شاخص تشکیلات اسلامی
آیت الله شهید دکتر بهشتی
اشاره
آنچه میآید ۱۰ توصیهی تشکیلاتی شهید بزرگوارایت الله دکتر بهشتی است که حدود ۳۰ سال پیش در جمع انجمن های اسلامی سازمان بهزیستی بیان شده است.
سرآغاز
ما برای این که بتوانیم کارهای بزرگی را انجام دهیم، بیشک باید متشکل باشیم. رابطه هایایمانی، اعتقادی، علمی و دینی سازمان نیافته، برای رسیدن به «بخشی» از اهداف و تحقق بخشیدن به قسمتی از مراحل یک انقلاب میتواند کافی باشد، ولی برای رسیدن به بخشی دیگر از اهداف و تحقق بخشیدن به آن قسمت دیگر از آرمان هایایک انقلاب کافی نیست… ما همچنان بر داشتن یک تشکل پافشاری داریم؛ اما شرط آن این است که:
- تشکل باید پاسدار ارزش ها باشد، نه پاسدار خود. نگهبان ارزشها باشد، نه نگهبان خود.
- تشکل باید سازندهی ما، آسانکننده خودسازی برای ما و کمکی به «سیر الی الله» برای شرکت کنندگان در این تشکل باشد.
- شرط سوم، این که این تشکیلات به درد مردم بخورد، نه این که یک باری باشد بر دوش این جامعه. برادرها و خواهرهائی که بار سنگین مسئولیت ها را بر دوش دارید و چشمها در انتظار نتایج تلاشهای به هم پیوستهی شماست، خوش آمدید!
شماها در اقلیت هستید و دیگر نمیخواهیم تعارف بکنیم که اقلیت هستیم. شما اقلیت مؤمن میخواهید چه کار کنید؟ میخواهید بر ستون قدرت دولت تکیه کنید و بگویید بله، امروز دیگر دولت، دولت ماست؟ میخواهید بر ستون قدرت دولت پیروز انقلاب تکیه کنید و کارهایتان را پیش ببرید؟ نظر ماها این است که شما یک اقلیتی باشید که تکیه کنید بر: - ایمان هرچه قویتر به آرمان تان و به کارتان نگذارید اینایمان در شماها خدای ناکرده پژمرده و ضعیف شود. اینایمان باید روز به روز تقویت گردد.
- برنامه های عملیای که در آن، تفوق و برتری کار کرد ساختار اسلامی و نیروهای مؤمن به چشم بخورد؛ باید به گونهای باشد که خواهر مسلمان و برادر مسلمان ما که از یک همسن و همکلاسی و هم رتبهی غیرمسلمانش در مقام عمل دینی صالحتر است، در مقام عمل اجتماعی نیز سودمندتر باشد. اگر عمل شما به حال مردم سودمند واقع شود، ماندنی خواهید بود. این بیان قرآن است. «فاما الزبد فیذهب جفاء و اما ما ینفع الناس فیمکث فی الأرض» (کف میرود و آنچه برای انسانها سودمند است میماند. سورهی مبارکه رعد/ایه ۱۷) سودمندی بیشتر ما باعث پیروزی ماست. به همین جهت در خودسازی فردی و جمعی انجمن هایتان باید طوری برنامه ریزی کنید که در صحنهی خدمت به مردم بدرخشید؛ نه برای تعریف مردم بلکه برای خدا.
- ارتباط تان را قوی کنید؛ وقتی یک عده در اقلیت هستند، باید بکوشند تا به کمک ارتباطات گسترده، یک جمع بزرگتر شوند. وقتی که همه یکجا جمع هستید، احساس دلگرمی و قدرت بیشتر میکنید.
- جذب عناصر جدید؛ گاهی دافعه خیلی قوی است؛ اما جاذبه چندان قوی نیست. مسلمان، هم دافعه دارد و هم جانبه. شما باید جاذبهتان زیاد باشد. باید کلامتان و رفتارتان چنان باشد که اطرافیانتان را یکی یکی جذب کنید. اصلا باید برنامه داشته باشید برای جذب آنها. مبادا فکر کنید که اینهایی که با ما مخالف هستند دیگر کارشان خراب است و درست شدنی نیستند. خیر، انسان تغییر میکند. خیلی ها آدم های خوبی هستند، میلغزند و بد میشوند. خیلی ها آدمهای بدی هستند و در اثر ارشاد و معاشرت خوب میشوند. تعالیم اسلام یادتان نرود. اسلام میگوید تا آخرین لحظات حیات، در توبه باز است.
- انضباط؛ هر کار دسته جمعیای که انجام میدهید باید همراه باشد با انضباط تشکیلاتی، بچه مسلمانها به انضباط مقدار کمی بها میدهند. باید یک مقدار به انضباط بیشتر بها بدهیم، اما نظم فرعونی نه؛ زیرا نظم گاهی فرعونی و طاغوتی است. نظم ما باید الهی، سازنده و نورانی باشد.
- شناسایی و کشف استعدادها؛ کشف عناصر مدیر و به دردخور که بتوانند پستهای کلیدی و مؤثر را با لیاقت اداره کنند. گاهی ما یک فرد متدین و خوبی را میگذاریم رأس کاری ولی چون تواناییاش ضعیف است، اثر بدی میگذارد شما باید مدیرهای مومن و متعهد ۱۰ سال اینده را، هم کشف کنید و هم بسازید.
- معلوماتتان را ببرید بالا در کنار مطالعات اسلامی مطالعاتتان باید اسلامی باشد، فنی هم باید باشد. هر کدام از شما وظیفهی شرعیتان است که در هفته یک مقدار روی رشتهی خاص خودتان مطالعهی فنی کنید، طوری که کاردانی و کارایی فنی شما رو به افزایش پیگیر و مستمر باشد.
- شیوههای صحیح برخورد با دشمن و مخالف را یاد بگیرید؛ گاهی برادرها و خواهرها با جریانهای مخالف میخواهند برخورد کوبنده داشته باشند؛ اما طرز برخورد آنها طوری است که در جامعه محکوم میشوند. شیوههای برخورد باید صحیح باشد. باید دربارهی این شیوه های برخورد بنشینید و تبادل نظر کنید.
- انتقاد از خویشتن؛ایا هیچ وقت دور هم جمع میشوید بگویید این یک هفته نقایص و عیب کارم این بود. این کار را میکنید یا خیر؟ خوب، شروع کنید! هیچ اشکالی ندارد. «المؤمن مرآت المؤمن» یعنی چه؟ برادر و خواهر مسلمان باید اینهی یکدیگر باشند. اینه یکی از کارهایش این است که عیبهای آدم را میگوید. بنابراین هر هفتهای، دو هفتهای، یک ساعت دور هم بنشینیم با روی باز و گشاده رویی هر کسی اول عیبهای خودش را بگوید بعد آنهایی که جا میماند دیگران بگویند، بعد هم عیب جمعمان را بگوییم.
- امید کامل به اینده؛ هیچ مسلمانی حق یأس و ناامیدی ندارد. آدمهایی که ایمان به خدا ندارند آنهایی هستند که از گشایش آفرینی خدا در تنگناها مأیوس میشوند. انسانهای مؤمن همیشه باید امیدوار باشند. آنقدر قرآن و اسلام به ما تعلیم میدهد که نه با یک غوره سردی تان بشود و نه با یک مویز گرمیتان»