شاخه گل خوشبو[۱]
دکتر مرضیه شعربافچی دکترای مطالعات زن (حقوق زن در اسلام) دانشگاه تربیت مدرس
جایگاه و منزلت دختر در اسلام
ظهور اسلام در جزیره العرب، بسیاری از معادلات رایج جامعه آن روز را تغییر داد و نظم افکار و رفتار مردم را بر طبق آموزههای خداوند و رفتار مورد پسند او که همانا صحیحترین رفتار صادره از یک انسان بود، منتظم نمود. بدین ترتیب بسیاری از آداب و رسومی که از اصول مسلم تلقی میشد، برای آنان رنگ باخت و جای خود را به رفتار و آداب شریف انسانی و مطابق با فطرت و خواست خداوند داد.
از جمله این افکار و عادات، تصوری بود که آنان از جنس زن و بهویژه دختران داشتند. دختران در آن زمان از عادیترین حق خود که حق حیات بود، بیبهره بودند. آنان جزو سپاه و لشکر به حساب نمیآمدند و بنابراین، نفع خاصی برای آنها متصور نبود. دختران نیروی کار مناسبی برای کشاورزی هم نبودند و با ازدواج به خاندان و قبیله همسر ملحق میشدند و در یک کلام، نبود آنان بهتر از بودشان بود.
نبی مکرم اسلام(صلی الله علیه و اله سلم)، تمامقد در برابر جامعه آن زمان ایستاد و تمام تلاش خود را به کار بست تا رفتار با دختران را به رفتار تراز اسلام نزدیک کند. احادیث زیادی از نحوه سلوک با دختران از پیامبر(صلی الله علیه و اله سلم) و ائمه معصومین:، نشان میدهد اسلام به کلی قواعد رایج در مورد دختران را تغییر داده است.
بنابراین، شاید برای شناخت جایگاهی که دختران در دین مبین اسلام دارند و طریقه صحیح رفتار و برخورد با آنان، بهترین راه، مطالعه آیات و روایاتی باشد که نظر حقیقی خداوند و پیامبر۹ و ائمه معصومین: را به ما نشان میدهد.
دختران در قرآن
اولین مسئلهای که در قرآن درباره دختران جلب توجه میکند، مبارزه با تفکر برتر بودن فرزند پسر بر فرزند دختر و پرداختن به مسئله زندهبهگور کردن دختران است که امری رایج در عربستان پیش از اسلام بود. خداوند در آیه اول سوره نساء، به صراحت اعلام میکند که منشأ خلقت زن و مرد یکی است[۲] و هیچیک بر دیگری برتری ندارد. همچنین در آیات ۵۸ و ۵۹ سوره نحل، به دفاع از شخصیت دختران پرداخته و کسانی که از شنیدن خبر دختر شدن فرزند خود ناراحت میشدند را سرزنش مینماید.[۳]
در آیات سوره تکویر نیز خداوند به ماجرای تلخ زندهبهگور کردن دختران میپردازد و عنوان میکند که در روز قیامت از این دختران معصوم سؤال میشود که به «کدامین گناه کشته شدهاند»؟ نکته قابل تأمل، توجه به مخاطب در این آیه است؛ علامه طباطبایی در تفسیر این آیه میفرمایند: با اینکه مسئول قتل این دختران پدران آنان میباشند و انتقام باید از پدران گرفته شود، خداوند در آیه دختر زندهبهگور شده را مخاطب میسازد تا بدین بهانه هم قاتل را توبیخ کرده باشد و هم زمینه تظلمخواهی دختر معصوم را برای انتقامکشی از پدر گناهکارش فراهم نماید.[۴]
خداوند در آیات دیگری نیز به ذکر داستانهایی در مورد دختران دیگر پیامبران میپردازد. در داستان حضرت موسی(علیه السلام)، آنجا که پس از خروج از مصر با دختران حضرت شعیب(علیه السلام) روبهرو میشود و خداوند راه رفتن آنها را آمیخته با حیا توصیف میکند؛ و آنجا که یکی از دختران به پدر خود پیشنهاد میدهد که موسی را به عنوان چوپان استخدام کند؛ زیرا با درایتی که داشت، او را فردی امین و نیرومند یافته بود.[۵]
قرآن در سوره آلعمران به داستان تولد حضرت مریم(سلام الله علیها) نیز اشاره میکند و گفتوگوی مادرش با خداوند را در شب تولد ایشان شرح میدهد: «همسر عمران گفت: پروردگارا آنچه در شکم دارم نذر تو کردم تا آزاد شده تو باشد… پس چون وضع حمل نمود، گفت: پروردگارا من دختر زادهام و پسر چون دختر نیست … پس پروردگارش مریم را با حسن قبول پذیرا شد».[۶] علامه طباطبایی بر این عقیده است که جمله «پسر چون دختر نیست» کلام خداوند متعال است و به جایگاه والای حضرت مریم اشاره دارد.[۷] این آیات اشاره دارند که نیل به مقامات والای معنوی در گرو زن یا مرد بودن نیست.
در کنار آیات قرآن، روایات نیز ما را به فهم مقام و جایگاهی که دختران در اسلام دارند رهنمون میسازند. این سخنان از چند زاویه قابل تأمل و مداقه هستند؛ از یکسو کلمات و عباراتی است که در توصیف دختران در کلام این بزرگواران به کار برده شده است، و از طرف دیگر آثاری است که ایشان برای والدین صاحب دختر برشمردهاند. همچنین ائمه اطهار: در پی فرهنگسازی برای نحوه رفتار با فرزندان دختر نیز بودهاند. در ادامه شرح مختصری از این عناوین ارائه میگردد.
توصیف دختران
در میان کلمات و توصیفات معصومین:، انتخاب واژگان در توصیف دختران بسیار جلب توجه میکند. در روایات از دختران تعبیر به مونس گرانبها،[۸] دلسوز و مددکار و با برکت،[۹] علاقمند به پاکیزگی، بهترین فرزندان، یاور خانواده، باقیات الصالحات، دوستداشتنی، پر محبت، پاک و پاک کننده شده است.[۱۰]
آثار مترتب بر داشتن فرزند دختر
یکی از جنبههای سخنان معصومین:، وصف خانوادههای صاحب فرزند دختر و شرح نتایج دنیوی و اخروی آن است.
پیامبر(صلی الله علیه و اله سلم) خداوند را نسبت به زنان مهربانتر از مردان میدانستند.[۱۱] امام صادق(علیه اسلام) سرپرستی دو دختر را سبب واجب شدن بهشت بر پدر آنها اعلام کردند.[۱۲] دختر دیندار در قیامت مانع از ورود پدر و مادرش به جهنم میشود.[۱۳] هر روز بر خانهای که در آن دختر باشد، دوازده برکت و رحمت از آسمان نازل میشود و زیارت فرشتگان از این خانه قطع نمیگردد و فرشتهها برای پدرشان هر روز و شب عبادت یک سال را مینویسند.[۱۴] و بالاخره اینکه پسران نعمت خداوند هستند، ولی دختران حسنات الهی میباشند، خداوند از نعمت سؤال میکند و به حسنات پاداش میدهد.[۱۵]
آموزش رفتار با فرزند دختر
آنچه از روایات اسلامی در باب تربیت و رفتار با دختران بر میآید، نشان از این دارد که در تربیت دختران توجه به عنصر محبت و عاطفه، رساندن آنها به مرحله رشد روانی و ایجاد روانی متعادل و آشنایی با فنون زندگی آنها باید پررنگ باشد. از آنجا که دختران، مادران نسل بعد و سازنده اجتماع آینده هستند، توجه دقیق به تربیت آنان، در واقع بیمه کردن جامعه پیش رو است. تربیت همانا فراهم کردن عوامل شکوفایی استعدادها است و تمام هنر یک مربی این است که بتواند با درک متقابلی که از متربی خود دارد، چنین زمینهای را برای وی فراهم نماید. ابعاد دینی، اخلاقی، عقلی، جسمی و روحی دختران باید در پرورش آنها لحاظ گردد. عزت نفس و حس کرامت و در عین حال آماده شدن برای پذیرش نقشهای آینده، از مسائلی است که باید در دختران از حالت بالقوه به بالفعل تبدیل گردد.
جمعبندی
همانگونه که مشخص است، سیاق کلی روایات بر این است که دختران در زمان ظهور اسلام و تا مدتها پس از آن، مایه ننگ خانواده و موجوداتی پایینتر از پسران به شمار میآمدند. احترام و شأنی که دین مبین اسلام برای زنان و بهویژه دختران در آموزههای خود قائل شده است، در میان دیگر ادیان آسمانی بینظیر است؛ چه رسد به مکاتبی که ریشه در وحی آسمانی نیز ندارند و تراوشات ذهن ناقص آدمیان هستند. اسلام چنان شخصیت کامل و محترمی از دختران ارائه داده که پس از گذشت چندین قرن از ظهور آن، هنوز هیچ مکتبی نتوانسته است چنین حرمت والایی برای دختران متصور شود. شأن و جایگاه دختران و زنان چنان در اسلام محترم و ستودنی است که هیچیک از ایسمهای خودساخته بشر با پشتوانه بعضا چند صد ساله آزمون و خطا، نتوانستهاند جایگاهی مشابه به وی ارزانی دارند.
[۱]. هرگاه مژده ولادت دختر به پیامبر(صلی الله علیه و اله سلم) داده میشد، آن حضرت میفرمود: شاخه گل خوشبویی است و روزی او هم به عهده خداوند متعال است؛ وسائل الشیعه، ج۲، ص۱۰۲٫
[۲]. نساء، ۱٫
[۳]. نحل، ۵۸ و ۵۹٫
[۴]. تفسیر المیزان، ج ۲۰، ص۳۵۱٫
[۵]. قصص، ۲۲-۲۶٫
[۶]. آلعمران، ۳۵-۳۷٫
[۷]. تفسیر المیزان، ج ۳، ص۲۶۹ و ۲۷۰٫
[۸]. کنزالعمال، ح ۴۵۳۷۴٫
[۹]. همان، ح ۴۵۳۹۹٫
[۱۰]. بحارالانوار، ج۱۰۱، ص۹۸٫
[۱۱]. کافی، ج۶، ص۶، ح۷٫
[۱۲]. مکارم الاخلاق، ج۱، ص۲۳۹٫
[۱۳]. میزان الحکمه، ج۱، ص ۱۰۷، ح ۴۰۳٫
[۱۴]. جامع الاخبار، ص۲۸۵٫
[۱۵]. وسائل الشیعه، ج۲۱، ص۳۶۷٫