ما و احکام دینی
محمدهادیهدایت
مقدمه: دین اسلام دارای مجموعهای از بایدها و نبایدهاست که قانون و ساختار چگونه زیستن را به ما میآموزد، و اگر انسان اعمال خود را بر اساس آن تنظیم کند، چه از نظر جسمی و چه روحی، در بهترین و عالیترین وضعیت عافیت و سلامت قرار خواهد گرفت، و سعادت دنیا و آخرتش تضمین خواهد شد. از آن جا که بشریت فطرتاً به دنبال سعادت و عافیت میگردد، اگر ما بتوانیم احکام و قوانین زندگی دینی و اسلامی را با قوانین و معیارهای ساده و کاربردی بیان کنیم، قطعاً در جامعه به احکام عمل خواهد شد.
به نظر میآید مشکل بسیاری از مردم، عدم شناخت و آشنایی آنان با احکام و وظایف دینی است، وگرنه اکثریت از نظر اعتقادی قبول دارند خدایی هست و او قطعاً برای خیر و سعادت بشر برنامهای تنظیم کرده است.
انسانها بعد از شناخت خدا و رسالت پیامبران الهی و اعتقاد به دین، در عمل به احکام دینی چند دستهاند:
- برخی پایبند به دین و احکام دینی هستند و نه تنها واجبات را انجام میدهند و محرمات را ترک مینمایند، بلکه مستحبات و مکروهات ( یعنی احکام و قوانینی که باعث سعادت بیشتر و عافیت بهتر خواهد بود، اما از نظر الهی الزامی نیست و انجام مکروهات و ترک مستحبات عذابی ندارد) را نیز رعایت میکنند؛
- برخی تا حدودی نسبت به واجبات و محرمات پایبند هستند، اما به مکروهات و مستحبات اعتنایی نمینمایند؛
- برخی نسبت به واجبات و محرمات بیاعتنا و گاه در برابر آنها موضع میگیرند. در این راستا واجبات را در حد مستحبات پایین میآورند و میگویند مثلاً نماز را بهتر است بخوانیم، یا حجاب را خوب است مراعات کنیم، اما اگر هم انجام ندادیم، اشکال ندارد. از نظر رفتارشناسی، افراد چنین میکنند تا زشتی رفتار خود را کمرنگ جلوه دهند و گاهی در این راستا بعضی از واجبات و ضروریات دین را منکر میشوند. عمل این دسته باعث میشود احکام دینی در بین مردم جامعه منحرف گردد و خرافات در آداب دینی و عمل مردم وارد شود.
در این بخش از نشریه، سعی بر این است که قواعد و قوانین کلی آداب و دستورات دینی، به همراه بعضی از اشتباهها و برداشتهای غلط از احکام و قوانین دینی بیان شود، تا مربیان و راهبران جامعهی دینی و محیطهای دانشآموزی، بتوانند جوانان و نوجوانان را به سمت عمل کردن و اجرای دقیق و صحیح احکام دینی راهنمایی کنند.
فصل اول: احکام تقلید
چند اعتقاد و تصور غلط در میان مردم
- برخی از مردم بر این باورند که احکام فقط اختصاص به مسایل عبادی دارد؛ در حالیکه همانطور که در مقالهی قبلی گذشت، طبق فرمایش حضرت امام خمینی(ره) احکام دینی بر تمام ابعاد فرهنگی، اقتصادی، اخلاقی، سیاسی، اجتماعی، تربیتی، عبادی، قضایی، هنری، نظامی، بهداشتی و ورزشی جاری است.
- بسیاری از مردم اعتنایی به فراگیری احکام مورد نیاز خود ندارند و فکر میکنند اگر آشنایی به احکام نداشته باشند، مسؤولیت کمتری دارند؛ در حالیکه طبق فتوای همهی مراجع، واجب است انسانها مسایل مورد نیاز خود را فرا گیرند و عذری در برابر کوتاهی خود ندارند.(۱) به همین دلیل، وظایف خود را غلط انجام میدهند؛ مثلاً اطاعت از پدر و مادر واجب و اطاعت از دیگران در مسیر هوسهای شیطانی حرام است، یا آرایش زنان برای همسر لازم و برای نامحرم حرام است، اما مردم برعکس انجام میدهند.
- برخی از مردم تصور میکنند احکام و دستورات دین سخت و مشکل است؛ در حالی که انعطاف پذیری احکام و دستورات دینی، آن را بسیار ساده و عملی کرده است؛ مثلاً شخص بیمار که نمیتواند نماز را ایستاده بخواند، میتواند نشسته بخواند و اگر نمیتواند وضو بگیرد میتواند تیمم کند. همچنین تا علم به نجاست پیدا نشود، همه چیز پاک است و … پس در تمام ابواب فقهی، راهکارهای آسانی برای عمل افراد مکلف قرار داده شده است.
- برخی در خدمت هوساند و کاری به انجام وظیفه ندارند. اگر به آنها گفته شود از مجتهد عادل و متخصص و آگاه تقلید کن، میگویند تقلید کورکورانه بد است، اما الگوپذیری در رفتار، پوشش و حرکات بی ارزش از دیگران را بد نمیدانند.
بیان چند قاعده و قانون کلی
- برای به دست آوردن وظایف شرعی، سه راه وجود دارد:
الف. اجتهاد (به معنای تخصص خود فرد)؛
ب. تقلید (پیروی از شخص متخصص، مثل این که ما در هنگام بیماری نزد دکتر رفته، از نسخهی او تقلید میکنیم)؛
ج. احتیاط(۲) ( تنها برای اشخاصی است که آشنا به فتاوا و دلایل آنان هستند و میتوانند فتاوا را به گونهای جمعبندی و عمل کنند که یقین حاصل شود به وظیفهی خود نزد پروردگار عمل کردهاند؛ مثل کسی که با نظرات تمامی پزشکان در شیوهی درمان خاص آشنایی دارد و دقیقترین شیوهی درمانی را که معتقد است با انجام آن، بیماریاش درمان میشود، برگزیند. البته کاملاً واضح است این راه فقط برای افرادی عملی است که خود به آرا و نظریات فقهی و احکام دینی آشنایی و تسلط کامل داشته باشند.)
- همانطور که گذشت یادگیری مسایل مورد نیاز واجب است و برای اکثریت مردم دین، آشنایی تنها از طریق تقلید امکان پذیر است. حال باید بدانیم ملاک در تقلید، عمل کردن به دستورات مجتهد است، نه خریدن رسالهی عملیه، یا در نظر گرفتن نام مرجع تقلید، یا این که بگوییم همین که سرپرست خانواده (پدر برای فرزند یا شوهر برای زن) از کسی تقلید میکند، کافی است و من هم از او تبعیت میکنم؛ حال آن که تکتک افراد باید پس از پیدا کردن مجتهد اعلم، به فتوایش مراجعه و آن را عمل کنند، یا این که قصد عمل کردن داشته باشند.(۳)
نکته: در تقلید از مجتهد اعلم، لازم نیست مجتهد حتماً رسالهی عملیه داشته باشد، بلکه همین که تشخیص دادیم کسی از بقیه استادتر است، میتوان از او تقلید کرد و اگر رسالهاش در دسترس نبود، باید از کسانی که با فتاوای این شخص آشنایند و تسلط کافی دارند، پرسید.
- ملاک تشخیص مرجع اعلم، سه چیز است:
الف. تشخیص خودمان: یعنی با مبانی و طریقهی به دست آوردن حکم شرعی توسط مرجع خاص آشنا شویم و او را با بقیهی مراجع مقایسه کنیم، تا بفهمیم او از باقی افراد استادتر است یا خیر، همانطور که پیداست، این راه برای افرادی ممکن است که آشنا به مبانی استدلالات فقهی و دینی باشند و برای عموم مردم امکان پذیر نیست؛
ب. سؤال از دو نفر عالم متخصص در امور شرعی که عادل و با تقوا باشند. در واقع، چون علما به مراجع دسترسی دارند و در درس و بحثهای آنها حاضر میشوند، میتوانند تشخیص دهند که چه کسی از بقیه استادتر و آگاهتر است و جمیع شرایط مرجعیت را دارد؛
ج. معروفیت: یعنی مرجع خاصی بین علما و مطلعین معروف شود که از بقیه استادتر است.
نکته: اگر شناخت اعلم مشکل است، بنابر احتیاط واجب باید از کسی تقلید کرد که گمان به اعلم بودن او دارد.(۴)
- ملاک تقلید از مرجع تقلیدی که زنده نیست، تقلید در زمان حیات اوست؛ یعنی در صورتی میتوان از او تقلید کرد که وقتی زنده بود، از او تقلید کرده باشیم. البته با اجازهی مرجع زنده میتوان به صورت ابتدایی یعنی بدون تقلید در زمان حیات نیز از مرجع غیرزنده تقلید کرد.
- ملاک توجه تکالیف الهی به انسان، بلوغ قدرت و عقل است. ملاک بلوغ، ۱۵سال قمری برای پسران و ۹سال قمری برای دختران است.(۵)
نکته: با توجه به آن که هر سال قمری ۳۵۴ روز و ۶ساعت و در نتیجه به مقدار ۱۰روز و ۱۸ساعت از سال شمسی کمتر است، سن بلوغ دختران طبق سال شمسی تقریباً برابر ۸سال و ۸ماه و ۲۰روز و سن بلوغ پسران برابر با ۱۴سال و ۶ماه و ۱۵روز خواهد بود.
ادامه دارد…
پینوشت:
توضیحالمسائل مراجع، مسأله ۱۱٫
همان، مسألهی ۱٫
همان، مسألهی ۲٫
همان، مسائل ۳ ـ ۴٫
کامل شدن ۱۵ سال قمری برای پسران و ۹ سال قمری برای دختران، یکی از نشانهها است و دو نشانهی دیگر وجود دارد: الف. بیرون آمدن منی با نشانههای خاصی برای پسران و دیدن خون با نشانههای حیض برای دختران؛ ب. روییدن موی خشن در بالای شرمگاه و پایین شکم.