مشروح سخنان آیت الله میرباقری در نشست فصلی مسؤولان اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان
بخش دوم
مربی و مقیاس تربیت
نکته دومی که میخواهم مزاحم اساتید بشوم و زیره به کرمان بردن است، مقیاس تربیتی است که شما میخواهید انجام دهید و اینکه تلاش کنیم یک نسل در وزان منتظران حضرت تربیت کنیم. نسلی که برای دولت حضرت بقیه الله ممهدین باشند. کل انقلاب اسلامی را شما تمهید میبینید و حضرت امام میگویند انقلاب اسلامی مقدمه انقلاب جهانی اسلام به پرچمداری حضرت بقیه الله است. کل این حرکت عظیم، کل جریان شهادت و شهداء و سختیها و جانبازیها و… مقدمات یک امر بزرگی است که در عالم میخواهد اتفاق بیفتد. به یاد دارم که امام تعبیرشان این بود که ظهور امام زمان تحقق حکومت اسلام است و ما باید منتظر باشیم و تعبیرشان این بود؛اگر مسؤولین جمهوری اسلامی به فکر دولت جهانی حضرت بقیه الله نباشند و برای آن کار نکنند، اینها ولو مردم هم خیانت کنند خائن هستند. چون کاری که حضرت امام انجام میداد و به خاطر آن این بساط برپا شد، تحقق ظهور است و آن امر بزرگی است.
ذیل انقلاب اسلامی، مأموریت ما تربیت انسان منتظر است که آن یک بحث پردامنه است و من کمی تنزلش میدهم؛ تربیت انسان تراز تمدن اسلامی است. این تنزل یافته آن حرف است. انسان تراز انقلاب اسلامی. ما باید نسلی که تربیت میکنیم نسل تراز انقلاب اسلامی باشد.
مأموریتی که غرب بعد از این تحول و در رویکرد این تحول بنیادینی داشتند این بود که زندگی بشر را عرفی کردند و از زندگی بشر دینزدایی کردند. مأموریتی که پرچمداران و رؤسای این جبهه برای خودشان احساس میکردند همین بود که یک انسان متناسب با عصر روشنگری تربیت کنند. یعنی انسان کاملاً سفید، انسان خود بنیاد، انسانی که متکی به عالم غیب نباشد، انسانی که مأموریتهای الهی را برای خودش قائل نیست. یک انسان خود بنیاد مبتنی بر عقل خود بنیاد، میخواهد جهانی مبتنی بر میل خودش بسازد. تلاش کردند اینگونه آدم تربیت کنند و از تربیت غیررسمی به ترتیب رسمی شکل گرفت و مأموریت اصلیاش در دوران مدرن همین بوده؛ تربیت یک نسل مدرن، نسل متناسب با آرمانهای دنیای مدرن، نسل متناسب با آن افکار و اندیشهها، متناسب با آن ایدهها، یعنی نسلی که ایدئولوژیاش، اندیشهاش، نظام فکریاش، مهارت و کارآمدیاش متناسب با دوران جدید بوده است. دورانی که اسمش را میگذارند روشنگری، دوران تاریک و ظلمات را بر دنیا حاکم کرده «ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ» (نور/۴۰) نسلی متناسب با آن میخواستند تربیت کنند.
اگر ما انقلاب اسلامی را به تعبیر حضرت آقا؛ شکلگیری یک دوران جدید بدانیم،ما در مقابل دوران بعد از رنسانس مأموریتی در قبال آنها که میخواستند؛ انسان را زمینی کنند و یک تمدن زمینی بسازند و تمام لایههای این تمدن را هم طراحی کردند، از ایدئولوژیاش تا فلسفهاش و تحولات علمی و بعد تحولات در حوزه فناوریها و صنایع و انقلاب صنعتی و بعد هم ایجاد ساختارها، بعد هم محصولات و سبک زندگی داریم.
معنابخشی به انسان در تربیت
اگر شما اینها را لایههای تمدنی غرب بدانید، شما و ما و انقلاب اسلامی در مقابل آن یک مأموریتی دارد. میخواهیم یک تمدن دیگری بسازیم که متفاوت با تمدن آنها است و در چالش و درگیری مستمر با آنها است. به تعبیر حضرت آقا ما در مقابل آن حرکت عمومی که غرب کرد و جامعه جهانی را تحت تأثیر قرار داد و دوران ایجاد کرد، توفیقاتی تا الان داشتیم. بیان حضرت آقا را اگر خواستید ببینید هم در بیانیه گام دوم و هم در بیانیهای که ایشان در اولین سالگرد رهبری شان, یعنی خرداد ۶۹ دارند موجود است که خواندنی است. امام یک دوران جدیدی را در عالم ایجاد کردند که این دوران جدید کل جامعه جهانی را تحت تأثیر قرار میدهد. اگر انقلاب اسلامی دوران جدیدی را ایجاد کرده و این دوران بعد از انقلاب به حکمرانی دولت اسلامی و جامعه اسلامی و تمدن اسلامی ختم بشود، ما باید انسان در تراز انقلاب اسلامی، انسان در تراز تمدن اسلامی تربیت کنیم که درک او از مسألهها و درک او از راهحلها متناسب با تمدن اسلامی باشد.
مسألههای انقلاب اسلامی چیست؟ راهحلهایش کدامند؟ چهل سال داریم فکر میکنیم و رویکردهای مختلفی هم راجع به این مسأله وجود دارد، اما هنوز در میانه راه هستیم و خیلی پیشرفت نکردیم. هرچند دستاوردهایی داشتیم.
شما نسلی میخواهید که درک او از مسائل متناسب با انقلاب اسلامی باشد و بفهمد مسأله چیست، اشتباه نگیرد، گمان نکند مسأله ما مسأله توسعه است یا خیلی بخواهند بفهمند مسأله دنیای مدرن را در مقیاس توسعه میفهمند. چون مسائل سطح خرد و کلان دارد، یا حداکثر در مقیاس توسعه میفهمند و میگویند ما باید به توسعه دست یابیم و در واقع درک مسأله در مقیاس تمدن مادی است.
مسأله ما چیست؟ به چه باید برسیم؟ چه تحولی در جامعه ما باید پیدا شود؟ در نیروی انسانی، در دانش ما، در برنامهریزی ما چه تحولی باید پدیدار شود؟ مسائل ما چیست؟ مراحل مسألهها چیست؟
شما باید انسان در تراز تمدن اسلامی تربیت کنید. انسانی که بفهمد چالش ما با تمدن غرب بر سر چیست؟ مسأله امروز ما چیست؟ آیندهنگر باشد و بتواند پیشبینی کند.
اگر چنین آدمی تربیت کنید که وارد میدان شود و بعد دانش مدرن را تا قلههایش به دست آورد منفعل نمیشود. میتواند بر ابزار تسلط پیدا کند و آرام آرام آن ابزار را به نفع انقلاب اسلامی استخدام نماید و تغییر دهد و استحاله کند. ولی اگر این رویکرد و انسان در این تراز را ایجاد نکردید، مسألهاش میشود مسألههای دنیانگر. بنابراین میشود انسان عصر رقیب شما و دنیا در صدد همین می باشد.
آنچه مربی میتواند در تربیت نوجوان طراز انقلاب اسلامی انجام دهد
علی ای حال کاری که دشمن در تربیت نسلها میکند که ما رقیب آنها هستیم این است که در مقیاس تمدنی اصلاً نباید منفعل شویم. باید در همان مقیاس طراحی و اقدام کنیم.
برای این کار پیشنهادی به عزیزان و اساتید دارم. چهل سال است که؛ جریانهایی در باب مسائل انقلاب اسلامی و راه حل آن فکر میکنند و در مسألهشناسی و راهحل آن کار کردند. این جریانها را بشناسید، و این جریانها را در معرض شناخت دانشآموزان قرار دهید، مقایسه نمایید.
هر کدام از جریانها میتوانند نقطه قوتهایی داشته باشد، آن نقطه قوتها را تجمیع کنید.
نگاه نسل جدید باید به مسائل عوض شود، مسائل ما مسائل تمدنی است. مسألهمان در حوزه علم، فناوری، پیشرفت، برنامهریزی، حتی در حوزه علوم دینی، یعنی فقه دینی در حوزه علوم اسلامی است. مسائل شما مسائل در مقیاس تمدن است. ما احتیاج به فقه و علوم ، فناوری و تکنولوژی در مقیاس تمدن داریم. شناخت این مسألهها و راهحلهای آن.
من نگرانم که وقتی خودمان دور هم جمع می شویم درکمان از مسائل انقلاب اسلامی همان راهحلهای روبنایی و سطحی باشد. یک قدم جلوتر رویم و انقلاب اسلامی را مسألهشناسی کنیم .
مقیاس اقدامات ما چه باشد؟ راه رسیدن به حکمرانی اسلامی در مقابل حکمرانی مدرنچیست؟ محتاج به الگوی پیشرفت اسلامی هستیم، توی این زمینهها بیش از همه خود حضرت آقا حرف زدند، محتاج به علوم انسانی اسلامی و الگوی پیشرفت اسلامی هستیم. محتاج به تربیت جامعه نخبگانی توی این نظام هستیم، محتاج به تبیین هستیم، محتاج به آن اقداماتی که در بیانیه گام دوم حضرت آقا فرمودند. من پیشنهادم این است که شما این جریانهایی که در راه مسألهشناسی کار کردند را هم خودتان بشناسید، هم حاصل اینها را در کارگاههای آموزشی در اختیار نسل جدید قرار بدهید که با مسألههای انقلاب اسلامی آشنا شوند، بزرگ شوند، حال اگر اینها رفتند و در قله رشتهای هم قرار گرفتند، منفعل نمیشوند، میدانند از آن علم در مسیر انقلاب اسلامی و تمدن اسلامی چه طور استفاده کنند، کجاها باید در آن تحول ایجاد کنند، کجاها باید استحالهاش کنند.
و الا شما یک جهانی را با فرهنگ مدرن تربیت میکنید، فرهنگ تخصصی مدرن و فرهنگ زندگیاش هم تحت تأثیر آن قرار میگیرد.
عرضم را جمع کنم؛ در جلسه ای به آموزگاران عرض میکردم شما که از سر صبح دانشآموزتان را در مقابلتان این قدر تحقیر میکنید، حق ندارید سر کلاسهای تعلیمات دینی به او بگویید مدل پوشاکت مثل غربیها نباشد. مثل آنها دوست نگیرید، زندگی نکنید، نمیتوانید بگویید، حق ندارید بگویید.
شما صبح تا شب او را تحقیر کردید و در مقابل هر معادلهای گفتید مثل یک دانشمند غربی و اینکه آنها دانشمند وپرفسور هستند، آنها بزرگ هستند. بعد میگوییم مثل آنها زندگی نکنید.
نسلتان را در مقابل بحرانها بیمه کنید، احساس حقارت در مقابل تمدن غرب نکنید و تمدن غرب را هیچ بدانید.
به تعبیر حضرت آقا ما شاگردی میکنیم، شاگردی کردن به معنی تحقیر و اندیشهسازی و فلان و اینها نیست
اگر شما نسلی را تربیت میکنید، نتوانید آموزش رسمی را تغییر دهید و تحول در آموزش رسمی ایجاد کنید. تحول یکی دو تا واحد مثلاً فرهنگ اسلامی و ادبیات فارسی تغییر نیست، اینها نیست.
اینها چهل سال تجربه شده و باید جلوی تحقیرشدگی در مقابل غرب را بگیرید. باید به غرب نشان دهید و آدمهایی تربیت کنید که توی وزان تمدن اسلامی میاندیشند و در وزان تمدن اسلامی کار میکنند. این مأموریت شما بزرگوارها هست.
در تربیت نسل وظیفه شما این نیست که آدمی منزوی درست کنید که نماز شب میخواند، هرچند که این خیلی خوب است، این گوشهای از کار شما است، باید یک انسانی تربیت کنید که اهل تهجد در شب و اقدام در روز باشد. مقیاس اقدامش هم در درگیری با تمدن غرب، درگیری همه جانبه است. ایمان، عقلانیت و دانش ، مهارت این درگیری است. میخواهد یک تمدن دیگری بسازد، نمیخواهد در آن تمدن زندگی کند. نمیخواهد همان تمدن را دستکاری کند، اسلامیزهاش کند. خیال میکند تمدن اسلامی اسلامیزه کردن تمدن غربی نیست. شناخت مسألههای انقلاب اسلامی که خیلی از آنها را بیش از همه خود آقا، به نظرم توی این سی سال تقریر کردند و قبل هم حضرت امام بیان فرمودند. مسائل انقلاب اسلامی چیست؟ وزان این مسائل چیست؟ راهحلهایش چیست؟ تواناییهایی که برای این راهحل لازم است چیست؟ این تواناییها را شما باید به این انسانها بدهید و این همان تربیت نسل جدید است. باید درک صحیحی از تمدن غرب داشته باشید، در مقابل کارآمدیهای تمدن غرب منفعل نشوید.
جمله آخر این است که، استاد ما میفرمود شبهه امروز شبهات نظری نسبت به اسلام نیست، بیشتر شبهات عملی ست. نمیگویم شبهه نظری نیست ، اما بیشتر شبهات عملی است. زمانی که هنوز این تکنولوژیها در ایران نیامده بود، گفته می شد که تلویزیون ما نشان میدهد که فلان خارجی از طبقه بیستم آپارتمان ماشین آخرین سیستماش را روشن میکند، زمستان گرم میکند، تابستان کولرش را روشن میکند و خنک میکند، بعد میآید سوار میشود میرود، این شبهه انقلاب اسلامی است. میگویند آنها این کارآمدیشان مال عرفی شدن و سکولار شدنشان است. خودشان هم به صراحت میگویند .
شما چه دارید؟ باید آدمی را تربیت نمایید که در مقابل این کارآمدی منفعل نباشد، بتواند کارآمدی در مقابل آن ایجاد کند. شما احتیاج دارید مفاهیم اسلامی را در حوزه اندیشه و نظر کارآمد کنید و در حوزه عمل هم محقق کنید. اگر این اتفاق افتاد، رقابت به نفع ما تمام میشود.
خدا رحمت کند این استاد ما را که فرمود؛ اگر شما مفاهیم اسلام را کاربردی نکنید، اسلام متهم به عدم کارآمدی میشود. این کار نخبگان ما است، نسل آینده ما باید برای نخبگانش این اقدامات را انجام بدهد. بنابراین شما نسلی در تراز انتظار و ظهور، در تراز انقلاب اسلامی و تمدن اسلامی باید تربیت کنید، این نسل هم باید مختصاتی را داشته باشد که بتواند در مقابل تمدن رقیب استقامت کند و حرکت انقلاب اسلامی را ادامه بدهد تا حمکرانی اسلامی، جامعه اسلامی و تمدن اسلامی شکل بگیرد.
وقت شما را گرفتم. ان شاء الله از برکات حضرت معصومه برخودار باشید و دست توسل و دعا به دامن ایشان و به دامن حضرت زهرا سلام الله علیها که جلوهای از حضرت هستند دائمی باشد و هدایت و شفاعت ایشان هم مستمرا با شما همراه باشد.
برای سلامتی امام زمان ارواحنا فداه یک صلوات بفرستید.