاد کتاب و وضع کتاب در جامعه خودمان میافتم، قلبا غمگین و متأسف میشوم. این به خاطر آن است که درکشور ما به هر دلیلی که شما نگاه کنید، باید کتاب اقلا ده برابر این میزان، رواج و توسعه و حضور داشته باشد. اگر به دلیل پرچمداری تفکر اسلامی و حاکمیت اسلام به حساب بیاورید، این معنا صدق میکند؛ چون اسلام به کتاب خواندن و نوشتن، خیلی اهمیت میدهد.»(۲) ایشان در مورد ضرورت این امر و تأکید بر آن نیز بیان میکنند: «من اگر هر روز یک ساعت باید حرف بزنم و نتیجهاش این باشد که مردم کتابخوان بشوند، حاضرم روزی یک ساعت و نیم حرف بزنم! اگرطوری بشود قضیه را حل کرد، حرفی نیست.»(۳)
آنچه مسلم است تنها با گفتن، این مسئله حل نخواهد شد؛ کتاب و کتابخوانی نیاز به انگیزه، شوق، برنامهریزی و عمل دارد. در این میان نقش خانواده، معلمان، مربیان و اهل فرهنگ بسیار پررنگ است. فرزندان را میتوان از خردسالی به کتاب علاقهمند کرد و این علاقه را در دوران مدرسه تشدید کرد، به شرطی که والدین، اهل مطالعه باشند و در ادامه نیز مربی و معلم این سیر را به کمال خود برساند که اگر چنین شد، جوان و نوجوان راه خود را به تنهایی میتواند ادامه دهد.
پینوشت
(۱) خبرگزاری کتاب ایران.
(۲) بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار دست اندرکاران برگزاری هفته کتاب؛ ۳/۷/۱۳۷۵٫
(۳) بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی؛ ۲۲/۴/۱۳۷۱٫