عنصر تکاملی جامعه و بشر
داود زارعزاده
گفتمان تعالی دختر از نگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی
تاریخ شاهد طیف رفتاری بسیار گستردهای در رابطه با دختران و زنان بوده که بسیاری از این رفتارها همراه با ظلم و ستم است. از رفتار ناشایست اعراب جاهلی و زندهبهگور کردن دختران، تا ظلم جاهلیت مدرنی که تمدن غرب به نام «آزادی زن» بر دختران تحمیل میکند. تمام این ظلمها، ریشه در برداشتها و نگاه غلط از جنس زن دارد که اوج آن در فرهنگ غربی قابل مشاهده است. در این فرهنگ، دختر و زن به عنوان وسیله لذت مردان معرفی میشود.[۱] این تفکر نادرست، زنان را از کرامت و منزلت حقیقی خود بازداشته و آنان را از محیط امن خانواده، به محیط پرتلاطم جامعه افسار گسیخته کشانده است، بدون اینکه متناسب با این حضور، به صیانت از کرامت و منزلت آنها بپردازد. اما در نظام جمهوری اسلامی ایران که بر پایه مبانی ناب اسلامی بنا شده است، نگاهی متفاوت نسبت به دختران وجود دارد. این نگاه در سه حوزه شأن و منزلت، نقش و وظیفه و حق و حقوق قابل پیگیری است.
شأن و منزلت
از دیدگاه اسلام، دختر در عین حفظ شأن و منزلت (هویت) زنانه خود – مثل احساسات رقیق، عواطف جوشان، مهر و محبت، رقت، صفا و درخشندگی – که برخواسته از طبیعت و فطرت اوست، باید در میدان ارزشهای معنوی – مانند علم، عبادت، تقرب به خدا، معرفت الهی و سیر وادیهای عرفان – پیشرفت کند و در عرصه مسائل اجتماعی و سیاسی – مانند شناخت کشور خود، شناخت آینده، شناخت هدفهای ملی و اسلامی مربوط به کشورهای اسلامی و ملتهای اسلامی، شناخت توطئههای دشمن، شناخت دشمن، شناخت روشهای دشمن – حضور فعال داشته باشد. این در حالی است که ایجاد عدل، انصاف، آرامش و سکونت در داخل خانواده، از اصلیترین بخش هویت یک دختر به حساب میآید.[۲] با این تعریف، اصلیترین مسئله، ارزشگذاری به اصالت زن است. در واقع زن بودن یک ارزش، و تشابه به مردان ضد ارزش است. با توجه به این دیدگاه، دختران اصلیترین عناصر خانواده و جامعه به شمار میآیند که صلاح خانواده و به تبع جامعه، با پرورش انسانهای والا، بر دوش آنها سنگینی مینماید.[۳] برای فهم بهتر شأن و منزلتی که اسلام به دختران داده، میتوان آن را با فرهنگ غربی مقایسه نمود. فرهنگی که دختران و جنس زن را به عنوان کالایی مصرفی تعریف مینماید. در این فرهنگ از سویی عظمت زن، در میزان جلب نگاههای هوسآلود مردان تعریف میشود و دختر ارزش و اعتبار خود را از زیبایی و جلوهگری دریافت مینماید.[۴] از سوی دیگر در این فرهنگ، دختران به مصرفگرایی و مدپرستی تشویق میشوند تا با مصرف بیرویه تولیدات کمپانیهای بزرگ، سودآوری را برای آنها به ارمغان آورند. این بزرگترین ظلمی است که در طول تاریخ به دختران شده است و آنها را به کلی از آرمانها و اهداف تکاملی خودشان غافل و منصرف نموده و به چیزهای خیلی کوچک و حقیر سرگرم مینماید.[۵] این رفتار دقیقا متناقض با شأن انسانی یک دختر و هدف خلق این ریحانه بهشتی میباشد.
نقش و وظیفه
دومین حوزهای که در آن نگاه متفاوت انقلاب اسلامی به دختران قابل پیگیری است، حوزه نقش و وظیفه میباشد. در واقع دختران انسانهایی هستند که وظیفه دارند با رشد و تعالی معنوی که برای خود محیا میسازند، مراحل تکامل بشری را طی نمایند و در این مورد هیچ تفاوتی میان جنس زن و مرد وجود ندارد.[۶] دومین نقش مهم و اساسی دختران، نسبت به خانواده تعریف میشد. محیطی که با شمع وجود دختران محل انس، سکینه و آرامش معرفی شده است[۷] و بدین واسطه دختران نقش همسری و مادری را برمیگزینند. در این محیط، با ایفای نقش مناسبی که تنها از عهده دختران برمیآید، تحولات مهم تاریخ رقم خورده است و نسلهای بشریت، با آذوقه مناسب مادی و فرهنگی که از مادران دریافت نمودهاند، رشد و تکامل مییابند.[۸] سومین نقش دختران، نسبت با جامعه و عرصههای مختلف – اقتصاد، سیاست، فرهنگ و… – رقم میخورد. این حضور و نقشآفرینی اجتماعی با رعایت چند نکته، با هیچگونه محدودیت و مانعی روبهرو نیست. شرط اول، رعایت اولویتکاری است. تربیت فرزند، هنر و ظرافتهایی را میطلبد که تنها از عهده دختران برمیآید ودیگران نمیتوانند این کار را انجام دهند. اما برای انجام فعالیتهای اجتماعی، داوطلبان زیادی وجود دارد که میتوانند آنها را انجام دهند.[۹] این اولویتبندی نباید زمینه شانه خالی کردن دختران از حضور و نقشآفرینی در اجتماع شود، بلکه در این رابطه تنها رعایت تقدم کاری بسیار مهم است.[۱۰] شرط دوم، رعایت حجاب و پوشش مناسب است. حساسیتی که اسلام در این باب دارد، به خاطر رعایت مرزبندیها و عدم اختلاط و امتزاج زن و مرد به عنوان زمینهای فسادآور است. اگر این حساسیت اسلام نسبت به روابط و نوع اختلاط زن و مرد رعایت شود، همه کارهایی که مردان میتوانند در عرصههای اجتماعی انجام دهند، زنان هم – اگر قدرت جسمی و شوق و فرصتش را داشته باشند – میتوانند انجام دهند.[۱۱] شرط سوم در این رابطه، حفظ کرامت و منزلت دختر است. تحمیل کارهای سنگین و خارج از ظرفیت طبیعی زن، تحت سیطره گرفتن او و…، کارهایی است که منزلت و کرامت زن را تحت شعاع قرار داده و تعالی او را به حاشیه میراند.[۱۲] اینها شروطی است که با رعایت آن، حضور عزتمندانه و تعالیبخش زن در جامعه نه تنها بدون مانع میباشد، بلکه در مواردی فریضه به حساب میآید.[۱۳]
حق و حقوق
در رابطه با حقوحقوق دختران، انقلاب اسلامی با مبنا قرار دادن تعالیم تعالیبخش اسلام بر محور آزادی، حقوقی را برای دختران تعریف کرده است که تمدن غرب با ذکر شعارگونه آنها، دلهای تشنه را فریفته است.[۱۴] بر مبنای این حقوق با محوریت آزادی، برای دختران حقوقی مانند حق تحصیل، حق مالکیت، حق اشتغال، حق مشارکت در فعالیتهای اجتماعی، حق انتخاب و… تعریف شده است. در واقع در انقلاب اسلامی یک دختر با آزادی تمام میتواند علم بیاموزد، آگاهی کسب کند و به شأن خود واقف شود،[۱۵] میتواند بدون کسب اجازه در ثروت خود تصرف نموده و بنا به صلاح دید خود مصرف نماید،[۱۶] میتواند با توجه به ظرفیتها، قابلیتها و اولویتهای احصا شده فعالیت اقتصادی، سیاسی و یا اجتماعی داشته باشد،[۱۷] میتواند در انتخابات شرکت کرده و با ولی زمان خود بیعت نماید[۱۸]و میتواند شوهر و شرایط زندگی خود را، خود برگزیند.[۱۹] اینها مواردی از حق و حقوق دختر و زن میباشد که انقلاب اسلامی با الهام از مبانی اسلام برای دختران قائل شده است.
جمعبندی
با توجه به نگاه سراسر متعالی نظام جمهوری اسلامی ایران به دختران که در سه حوزه شأن و منزلت، نقش و وظیفه و حق و حقوق به صورت کامل بحث شد، نکته مهم در این رابطه وظیفه خطیری است که دختران در گفتمان نمودن این هویت دارند. زیرا آن کسى که باید شأن اسلامى دختر و زن را بشناسد و از آن دفاع کند، در درجه اوّل خودِ دختران هستند. دختران باید بدانند که اسلام، به آنها چه نگاهی دارد، برای آنها چه مسئولیتهایی را معیّن کرده و حقوحقوق آنها چیست، تا با معرفت بتوانند نگاه اسلامی و انقلابی را با نگاههای دیگر مقایسه کرده و سنجش نمایند. این معرفت و شناخت به انتخاب آگاهانه و همراه با بصیرت ختم خواهد شد که میتوانند از آن دفاع نمایند و نسبت به آن مطالبه داشته باشند. اگر این گفتمان توسط خود دختران تبدیل به مطالبه نشود، کسانى که به هیچ ارزشى پایبند نیستند، به خود اجازه خواهند داد که به دختران و زنان ستم نمایند؛ همچنان که امروز در دنیاى غرب و در زیر سایه نظامهاى مادّى آن دیار، با وجود شعارهایى که نسبت به زن سر داده میشود، بیشترین ظلمها به دختران و زنان رخ میدهد.[۲۰]
[۱]. ۲۵/۹/۱۳۷۱٫
[۲]. ۳۰/۶/۱۳۷۹٫
[۳]. ۲۵/۹/۱۳۷۱٫
[۴]. ۱/۲/۱۳۸۹؛ ۲۵/۹/۱۳۷۱٫
[۵]. ۱۶/۱۰/۱۳۶۹٫
[۶]. ۳۰/۷/۱۳۷۶٫
[۷]. ۵/۵/۱۳۸۴٫
[۸]. ۲۰/۱۲/۱۳۷۵٫
[۹]. ۱۴/۱۰/۹۰٫
[۱۰]. ۱۳/۱۲/۶۳٫
[۱۱]. ۲۰/۱۲/۱۳۷۵٫
[۱۲]. ۲۸/۶/۱۳۷۵٫
[۱۳]. ۲۶/۱۰/۱۳۶۸٫
[۱۴]. ۱۸/۱۱/۱۳۸۰٫
[۱۵]. ۲/۶/۱۳۷۵٫
[۱۶]. ۲/۱۲/۱۳۷۵٫
[۱۷]. ۲۸/۶/۱۳۷۵٫
[۱۸]. ۳۰/۶/۱۳۷۹٫
[۱۹]. ۴/۱۲/۱۳۸۱٫
[۲۰]. ۲۰/۱۲/۱۳۷۵٫