مطالعه تاریخ انقلاب
حجت الاسلام والمسلمین آقایی
سی سال از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران میگذرد. حرکتی تاریخساز که توانسته و میتواند سرفصل روشن برای تقسیمبندی و مرزبندی تاریخ گذشته و آینده باشد. شاید در گفتگوها، مصاحبهها و نوشتههای مردم و صاحبنظران، تعبیر «قبل از انقلاب» و «بعد از انقلاب» را زیاد شنیدهاید. این دو تعبیر حکایت از یک حقیقت مسلّم دارد و آن این است که «۲۲ بهمن» یک حد فاصل و مرز زمانی است که ایران بعد از آن، ایرانی دیگر شده است؛ حتی بسیاری بر این باورند که انقلاب ـ و پیروزی ۲۲ بهمن ـ این قابلیت را دارد که «جهان قبل از انقلاب» و جهان پس از انقلاب نیز مفهوم عینی پیدا کند. این نیز حقیقتی روشن و غیرقابل انکار است. کافی است ایران، خاورمیانه، آسیا و در یک نگاه کلان جهان و حوادث کوچک و بزرگ آن را بررسی و تحلیل کنید، درمییابید که: «قبل از انقلاب» و «بعد از انقلاب» (مانند قبل از اسلام و بعد از اسلام؛ قبل از عاشورا و بعد از عاشورا) در یک گسترهی جهانی صدق میکند. این نگاه، درست میتواند نگاهی مقایسهای را به دست دهد و نگاهی کلان به جهان قبل از و بعد از انقلاب!
آغاز دههی چهارم انقلاب، فرصتی است تا نگاهی به اهمیت توجه به بزرگترین واقعهی قرن بیستم داشته باشیم و وظایف خود را بازشناسیم.
وظیفهی عضو تشکل انقلابی دربارهی انقلاب اسلامی
به این چند توصیهی راهبردی رهبر فرزانهمان توجه کنید:
*نقش یک انجمن بسیار مهم است. نه فقط یک انجمن در یک مدرسه، بلکه نقش هر فرد شما مهم است. این را باور داشته باشید و روی آن پافشاری کنید. هر جوانی که در انجمنهای اسلامی حضور دارد، یعنی بر مبنایی پا میفشارد، مثل کسی که در مقابل خیل عظیمی از مردم و انسانها پرچمی را برافراشته است. این پرچم مشخص کنندهی یک موضع است. (۱)
*هر انجمن اسلامی یک پرچمدار هویت اسلامی و ایمانی است. هر فردی از افراد انجمنهای اسلامی، کسی است که در نگهداشتن این پرچم که یک علامت سرافرازی است، سهیم است. (۲)
*اگر در جبههی حق، جبههی دین و انقلاب حضور پیدا نکنید، به احتمال زیاد دشمن شما حضور پیدا خواهد کرد. (۳)
*شما با پرچمی که بلند میکنید، باید به دلهای مردد، ضعیف و روحهای بیشهامت و بیشجاعتْ شهامت و شجاعت و جرأت بدهید. (۴)
*شما گلهای عزیز ملت، در این آب و هوای خوب دارید پرورش پیدا میکنید و به همین دلیل است که صاحبان این انقلاب هستید … گردانندگان، پایههای اصلی، طراحان و پیش برندگان انقلاب [درآینده] شما هستید. (۵)
*این چند فراز راهگشا و مسوولیتساز، عضو انجمن اسلامی را چنین معرفی میکند:
«عضو انجمن اسلامی، یک سنگردار هوشمند و بصیر در جبههی حق استْ که با دریافت دقیق و عمیق از نقش سرنوشتساز خود و تشکل خود، پرچم دعوت اسلامی و معرفت و بصیرت و یقین و شجاعت را برداشته و از خاستگاه دین و انقلاب اسلامی، در برابر دشمن موضع میگیرد، مبارزه میکند، و اضافه بر آن به انسانهای مردد و ضعیف، روحیه و امید و شهامت میبخشد.»
بر همین مبناست که در چشمانداز ده سالهی انجمنهای اسلامی دانشآموزان، صفحاتی چون «هویت اسلامی و انقلابی»، «بصیرت سیاسی»، «مؤمن»، «انقلابی» و… با واژهای چون «پرچمداری» و «پیشتازی» و «پیشروی» و… آمیخته شده است. از این رو شایسته نیست دانشآموز عضو انجمن اسلامی ـ به ویژه کسی که پا در خیمهی معرفت میگذارد ـ آگاهی لازم را از انقلابی که برای آن تلاش میکند، نداشته باشد.
عضو انجمن اسلامی و همراه خیمهی معرفت، باید آگاهی لازم را نسبت به محیط پیرامونش داشته باشد؛ ریشهها، زمینهها و بسترهای انقلاب اسلامی را بشناسد؛ و تحلیل درست و صحیحی از آن داشته باشد. منظورم این نیست که مثل یک استاد، تحلیل سیاسی عمیق و همهجانبه داشته باشد، بلکه مقصود این است که بداند بر او چه گذشته است و در چه زمانی زندگی میکند و چه آمیزهای را باید برای خود رقم بزند؛ و بر اساس این دانستن (بداند)، بتواند نقش مهم خود و تشکل خود را در قبال انقلاب اسلامی در دههی سرنوشت چهارم ایفا کند؛ و هم خود و هم دیگران را به چرایی پرداختن به انقلاب اسلامی و تاریخ آن توجیه نماید.
چرا باید به بحث و بررسی دربارهی انقلاب اسلامی بپردازیم؟
شاید این سؤال را اینگونه نیز بتوانیم مطرح کنیم که «مطالعه و مباحثه و کندوکاو دربارهی انقلاب اسلامی چه فوایدی دارد» و به عبارت دیگر، «کارکردهای» این کندوکاو چیست؟
- آشنایی و آگاهی با مهمترین حادثهی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در قرن گذشته (قرن بیستم)؛ حرکتی به عنوان یک وظیفهی مهم انقلابی و تشکیلاتی.
- تقویت گفتمان امید. طرح مناسب، دقیق و همه جانبهی مباحث انقلاب اسلامی در حوزهی ریشهها و دستاوردها، به گفتمان امید و روحیهی نشاط آفرینی که توصیهی دایمی رهبر فرزانهی انقلاب است، دامن میزند. زیرا امید به آینده؛ روحیه بخش، هدفساز و بسترساز حرکتهای علمی و عملی نیز هست.
- تقویت هویت دینی، انقلابی و ملی. توجه درست به علل و عوامل، شرایط، ریشهها و بسترهای شکلگیری، اوج گیری، پیروزی و تثبیت انقلاب اسلامی، میتواند «ما میتوانیم» را فراگیر نماید. اگر بدانیم که در طول سی سال گذشته، در مقابل تمام توطئهها و یأس آفرینیهای دشمن که فرهنگ صد سالهمان شده بود، چگونه ایستادهایم، پاسخ مناسب و راهکار عملی را برای احساس هویت یک جوان انقلابی و مسلمان ایرانی ارایه دادهایم.
۴ . تبیین تعلق انقلاب اسلامی به همهی نسلها. عدهای گمان میکنند که انقلاب اسلامی متعلق به نسل عامل انقلاب اسلامی است و هیچ نسبتی با نسل وارث و نسلهای بعدی ندارد. تبیین درست و صحیح تاریخ انقلاب اسلامی و علل و عوامل آن، این شبهه و ابهام را میزداید و اثبات میکند که انقلاب اسلامی، انقلاب همهی عصر و نسلهای این کشور است.
- از همین رهگذر، شعلهی احساس وظیفه و مسوولیت نسبت به گذشته، حال و آینده را در دل نسل سوم و چهارم روشن میسازد، و نسل جوان را به جستجوی نقش حقیقی خود برای انجام تکلیف و وظیفهی خود وا میدارد.
- مسوولیتپذیری این نسل باعث میگردد که در زمینهی مشارکت اجتماعی و سیاسی فعال شود، آستانه تحمل او در مواجهه با حوادث بالا رود، و برای مقابلهی منطقی با شبهات علمی و عملی برای ناکارآمد جلوه دادن انقلاب و نظام اسلامی آماده گردد.
- تقویت حافظهی تاریخی نسل سوم و چهارم و درس گرفتن و عبرت آموختن از تاریخ و تجربههای تاریخی تلخ و شیرین، به عنوان یک رهتوشهی لازم برای حرکت به سوی آیندهی روشن.
جمع بندی:
اهمیت پرداختن به انقلاب اسلامی، آنگاه دو چندان میشود، که در مییابیم:
- با گذشت سه دهه از انقلاب اسلامی، همچنان این حادثه بزرگترین واقعهی تأثیرگذار قرن بیستم و بیست و یکم است. قدرت، نفوذ و عمق استراتژیک آن را امروزه در همه جای جهان میتوان دید. پیروزی مقاومت بیست و دو روزهی غزه، نمونهی آن است.
- دههی چهارم انقلاب اسلامی، دههی بلوغ و کمال همه جانبهی آن است؛ دههای که به فرمودهی رهبر فرزانهی انقلاب اسلامی، دههی پیشرفت و عدالت نام گرفته است. نگاه دقیق و ژرف به دههی گذشته، بهترین رهتوشهی نسل سوم و چهارم برای حرکت به سوی آینده است.
- تشکل انجمنهای اسلامی، از نگاه رهبر حکیم انقلاب، تشکلی پرچمدار و اعضای آن پیشتازان و سنگرداران خط مقدم حراست از انقلاب اسلامی هستند و با دریافت صحیح و آگاهانه از «چیستی» و «چرایی» و «چگونگی» انقلاب، میتوانند «خود»، «خانواده»، «دوستان»، «مدارس» و «محیط زندگی» خود را تحت تأثیر بینش آگاهانه و رفتار خردمندانه و انقلابی خود قرار دهند.
- «خیمههای معرفت»، علاوه بر این که یکی از نقاط کانونی و محوری معارف دینی هستند، قطعاً یکی از محورهای ثقل تبیین و ترویج معارف سیاسی نیز هستند. از این رو، شایسته است در آغازین سال دههی چهارم، با هدف گذاری درست و بهرهگیری از مشاورههای سودمند، مراحل مختلف تکوین، تولد و رشد و بالندگی انقلاب اسلامی را بررسی کرده و نقش تاریخی خود را در این برههی حماس از انقلاب اسلامی ایفا کنند.
در این راستا، مطالعهی کتاب ارزشمند «ده گفتار پیرامون انقلاب اسلامی» ـ نوشتهی دکتر محمدرضا مجیدی، با همت نشر معارف ـ را توصیه میکنیم. این کتاب در ده گفتار سودمند و خلاصه و در ۲۲۰ صفحه، عمده مباحث مورد نیاز برای طرح در خیمههای معرفت را در بر دارد.
ابعاد مطالعه دربارهی انقلاب اسلامی ایران و شیوههای آشنایی با آن
انقلاب اسلامی ایران را از چند منظر می توان مورد دقت و بررسی قرار داد.
- شناخت علل و عوامل شکلگیری و پیروزی انقلاب اسلامی
در این نگاه، به علل و عوامل اصلی و فرعی پرداخته میشود، مثلاً: علتهای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی. در این بخش، درجهی تأثیر هر یک از علل شناسایی و برای مثال، معلوم میگردد مهمترین علت در انقلاب اسلامی به ترتیب فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بوده است. در این نوع تحلیل، از زاویهای دیگر (ویژگیهای انقلاب) نیز به این حرکت انقلابی و تاریخساز توجه میشود.
ـ نقش ایدئولوژی اسلامی ـ شیعی
– نقش رهبری دینی
– نقش مردم (عموم مردم و نخبگان)
فایدهی این نگاه این است که پژوهشگر و مطالعه کننده، میتواند به برخی از شبهات که علت اصلی شکلگیری انقلاب اسلامی را علل اقتصادی میدانند، پاسخ دهد و به ذات فرهنگی و دینی انقلاب با استدلالهای علمی و منطقی و شواهد محکم تاریخی پی ببرد. همچنین به نقش دین (اسلام ناب محمدی) و رهبری دینی (مرجعیت و ولایت فقیه) و مردم مؤمن و انقلابی بپردازد و سهم تأثیر هر کدام را به درستی تبیین نماید. در این بخش، معلوم میشود که وجه امتیاز انقلاب ایران، اسلامی بودن آن به معنای واقعی است، چون به رهبری یک فقیه و حکیم اسلام شناس، مردم مسلمان به صحنه آمدند.
برای این منظور، شما را به این کتابها و مقالات ارجاع میدهیم:
ـ چارچوبی برای تحلیل و شناخت انقلاب اسلامی در ایران، محمدباقر حشمتزاده، مؤسسهی فرهنگی دانش و اندیشهی معاصر.
ـ رهبری و انقلاب، دکتر حسین حسینی، پژوهشکدهی امام خمینی و انقلاب اسلامی
ـ تحلیلی بر انقلاب اسلامی، دکتر منوچهر محمدی، انتشارات امیرکبیر.
- شناخت اهداف و آثار و دستاوردهای انقلاب اسلامی
اصالت و پاکی یک حرکت ـ فردی و جمعی ـ را از اهداف آن میتوان شناخت، انقلاب اسلامی ایران به عنوان یک انقلاب اصیل الهی و مردمی، دارای اهداف و آرمانهایی بوده است که میتوان آن را در کلام امام خمینی (ره)، شعار مردم، قانون اساسی، سخنان مسوولان و در آیینهی بیان و اندیشهی رهبر فرزانهی انقلاب دید. اگر فقط فهرستی از اساسیترین شعارهای انقلاب اسلامی را مد نظر قرار دهیم، این اهداف رخ مینمایاند:
ـ نظام شاهنشاهی نابود باید گردد
ـ نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی
ـ استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی
ـ انقلابیترین مرد جهان است، آیتالله خمینی
او نمایندهی صاحبالزمان است آیتالله خمینی
ـ یا مرگ یا خمینی
بر مبنای این اهداف، نگاه به آثار و دستاوردها نیز تا حد زیادی ـ پس از سی سال ـ به دست میآید. نقاط ضعف و قوت آشکار میشود، و آسیبشناسی منصفانه و واقعبینانه انجام میگردد.
در این روش، میتوان به اهداف و دستاوردهای حکومتهای گذشته و به ویژه دوران سیاه پهلوی نیز پرداخت.
یکی از مهمترین فواید این نوع مطالعه، این است که نشان میدهد اصلیترین دغدغهی مردم و خواستهی آنان؛ نفی وابستگی به بیگانه، آزادی، استقلال و قطع وابستگی سیاسی، فرهنگی و اقتصادی، و حاکمیت قوانین و ارزشهای اسلامی بوده و اصولاً خواستههای مادی و مالی در درجات بعدی از اهمیت قرار داشته است.
برای مطالعهی بیشتر، میتوانید به این کتابها مراجعه کنید:
ـ انقلاب اسلامی جهشی در تحولات سیاسی تاریخی، آیت الله محمد تقی مصباح یزدی.
ـ ده گفتار پیرامون انقلاب اسلامی، دکتر محمدرضا مجیدی.
ـ نود و دو دستاورد انقلاب اسلامی، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما.
ـ چارچوبی برای تحلیل و شناخت انقلاب اسلامی، در ایران محمد باقر حشمت زاده.
- مقایسهی انقلاب اسلامی با سایر انقلابها
مقایسهی یک پدیده با پدیدههای مشابه، میتواند در شناخت هر چه بیشتر آن مفید واقع شود. در طول تاریخ، انقلابهای زیادی رخ داده است. در قرن اخیر، بیش از دوازده انقلاب مهم به وقوع پیوسته، که انقلاب فرانسه و روسیه مهمترین و تأثیرگذارترین آنهاست. مقایسهی انقلاب اسلامی ایران با این دو انقلاب، تا حد زیادی میتواند عظمت و شکوهمندی آن را بشناساند. در این نوع مطالعه، نقش رهبری، مردم، نخبگان، حمایتهای بین المللی، میزان تأثیرگذاری، ایدئولوژی و… مورد مقایسه قرار میگیرد و در جمع بندی، ویژگیهای ممتاز انقلاب اسلامی به دست میآید.
در این باره، یکی از بهترین تألیفات، کتاب انقلاب اسلامی در مقایسه با انقلابهای فرانسه و روسیه، نوشتهی دکتر منوچهر محمدی (نشر معارف) است، که به خوبی به تبیین این موضوع پرداخته است.
- نگاهی به تاریخچهی انقلاب اسلامی
از نگاه نگارنده، یکی از مهمترین ابعاد پرداختن به انقلاب اسلامی، مطالعه و بررسی تاریخچهی انقلاب اسلامی است. از این منظر، خواننده و مخاطب ـ به ویژه مخاطب دانشآموز و جوان ـ به دلایل زیر عینیتر و ملموستر میتواند به عظمت انقلاب اسلامی ـ به عنوان بزرگترین واقعهی انقلابی در قرن اخیر ـ پی ببرد:
- زبان تاریخ برای همهی مخاطبان ـ به ویژه نوجوانان و جوانان ـ بسیار جذاب، شیرین و دلنشین است.
- نگاه تاریخی به گونهای میتواند جامع همهی ابعاد باشد. در این نگاه؛ به علل و عوامل، شرایط و زمینه، ویژگیها، اهداف و آثار و شیوهها و حتی نگاه مقایسهای دست مییابیم.
- نگاه تاریخی به انقلاب اسلامی، به ما و مخاطب ما میفهماند که انقلاب اسلامی ایران یک حرکت تند، سریع و توفنده در یک بازهی زمانی چهارده ماهه نیست، بلکه یک نهضت ریشهدار و عمیق است.
در این نوشتار مطالعهی تاریخی دربارهی انقلاب اسلامی را از چهار منظر مورد توجه قرار میدهیم. بدیهی است که بسط و توسعهی این مباحث، فرصتی دیگر را میطلبد، و نقش این مقاله، فقط ارایهی سرفصلهای مباحث است.
- شناخت دورانهای تاریخی
در برخی از نوشتهها، این دورانهای تاریخی به شرح ذیل تقسیم بندی شدهاند:
الف. تقسیم بندی اول:
- خیرش و طلوع اول اسلام (ظهور اسلام تا حطهی صلبیون و مغولان)
ـ افول اول: دورهی حمله و تهاجم صلبیون و مغولان
- خیزش دوم جهان اسلام (ظهور دولت صفویه (شیعه) و عثمانی (سنی)
ـ افول دوم: آغاز تهاجم همه جانبهی غرب به دین (اواسط صفویه تا انقلاب اسلامی)
- خیزش سوم جهان اسلام (آغاز نهضت اسلامی امام خمینی، و انقلاب اسلامی تاکنون)
ـ بدان امید که به حکومت جهانی حضرت مهدی (ع) متصل شود.
دورهی سوم به شرح زیر تقسیم مییابد.
ب. تقسیمبندی دوم
دورهی اول (از مشروطیت تا رحلت آیت الله بروجردی)
دورهی دوم (از مطرح شدن مرجعیّت امام تا ۱۹ دیماه ۵۶)
دورهی سوم (از ۱۹ دیماه ۵۶ تا پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن)
دورهی چهارم (از پیروزی انقلاب اسلامی تا رحلت امام خمینی)
دورهی پنجم (از رحلت امام خمینی و رهبری مقام معظم رهبری تاکنون)
ج. تقسیم بندی سوم
دوره پنجم – دو دههی اخیر ـ به سه دورهی میانی تقسیم میشود:
دورهی اول: دورهی حاکمیت گفتمان سازندگی (۶۸ ـ ۷۶)
دورهی دوم: دورهی حاکمیت گفتمان اصلاحات (۷۶ ـ ۸۴)
دورهی سوم: دورهی حاکمیت گفتمان عدالت (۸۴ تاکنون و …)
حسن دوران بندیهای تاریخی، ارایهی نگاه دقیقتر، جزئیتر و موشکافانهتر به حوادث است، که البته حوصلهی محققانه میطلبد.(۶)
۲٫ جریان شناسی سیاسی در انقلاب اسلامی
یکی از زیر مجموعههای تاریخ انقلاب اسلامی، جریان شناسی سیاسی انقلاب است. این مبحث در لابلای مباحث تاریخ تحولات انقلاب اسلامی یا ریشههای انقلاب مطرح میگردد، اما لازم است به طور جداگانه به آن پرداخته شود. بیتردید جریان شناسی سیاسی انقلاب اسلامی، تابعی از جریانهای اجتماعی، فکری و فرهنگی است و مقالاتی جداگانه را میطلبد. مطالعهی جریانهای سیاسی انقلاب، چند فایده دارد:
- مطرح میکند چرا گفتمان اسلام ناب و گفتمان رهبری دینی، در بین همهی جریانها و گفتمانهای مخالف رژیم پهلوی موفق میشود؛ و گفتمانهای مارکیستی، لیرالیستی (غربزده)، ناسیونالیستی (باستانی) و سکولار به حاشیه رانده میشده، و در مقطعی مجبور به همراهی میکردند.
- ثابت میکند اسلام ناب اگر میتواند علت به وجود آورندهی انقلاب اسلامی باشد، میتواند آن را پویا و متحرک نگاه دارد و به بالندگی و اوج برساند.
- این بینش را میدهد که بسیاری از جریانهای انحرافی امروز که ماهیت آنان انشا شده، ریشه در چه آبشخور آلودهای داشتهاند.
- این بصیرت را میدهد که تبار بسیاری از حرکتهای انحرافی جریانها و احزاب کنونی را که به همسویی با دشمن و مقابلهی نرم با نظام و ولایت فقیه پرداختهاند، بشناسیم.
- ما را با تاریخچهی بسیاری از تشکلها و احزاب در قرن اخیر آشنا میسازد.
در جریان شناسی سیاسی، میتوانیم این مسیر را طی نموده، به چارچوب مناسبی برای مطالعههای تاریخی خود دست یابیم.
الف. جریانهای جبههی حق
به عقیدهی ما، جریان جبههی حق، که ریشه در اسلام ناب و عاشورا دارد. همان جبههی مرجعیت و روحانیت متعهد و آگاه است؛ جریانی که در قرن اخیر پس از تأسیس حوزهی علمیهی قم توسط مرحوم آیتالله العظمی حائری، توانست به مقابلهی هدفمند و درست با دشمن بپردازد. اگر چه در این جریان تابناک، عالمان بزرگی مانند مرحوم آیتالله حائری، آیت الله سید محمدتقی خوانساری، آیت الله صدر، آیت الله بروجردی، علامه طباطبایی و بسیاری دیگر از بزرگان در قم و شهرستانهای دیگر نقش داشتهاند، اما نقطهی ثقل محور این جریانی کسی جز امام راحل عظیمالشأن ـ خمینی کبیر ـ نیست.
در این مسیر؛ برخی از حرکتها، تشکلها و تجمعات ناب دین مانند هیأتهای مذهبی ـ مثل هیأتهای مؤتلفه، انجمنهای خودجوش اسلامی در محیط بازار، دانشگاه و دبیرستانها، و حرکتهای خودجوش اهل ایمان ـ نقش مهمی داشتند.
ب. جریانهای جبههی باطل
جریان جبههی باطل را در یک تقسیمبندی کلی، میتوان به دو جبهه کفر و نفاق تقسیم کرد.
جبههی کفر: که در دهههای قبل از انقلاب تا دههی هشتاد، در ایدئولوژی مارکسیسیم (چپ گرایی) ظهور داشت و احزابی مانند حزب توده (سازمان انقلابی حزب تودهی ایران) و سازمان حرکتهای فدایی خلق از مهمترین احزاب این جریان هستند.
جبههی نفاق: جبههی نفاق را میتوان در سه جریان عمده تقسیمبندی نمود.
۱. جریان ملیگرایی: جریان ملیگرایی، حرکتی است که اصل و اصالت را به وطن میدهد و اسلام را نه به عنوان یک دین آسمانی، بلکه به عنوان بخشی از فرهنگ ایران میداند. عمده احزاب این جبهه، جبههی ملی و نهضت آزادی هستند.
- جریان التقاط: جریانی است که به نوعی بدعت و برداشت شخصی آلوده به اغراض نفسانی مبتلا شده، قسمتی از معارف دینی را با آموزههای ضد دینی و غیر دینی در هم میآمیزد و معجون جدیدی از عقاید ناقص، غلط و خطرناک را ارایه میدهد.
در جریان شکلگیری انقلاب اسلامی و پس از آن، مجاهدین خلق (منافقین) که مولود تفکر نهضت آزادی و مهندس بازرگان بودند و نیز گروهکهایی مانند فرقان (عوامل شهادت بزرگانی چون شهید مطهری و شهید مفتح) از شکلهای اصلی این جریان بودند.
- جریان تحجّر: جریانی است که نگاهی منجمد، خشک و ناقص به آموزههای دینی دارد. تنگ نظری، کوتاه فکری و خشونت طلبی از نشانههای مهم این جریان است. در کشور اسلامی ما، به فرمودهی امام، این جریان به نام «مقدس مآبان» مشهور شدهاند. انجمن حجتیه یکی از مهمترین تشکلهای عمدهی این جریان انحرافی است، که معتقد بودند باید فساد زیاد شود تا زمینهی ظهور امام زمان (ع) فراهم گردد.
نکتهی مهم:
از رهگذر جریان شناسی، میتوان تفکر شناسی را نیز مطرح ساخت و حتی به عنوان یک بحث جداگانه مطرح کرد، اما در لابلای بحث جریان شناسی احزاب، گروههای و تشکلهای هر جبهه نیز مطرح میشوند.
۳٫ عنصر شناسی (شخصیت شناسی) در انقلاب اسلامی
محور و عنوان دیگری که میتواند در چارچوب جریان شناسی یا به طور جداگانه مطرح شود، موضوع مهم «عنصر شناسی» یا شخصیت شناسی در تاریخ معاصر و تاریخ انقلاب اسلامی است.
شناخت وجوه شخصیتی افرادی که در صحنههای سیاسی و اجتماعی کشور حضور داشتند و تغییر و تحولاتی که در روش و منش و بینش آنان به وجود آمد و آشنایی با خدمات و خیانتهای آنان، میتواند گام مهمی برای تضمین آیندهی انقلاب اسلامی باشد.
به باور نگارنده، شخصیتشناسی و عنصرشناسی در همهی وقایع تاریخی و آشنایی با سیر زندگانی و سیرهی آنان (در جبههی حق و باطل)، میتواند برای مخاطب جوان جذاب و درسآموز باشد.
حسن این کار این است که:
- بدون ارایهی تحلیلهای خسته کننده، ما در متن حادثه قرار گرفته، و مثلاً در جبههی حق با الگوهای اصلی مواجه شده، از منش آنان درس میگیریم.
- این روش جذابیت و ویژهای برای مخاطب (نسل جوان) دارد و حقایق تاریخی را دلپذیرتر انتقال میدهد.
- شناخت ـ واقع بینانه و منصفانه ـ شخصیتها، میتواند از چهرهسازیها و اغراقهایی که گاهی صورت میگیرد، یا از جفا و ظلمی که در حق برخی از شخصیتها میشود، جلوگیری نماید.
- وقایع نگاری یا نگاه تقویمی و مناسبتی
روایتگری موشکافانه همراه با بیان جذاب یا قلم مناسب، یکی از مهمترین و بهترین راههای جذب مخاطب دانش آموز به تاریخ انقلاب اسلامی و دفع و رفع شبهات موجود در اذهان آنان است.
در این بخش، دو روش را میتوان به کار گرفت:
الف. روز شمار انقلاب اسلامی از ابتدا تاکنون و بیان سیر انقلاب اسلامی و تحلیل آن
ب. برگزیدن حوادث سرنوشتساز و مهم در نهضت امام خمینی.
امتیاز مهم این نوع طرح بحث ـ به شرط توصیف و تبیین درست ـ این است که میتواند:
ـ به نقش اقشار مختلف مردم مانند: دانشآموزان طلاب، دانشجویان، اصناف، کارگران، کارمندان و کشاورزان به خوبی بپردازد.
ـ نقش مناطق، شهرها و استانها را در تکوین و شکلگیری انقلاب اسلامی و پیروزی آن نشان دهد.
ـ به شکل دقیقتر به ابعاد، حقایق و واقعیات تاریخی و شبهات پیرامون آن بپردازد.
جمعبندی:
از بین چهار نگاه و روش معرفی شده، دو روش «عنصر شناسی» (شخصیت شناسی) و وقایع شناسی (با تأکید بر وقایع و مناسبتهای مهم) برای طرح بحث در خیمههای معرفت پیشنهاد میگردد. دلیل این پیشنهاد در این است که مربی با توجه به فرصت محدود تشکیل خیمهها و تنوع و گستردگی مباحث دیگر معرفتی، میتواند به شکل مقطعی و مناسبتی به این دو روش بپردازد.
مثلاً در مناسبت سیزده آبان، به بحث تاریخی و تحلیلی سه واقعهی مهم تبعید امام، روز دانشآموز، و تسخیر لانهی جاسوسی اشاره نماید؛ یا در ایام شهادت استاد مطهری، معرفی شخصیت علمی و سیاسی و نقش او در انقلاب اسلامی را وجههی نظر قرار دهد.
برای مطالعهی دورانهای تاریخی، جریانشناسی، شخصیت شناسی و واقعه شناسی در انقلاب اسلامی، کتابهای زیر معرفی میشود:
منابع اصلی تحلیلی:
۱٫ نهضت امام خمینی ـ ج ۱ و ۲ و ۳، حجتالاسلام دکتر سید حمید روحانی، بنیاد تاریخ پژوهشی معاصر.
۲٫ جریانها و جنبشهای سیاسی ـ مذهبی ایران، رسول جعفریان، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه.
- چهار ده سال رقابت ایدئولوژیک در ایران.
منابع اصلی مستندات و خاطرات:
- یاران امام به روایت ساواک (مجلدات مختلف)، مرکز بررسی اسناد تاریخی.
- خاطرات شخصیتهای انقلاب (مجلدات گوناگون)، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
پینوشت:
- افقهای آرمانی ۲/۷۴٫
- همان / ۷۵٫
- همان / ۷۴٫
- همان / ۷۵٫
- همان / ۷۹٫
- محمدباقر حشمت زاده، چارچوبی برای تحلیل و شناخت انقلاب اسلامی در ایران، صص ۵۴ ـ ۱۱۵٫