مهارت پردازش تصویر(۱)
امیرجهانیفر
بخش اول
اشاره: مخاطبان در دریافت مطالب ارایه شده، توانمندیهای متفاوتی دارند و با توجه به ساختار فکری و روحی خود، هر یک نسبت به نوع خاصی از ارایهی مطلب توان دریافت بیشتری دارند. برخی با کلام، برخی با نوشتن و برخی با دیدن، توان بیشتری در دریافت دارند. به همین دلیل شایسته است مربیان خیمههای معرفت، با انواع شیوههای ارایهی مطلب آشنا باشند و با توجه به نیاز مخاطبان، آنها را به کار گیرند. مهارت پردازش تصویر از جمله مهارتهایی است که در این راستا مهم و شایستهی توجه است. مقالهی حاضر در چند بخش سعی در تبیین این شیوه، با استفاده از مثال های روشن و متعدد دارد.
پیشینه: مهارت پردازش تصویری ازجمله مهارتهای مشترک ارتباطی است که از دیر باز مورد استفادهی انسانها بوده و با بیانهای متفاوت از آن یاد کردهاند؛ مانند: معقول به محسوس، تشبیه، ترسیم دقیق حوادث و… اما هر کدام از این پرداختنها به نحوی ناقص و گویای کامل مطلب نیستند و همین امر ما را بر آن داشت تا این مباحث پراکنده را جمع آوری کنیم و بعد از نظام بخشی دقیق، آنها را پردازش نماییم؛ باشد که انشاء الله مورد قبول واقع شود.
تعریف: مهارتی که در آن انتقال مفاهیم و موضوعات به صورت ترسیم و پردازش تصویری است، به نحوی که مخاطب از مفهوم انتقال یافته، تصویر یا نقشی در ذهن خود دارد که با مرور یا مشاهدهی تصویر، مفهوم بازخوانی میشود.
ویژگی ها
تصویر، مهمترین عنصری است که مفهوم هنر را تشکیل داده است. کاربری این عنصر، ایجاد رابطهی جدیدی است میان اشیا، به منظور عمق بخشیدن به مفهومی که مربی در پی رساندن آن به مخاطب است. از این رو تصویر دارای ویژگیهای خاص ذیل میباشد.
. جلب توجه
شنیدن کی بود مانند دیدن. تفاوت برنامههای رادیویی که بیشتر حس شنوایی را به کار میگیرد، با برنامههای تلویزیونی که سمعی و بصری است، کاملا مشهود است. به همین میزان، مفاهیمی که به صورت پردازش تصویری و محسوس ارایه میشود، بیشتر مورد توجه قرار میگیرد .
جذابیت
مهارت پردازش تصویری، این توانایی دارد که حس قویتری از مفاهیم و حوادث و… را به مخاطب القا نماید؛ به گونهای که مخاطب، خود را در فضای وقایع و… میبیند و چون حواس بیشتری در این آموزش دخیل است، لذت بخشی زیادتری در پی داشته و در نتیجه جذابیت خاصی به دنبال دارد.
انتقال و دریافت ساده و سریع
در آموزش، هر چه حواس فزون تری دخالت داشته باشد، انتقال و دریافت مفاهیم، سادهتر و سریعتر انجام میگیرد، و از آن جایی که در پردازش تصویری، حواس بیشتری فعال میشود، به مراتب میزان انتقال و دریافت مفاهیم، سریع تر خواهد بود. از طرف دیگر، با استفاده از تصویر که در قالب تمثیل یا تشبیه و تجّسم انجام میگیرد، از به کار بردن جملات زیاد و طولانی جلوگیری میشود و مفاهیم مورد نظر در زمان کوتاه و جملات کم به مخاطب انتقال مییابد .
تاثیر گذار
در این مهارت، حواسی مثل حس شنوایی یا حس بینایی با هم به کار گرفته میشود و همچنین قوای مختلفی مانند قوای اندیشه و ذهن و قوای قلبی و احساسات برای درک مفاهیم استفاده میگردد؛ و به دلیل دخالت حواس و قوای ادراکی بیشتر در به کار گیری این مهارت، مفاهیم انتقال یافته و یا دریافت شده، تأثیر گذاری زیادتری بر مخاطب دارند .
ماندگاری
ماندگاری تصویر نسبت به سایر مقولات در ذهن، زمان بیشتری را در بر میگیرد. از طرفی از عوامل ماندگاری مفاهیم و موضوعات آموزش یافته، مرور آنها است؛ و هر چقدر شکل مرور سادهتر باشد، عملیات مرور راحتتر انجام میشود. در مهارت پردازش تصویری، این امکان برای مخاطب به وجود میآید که با سادهترین و کمترین تمرکز بر تصاویر مفاهیم انتقال یافته، عملیات مرور را انجام دهد .
شرایط تصویر مؤثر
برای دستیابی به ویژگیهای بالا، رعایت نکات ذیل توصیه میشود.
ملموس و محسوس
هر چه تصویر برای مخاطب ملموستر و محسوستر باشد، فهم آن برایش سادهتر است و در نتیجه وقت کمتری برای انتقال و مرور آن صرف میشود و تأثیر بیشتری در پی دارد. منظور از ملموس بودن، این است که اجزا و عناصر تصویر یا حداقل یکی از آنها، از پدیده هایی باشند که ما در زندگی روزانهی خود با آن آشنا هستیم و سر و کار داریم.
فراگیر
شرط بعدی تصویر مؤثر، فراگیر بودن آن است؛ بدین معنی که تصویر هر چقدر فراتر از زمان و مکان و فرهنگ و… باشد، دایرهی مخاطبان بیشتری را در بر میگیرد و از طرفی احساس همراهی بیشتری را بر میانگیزد، که در نتیجه تأثیر فراوانتری دارد.
تازه و نو
ترکیب عمومی تصویر به گونهای نو و اعجاب انگیز باشد. پردازش تصویری به نوعی اعمال شود که در زمانها و سطوح مختلف، پیامها و برداشتهای تازهای برای مخاطبان در بر داشته باشد. تصویر منقش شده در ذهن مخاطب، بسته به تازگی و نو بودنش، جذابیت زیادتری دارد و هر مقدار مخاطب بیشتر جذب شود، تأثیر گذاری آموزشی بیشتر میشود .
انواع تصویر
تصویر ذهنی (خیالی، انتزاعی)
به تصاویری که جایگاه تصور و ترسیم آنها در ذهن است، تصاویر ذهنی یا خیالی گفته میشود. البته ممکن است که این تصاویر توسط نوشته یا گفتار یا… در ذهن ایجاد شود. مثلا در جملهی «بالای تپه خانهی قشنگی بود»، قشنگ یک وصف مجرد و انتزاعی است؛ خواننده با آن که معنای قشنگ را میداند، ولی درک کاملی از خانهی قشنگ ندارد. «همچنین در مرحلهی فلانی آدم خوبی است»، خوب یک وصف مجرد است؛ مخاطب معنای خوب را میداند، اما این که فلانی چه خوبیای دارد، برای او روشن نیست. البته با توجه به ذهنیاتی که در مورد این مفاهیم دارد، تصویری برای خود از خوبی یا قشنگی در ذهن خود ترسیم میکند .
تکنیکهای اجرایی تصویر ذهنی
- تمثیل
- تشبیه
- ترسیم، تجسم
تذکر: این تکنیکها فقط مخصوص مهارت پردازش تصویری نیستند، بلکه در جاهای دیگر هم کاربری دارد و ما در این جا سه تکنیک را برای کسب مهارت پردازش تصویری پیشنهاد میکنیم. به همین دلیل، نمونههای ذکر شده، تمثیلات یا تشبیهات یا ترسیماتی هستند که تصویری را پردازش میکنند و برای انتقال مفاهیم در بردارندهی خود، از تصویر نهفتهی در الفاظ استفاده میشود.
تکنیک تمثیل
یکی از تکنیکهای تصویر سازی با الفاظ، استفاده از ضرب المثل هایی است که مفاهیم خود را با تصویر نهفته در خود، انتقال میدهند. ضرب المثلها، جملات ساخته شده و نمادینی هستند که در جوامع رواج دارند و مردم هر جامعهای برای ایجاد ارتباط (اعم از انتقال یا دریافت) از این جملات نهادینه شده استفاده میکنند، که به صورت نظم یا نثراست.
نمونهی اول
ضعف طالب و مطلوب
«یَا أَیُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ یَخْلُقُوا ذُبَاباً وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَإِنْ یَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَیْئاً لا یَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ» (حج،۷۳)
اى مردم! مثلى زده شده است که به آن گوش فرا دهید. کسانى را که غیر از خدا مىخوانید، هرگز نمىتوانند مگسى را بیافرینند؛ هرچند در این کار دست به دست هم بدهند، و هرگاه مگس چیزى از آنان برباید، نمىتوانند آن را باز پس بگیرند؛ هم عبادتگران ناتوانند و هم معبودان آنها.
بخشی از این آیه ضرب المثل شده است و در مواردی استفاده میشود که کنندهی کار ناتوان بوده و کار کم ارزش باشد.
بااستفاده از تمثیل میتوان نکات زیادی را در خیمهی معرفت طرح کرد، که از باب نمونه به نکات زیادی که از تمثیل قرآنی استفاده میشود، اشاره مینماییم.
نکته ها:
- مخاطب شناسی یکی از رمزهای موفقیت در رساندن پیام (به تناسب مخاطبان) است. لذا گفتن «یا ایها الناس» کاملاً متناسب با نگاه عامی است که شامل مشرکان میشود.
- از مقدمات ارشاد و تبلیغ آن است که ابتدا مخاطبان را برای شنیدن آماده کنیم، سپس سخن بگوییم. (ضرب مثل فاستمعوا)
- از «فاستمعوا له» استفاده میشود که باید در تمثیلات قرآنی دقت و توجه نماییم.
- اگر انسان ها، همهی توان خود را هم به کار گیرند، نمی توانند موجود زنده ای خلق کنند. (لن یخلقوا…)
- مخلوقات کوچک را کوچک نشماریم. (ان یسلبهم الذباب)
- کسی که در برابر یک مگس عاجز است، چگونه میتواند لایق پرستش گردد؟ (لایستنقذوه منه)
- مشرکان خدا را قبول داشتند، ولی غیر او را نیز میپرستیدند. (ما قدرو الله حق قدره)
منشأ قدرت و عزّت خداوند است پس فقط باید از او استمداد طلبید.(۱)
نمونهی دوم
هر که بامش بیش، برفش بیشتر
هر که مقامش بالاتر است، مسؤولیتش سنگینتر است. (مال و علم و نعمت بیشتر، پاسخگویی سختتر و بیشتر)
نمونهی سوم
موش تو لونه نمیرفت، جارو به دمش میبست
مراد از تمثیل، آدمهایی هستند که دارای ارزش و جایگاهی نیستند، اما میخواهند مایۀ اعتبار دیگران شوند.
نمونهی چهارم
افتادگی آموز اگر طالب فیضی هرگز نخورد آب زمینی که بلند است
نمونهی پنجم
دنیا به مثال چون سراب است همه یا همچو کفی به روی آب است همه
چو نیک نظر کنی به ماهیت آن بینی که جهان خواب و خیال است همه
تکنیک تشبیه
یکی دیگر از تکنیکهای تصویر سازی با کلمات، استفاده از تشبیه است. تشبیه، عبارت است از: کشف شباهتی جالب بین دو چیز. بنابراین، هر گاه رابطهی شباهت بین دو چیز بر قرار شود، تشبیه انجام گرفته است.
ارکان تشبیه:
- مشبه: تشبیه شده
- مشبه به: تشبیه شده به آن
- ادات تشبیه: الفاظ رسانندهی تشبیه
- وجه شبه: شباهت مشترک
انواع تشبیه
تشبیهات به کار رفته در آیات و روایات
نمونهی اول
قرآن در تحقیر کسانی که تکیه بر غیر خدا میکنند، تشبیهی را مى آورد، که دل بستن به این خدایان دروغین، بسان دل بستن عنکبوت به لانهی سست خویش است، که کوچکترین مقاومت و ایستادگى در برابر حوادث ندارد؛ چنان که مىفرماید:
«مَثَلُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِیَاءَ کَمَثَلِ الْعَنْکَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیْتاً وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنْکَبُوتِ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ» (عنکبوت،۴۱)
کسانى که غیر خدا را اولیاى خود برگزیدهاند، بسان عنکبوتند، که خانه براى خود بتند و سستترین خانهها خانهی عنکبوت است، اگر مىدانستند.
چه تشبیهى روشنتر و زیباتر از این، که لانهی عنکبوت در نظر او از دوام و استحکامى برخوردار است، اما در برابر یک باد ملایم از جاى کنده مىشود، و با افتادن قطره آبى پاره مىگردد، و با نزدیک شدن شعلهی آتش از هم مىپاشد. بتان و همچنین هر پایگاهى غیر خدا ـ مانند قدرت و ثروت، عشیره و اولاد ـ بسان لانهی عنکبوت است که در یک چشم به هم زدن فرو مىریزد و اثرى از آن باقى نمىماند.
نمونهی دوم
«مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَیهَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ أَسْفَاراً بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ» (جمعه،۵)
و حال کسانى که مکلف بر تورات شدهاند، ولى حق آن را ادا نمىکنند، بسان درازگوشى است که کتابهایى بر او حمل مىکنند.
یهود مدینه، خصوصیات و ویژگىهاى پیامبر خاتم(ص) را در تورات مىخوانداند و پیوسته از ظهور آن حضرت خبر مىدادند، ولى آنگاه که آن حضرت با آن ویژگیها و نشانهها ظاهر گردید، به جاى این که در ایمان به وى پیشقدم باشند، به انکار نبوت آن حضرت پرداخته و تورات را مخفى و پنهان کردند. وجه شبه «نادانی و عدم تأثیر گذاری دانستههای آنها، همانند دراز گوشی که کتابهایی حمل میکند، ولی از محتویات آنها هیچ تأثیری نمیپذیرد» حذف شده است.
نمونهی سوم
«وَاخْفِضْ جَنَاحَکَ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ» (شعراء، ۲۱۵)
(اى پیامبر) بال و پر خود را براى مؤمنانى که از تو پیروى مىکنند، بگستر(و نسبت به آنها تواضع و مهربانى کن).
«خفض» بر وزن «خشم»، در اصل به معنى پایین آوردن است و «جناح» به معنى بال مىباشد. بنابراین، «و اخفض جناح» کنایه از تواضع آمیخته با محبت است؛ همانگونه که پرندگان هرگاه مىخواهند به جوجههاى خود اظهار محبت کنند، بال و پر خود مىگسترانند و آنها را زیر بال و پر مىگیرند، تا هم در برابر حوادث احتمالى مصون بمانند و هم از تشتت و پراکندگى حفظ شوند. پیامبر اسلام(ص) نیز مأمور بودند بدین گونه مؤمنان را زیر بال و پر خود بگیرند!
«لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجاً مِنْهُمْ وَلا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَاخْفِضْ جَنَاحَکَ لِلْمُؤْمِنِینَ» (حجر، ۸۸)
نمونهی چهارم
در حدیثى از امام امیرالمؤمنین(ع) مىخوانیم:
«ثمره التواضع المحبه و ثمره الکبر المسبه»
میوهی درخت تواضع محبت است و میوهی (شوم) تکبر، دشنام و ناسزاگویى مردم است!»(۲)
نمونهی پنجم
حدیثى که از حضرت مسیح(ع) نقل شده است که فرمودند:
«بالتواضع تعمر الحکمه لابالتکبر، کذلک فى السهل ینبت الزرع لا فى الجبل»
به وسیلهی تواضع، مزرعهی علم و دانش آباد مىشود، نه با تکبر؛ همان گونه که زراعت در زمین نرم و هموار مىروید، نه بر روى کوه!»(۳)
نمونهی ششم
در مورد نشانههاى تواضع نیز روایات جالبى در منابع اسلامى وارد شده است. در حدیثى از امام على بن ابى طالب(ع) مىخوانیم:
«ثلاث هن رأس التواضع: ان یبدء بالسلام من لقیه، و یرضى بالدون من شرف المجلس، و یکره الریا و السمعه».
سه چیز است که همانند سر بر پیکر تواضع است: نخست این که انسان هر کس را ببیند، ابتدا به او سلام کند و در پایین مجلس بنشیند و تظاهر به ریا و سمعه را ناخوش دارد.(۴)
نمونهی هفتم
تواضع، مزرعهی خشوع و خضوع وخشیت و حیاست؛ و شرف تام حقیقى، سالم نمىماند، مگر از براى کسى که متواضع باشد در نزد خدا. (۵)
نمونهی هشتم
«مَثَلُ الْفَرِیقَیْنِ کَالْأَعْمَى وَالْأَصَمِّ وَالْبَصِیرِ وَالسَّمِیعِ هَلْ یَسْتَوِیَانِ مَثَلاً أَفَلا تَذَکَّرُونَ» (هود، ۲۴)
پس از آن که براى بدى حال کفّار و نیکویى حال مؤمنان مثل زده و مانندى بیان کرده، میفرماید: مثل و چگونگى این دو گروه مانند کور و کر و بینا و شنوا است؛ آیا این دو یکسان و مانند هم هستند؟ آیا شما (از این مثل) پند نمیگیرید (یا در آن تأمّل و اندیشه نمیکنید که مؤمن و کافر برابر نخواهند بود، چنان که بینا با کور و شنوا با کر یکسان نمی باشند).
ویژگیهای تشبیهات قرآن و روایات، عبارتند از:
- فراگیر بودن؛ به گونهای که در هر ملت با هر فرهنگ یا… استفاده میشوند؛
- زنده و به روز بودن؛ به نحوی که در همهی زمانها مورد استفاده قرار میگیرند.
در شمارهی آینده با تشبیه مفاهیم به زندگی مخاطب و نمونه هایی از آن آشنا خواهیم شد.
پینوشت:
- تفسیر نور، ج۸، ص ۷۲٫
- غررالحکم، ۴۶۱۴ -۴۶۱۳٫
- بحارالانوار، جلد ۲، صفحه ۶۲٫
- کنزالعمال، حدیث۸۵۰۶ .
- بحار الانوار، ج ۷۵، ص ۱۲۱، ح ۱۲٫