سرنوشت مشترک
سیرهی پیامبر اکرم (ص) دربارهی امر به معروف و نهی از منکر
میدانیم که هر کدام از ما نامهی عمل مخصوص به خود داریم، و دارای یک سرنوشت فردی مخصوص به خود هستیم، و مسؤولیت انجام کارهایی که در جریان زندگی انجام میدهیم، برعهدهی خود ما، و پاسخگویی آن هم با خود ما است. اما از آن جایی که ما یک زندگی جمعی و اجتماعی داریم، پس دارای یک سرنوشت مشترک اجتماعی هم هستیم و نامهی عمل مشترک هم داریم. به این نکته در قرآن کریم هم تصریح شده است که هر امتی برای خود یک نامهی عمل جمعی دارد.
مسأله واضح است: کارهایی که ما انجام میدهیم، روی سرنوشت جامعه تأثیر میگذارد؛ ولو یک شخص انجام دهد. کارهای نیکی که یک فرد انجام میدهد، در فضای عمومی زندگی اجتماعی مردم تأثیر میگذارد؛ همچنان که اگر کارهای ناشایستی هم انجام دهد، باز روی فضای زندگی عمومی مردم تأثیر میگذارد. از این جهت، چیزی شکل میگیرد به نام «مسؤولیت مشترک».
یعنی همانگونه که افراد موظفند از اعمال خود و این که مرتکب کارهای ناشایست نشوند و کارهای خوب انجام دهند، مراقبت کنند؛ لازم است که به سایر اعضای جامعه و کسانی که که پیرامون آنها زندگی میکنند و کسانی که دارای مسؤولیتهایی در جامعه هستند نیز توجه کنند و به این ترتیب، دربارهی آنها هم احساس مسؤولیت داشته باشند، تا آنها هم تشویق به انجام کارهای خوب و شایسته شوند و جلوی انجام کارهای ناصواب هم گرفته شود.
این مسأله در فرهنگ اسلامی ما در قرآن کریم و در روایات اهلبیت (علیهمالسلام) و در سیرهی خاتم الانبیا محمد مصطفی(ص) به عنوان یک اصل کارساز و جدی «امر به معروف و نهی از منکر» معرفی شده است.
اسلام عزیز این اصل را تعبیه کرده است تا امت اسلامی همیشه در حال یک پویش رو به کمال باشد. یعنی آحاد جامعهی اسلامی، تشویق کننده به خوبیها و خیرات و نیکیها در جامعه باشند و از این که ویروسهای خطرناک گناه و معصیت و آسیبهای اجتماعی در جامعه شکل بگیرد، مراقبت کنند، یا اگر شروع شده است، جلوی آن گرفته شود. این وظیفهی عمومی به عهدهی همهی مسلمانان و مؤمنان گذاشته شده است؛ البته با شرایطی که اشاره خواهد شد.
مسافران کشتی!
تعبیر زیبایی از پیامبر عزیز اسلام(ص) داریم که سیر مسألهی امر به معروف و نهی از منکر را خیلی جالب بیان فرمودهاند. حضرت برای این که مسألهی امر به معروف و نهی از منکر خوب شناخته شود، فرمودند: شما نگاه کنید به مسافرانی که در یک کشتی نشستهاند، و در وسط دریا در حال مسافرت هستند؛ آیا کسی میتواند به حکم این که این جایی که من نشستهام، مربوط به خود من است و پول آن را دادهام، به خود اجازه بدهد همان جایی را که نشسته است، سوراخ کند؟ توقع هم داشته باشد که دیگران هم کاری به او نداشته باشند؟ اگر شروع کرد به سوراخ کردن و دیگران هم کاری به کار او نداشتند، آیا هلاکت فقط به او میرسد یا همهی مسافران کشتی را در بر میگیرد؟
نبی اکرم(ص) بعد از این مثال فرمودند: ما در جامعهای که با هم زندگی میکنیم، تا حد زیادی سرنوشتمان وابسته به یکدیگر است؛ اگر ویروس گناهی در جامعه منتشر شد، اینگونه نیست که فقط گنهکار آسیب ببیند، بلکه به دلیل شبکهی ارتباطات اجتماعی، به صورت فیزیکی و متافیزیکی، آن گناه اثر خود را بر سرنوشت عمومی جامعه میگذارد.
به خدا پناه میبریم اگر این گناه و معصیت از ناحیهی مسؤولان باشد! به خدا پناه میبریم اگر انجام فلان منکر به وسیلهی کسانی باشد که صاحب منصب و قدرتی در جامعه هستند! آثار اعمال ناشایست آنها بسیار گستردهتر و خطرناکتر است؛ اینجاست که یک وظیفهی امر به معروف و نهی از منکر است.
تشویق و تقبیح
پیغمبر عظیمالشأن(ص) در سیرهی خود نسبت به این مسأله خیلی اهتمام میورزیدند و روش عمومی خود ایشان، تشویق به خوبیها و تقبیح نارواییها و ناشایستها بود؛ هم فضایل را معرفیمیکردند و به آنها امر میفرمودند، و هم ناراستیها و ناشایستها را میشناساندند و نسبت به آنها نهی میفرمودند. این مسأله یک محوریت در سیرهی اجتماعی پیامبر عظیمالشأن ما داشت؛ چنان که فرمودند: «یحسن الحسن و یقویه». پیغمبر اکرم (ص) خوبیها را تحسین میکردند و اگر میدیدند در جامعه یک رفتار خوب و یک مواجههی شایسته و یا کار مناسبی در حال انجام است، آن شخص را تشویق میفرمودند. اگر هم میدیدند کار ناروایی هست، «یقبح القبح؛ آن را تقبیح میکردند»؛ «و یوهنه؛ و آن را تضعیف میکردند».
این در سیرهی عمومی پیامبر اکرم(ص) وجود داشت. و قرآن کریم هم در وصف پیامبر اکرم(ص) فرموده است: پیامبر عزیز! «یأمرهم بالمعروف و ینهیهم عن المنکر و یحلّ لهم الطیبات و یحرّم علیهم الخبائث». این روش عمومی پیامبر اکرم (ص) بود که به جامعه امر به معروف و نهی از منکر بکنند. علاوه بر این که خود رسول مکرم(ص) مقید بودند و اصلاً برنامهی اصلی رسالت ایشان امر به معروف و نهی از منکر بود، و به این مسأله خیلی هم سفارش میکردند.
بهترین امت از منظر قرآن کریم
خب قرآن کریم، امت اسلامی را به عنوان یک امت برگزیده معرفی میکند؛ به عنوان «خیر امت»؛ بهترین امتها. آن چیزی که باعث میشود امت اسلامی در صدر قرار بگیرد، عبارت از همین داشتن ظرفیت عظیم رشد و بالندگی است، که از آن تعبیر میشود به امر به معروف و نهی از منکر. «کنتم خیر امت اخرجت للناس تأمرون بالمعروف تنهون عن المنکر». این برنامه در نظر قرآن کریم، معیار خوبی امت اسلامی و برتری آنها شمرده شده است.
کار پیامبرانه!
پیامبر عظیمالشأن(ص) امر به معروف و نهی از منکر را به جامعهی اسلامی معرفی میکردند و اهمیت و جایگاه آن و آسیبهایی را که از برداشته شدن این نظارت عمومی در جامعه، و ترک امر به معروف و نهی از منکر برای جامعه به دنبال دارد، اینها را بیان میکردند. نمونههایی از این بیانات نورانی در این جا آورده میشود؛ از جمله فرمودند: کسی که امر به معروف و نهی از منکر میکند، جانشین خداوند در روی زمین است و دارد کار پیامبرانه انجام میدهد.
مؤمن ضعیف کیست؟
پیامبر اکرم (ص) میفرمودند: خداوند، مؤمن ضعیف را دوست ندارد؛ آن مؤمن ضعیفی که دین ندارد. پرسیدند: یا رسولالله! مؤمن ضعیفی که دین ندارد و مورد بغض خدای متعال است، کیست؟ فرمودند: «الذی لاینهی عن المنکر». یعنی آن کسی که در جامعهای زندگی میکند ـ یک جامعهی کوچک مثل خانواده یا یا جامعهی بزرگتر مثل مدرسه و محیط کار ـ و در این محیطهای عمومی نسبت به آن چیزی که در اطراف او اتفاق میافتد، بیتفاوت است و از نظر ارزش گذاری دینی و الهی هیچ خاصیتی ندارد. اگر کار خوبی ببیند، تشویق نمیکند و اگر ببیند کار خوبی صورت نگرفته و وظیفهی بزرگی زمین گذاشته شده است، یا کسی دارد مرتکب معصیت میشود، به روی خود نمیآورد. فرمودند: این مؤمن، یک مؤمن ضعیف بیحال بیرمقی است که خدای متعال او را دوست ندارد. نه تنها او را دوست ندارد، بلکه نسبت به او بغض هم دارد.
نقطهی شروع
وقتی این آیه نازل شد که: «یا ایها الذین آمنوا قو انفسکم و اهلیکم ناراً؛ ای اهل ایمان! خود و خانوادههای خود را از آتشی که بر اثر گناه برافروخته میشود، حفظ کنید»، دیدند یکی از مسلمانها نشسته است و دارد زار زار گریه میکند. میگفت: من بیچاره نمیتوانم خود را نگهداری و کفایت کنم، تا چه برسد که مسؤولیت خانواده هم بر عهدهی من باشد! پیامبر عظیمالشأن(ص) او را روشن کردند و فرمودند: «حسبک أن تأمرهم بما تأمر به نفسک؛ کفایت میکند (در انجام وظیفهای که در این آیه متوجه تو شده است) که به خانوادهی خود تذکر دهی». همان کارهای خوبی که برای خود لازم میدانی، در خانواده به آنها فرمان دهی، و همان کارهایی را که انجام نمیدهی، آنها را هم نهی کن! نقطهی شروع هم خانواده است. باید افراد در محیط خانواده به این مسأله توجه داشته باشند، چون سرنوشت اصلی خانواده، در همان فضای خانه و در محیط خانواده شکل میگیرد و تأثیر اعمال شخصی افراد، در محیط خانواده به مراتب بر روی سرنوشت دیگران بیشتر است، تا در محیطهای بزرگتر.
آثار سوء ترک امر به معروف و نهی از منکر
حضرت رسول(ص) میفرمودند: امر به معروف و نهی از منکر محرومیتی برای شما پیش نمیآورد؛ نگران نباشید. نه مرگ شما را نزدیک خواهد کرد و نه روزی شما را کم میکند. در مقابل میفرمودند: اگر جامعه امر به معروف و نهی از منکر را ترک کند، چه مصیبتهایی که برای او به وجود خواهد آورد: اشرار بر جامعه مسلط میشوند، دعای نیکان به اجابت نمیرسد، برکت از جامعه رخت بر میبندد و نصرت الهی برداشته میشود؛ چون امر به معروف و نهی از منکر، شیرازهی قوانین اسلامی است. اگر برداشته شد، سایر قوانین الهی هم بر زمین خواهد ماند و امت اسلامی به انواع و اقسام آسیبهای اجتماعی مبتلا خواهد شد؛ زیرا شیاطین که بیکار ننشستهاند، آنها مرتب گنهکاران و انسانهای ضعیفالنفس را تشویق میکنند تا حیا از جامعه برداشته و قانونشکنی و اذیت و آزار مردم در جامعه رسم شود، و رشوهخواری و حرامخواری و گرفتن و دادن ربا در جامعه مرسوم گردد. اگر جامعهی اسلامی مراقب نباشد، و زنده به زودی تحت تأثیر این خطرات، آسیب خواهد دید.
وظیفهی خطیر مسؤولان
وظیفهی امر به معروف و نهی از منکر در درجهی اول برعهدهی نخبگان و برجستگان جامعه و عالمان و دانشمندان و نیز بر عهدهی رسانههای بزرگ، و دستگاه تعلیم و تربیت و دانشگاهها و مدارس، و صاحبان قلم و صاحبان هنر است. همهی اینها باید به میدان بیایند؛ زیرا سخن آنها، روش آنها و هنر ایشان بر جامعه اثر خاص خود را دارد. وظیفهی مسؤولان و مدیران از همه سنگینتر است، زیرا کسانی که سرنوشت یک اداره، یک وزارتخانه و یک تشکیلات بزرگ بر عهدهی آنها است، محیط کاری خود و همین طور آثار وضعی فعالیتهای خود را که هم بر افراد تحت خدمت آنها و هم بر افراد جامعه تأثیر میگذارد، باید مراقبت کنند. وظیفهی آنها بیشتر است، چون امکانات بیشتری در اختیار آنها است و تأثیر آنها زیادتر است.
اهمیت روش شناسی
روش شناسی امر به معروف و نهی از منکر، مسألهی بسیار دقیقی است؛ چون دربارهی مواجههی انسانها با یکدیگر و برای این که تأثیر مثبتی اتفاق بیفتد، خیلی نکتههای دقیق باید رعایت شود. متأسفانه ما گاهی به امر به معروف و نهی از منکر، از این منظر، کمتر توجه کردهایم؛ یعنی در حقیقت به روشها توجه نکرده و گاهی خواستهایم با یک روش غلط معروفی را جا بیندازیم، یا با یک روش منکر جلوی منکری را بگیریم، که نتیجهی عکس گرفتیم.
سه خصلت مصلحان از دیدگاه رسول خدا(ص)
درزمینهی روش شناسی، تعبیر بسیار زیادی از وجود مقدس پیامبر عظیمالشأن(ص) رسیده است، که اگر آن را مورد توجه خود قرار دهیم، جلوی بسیاری از این خطاها و اشتباهها گرفته خواهد شد. حضرت فرمودند: کسی میتواند امر به معروف و نهی از منکر بکند که سه ویژگی در او باشد:
«رفیق فی ما یأمر و ینهی»؛ آدم اهل مدارا و رفق باشد، روانشناسی برخورد اجتماعی را بداند، سعهی صدر و شرح صدر داشته باشد.
«عدل فی ما یأمر به و عدل فی ما ینهی عنه»؛ یعنی آدم با انصافی هم باشد، اهل عدالت و انصاف باشد.
«عالم به ما یأمر به و عالم بما ینهی عنه»؛ نسبت به آنچه که میخواهد امر و نهی کند، علم داشته باشد.
مراحل امر به معروف و نهی از منکر
الف. خودسازی مصلح: وقتی امر به معروف و نهی از منکر در جامعه اثر مثبت میگذارد که شخصی که امر به معروف و نهی از منکر میکند، در تلاش بر خودسازی باشد. شما وقتی خودتان یک شخصیت قوی و اهل عمل باشید، دیگران از شما خواهند شنید؛ حتی بدون این که بگویید، از شما خواهند شنید و رفتار شما اثر خودش را خواهد داشت، زیرا صدای عمل همیشه بلندتر است.
ب. اظهار برائت از عمل ناشایست با برخوردی کریمانه و طبیبانه: نکتهی دومی که بسیار مهم است، اصل برائت است؛ یعنی من وقتی حدس میزنم گناهی دارد صورت میگیرد، کافی نیست. اصل اول این است که گمان ببریم اتفاقی نیفتاده است. اصل بعدی وقتی است که مواجه شدیم با یک گناهی که دارد انجام میشود، یا معروفی که دارد ترک میشود، یا قانونی که دارد شکسته میشود. آنجا باید بررسی کنیم که شاید طرف نمیداند و جاهل است، یا شاید فراموش کرده و غافل است، یا شاید محیط تربیتی نامناسبی داشته است. این مسأله برای ما این امکان را فراهم میکند که ما با طرف به شکل طبیبانه مواجه شویم. امر به معروف از موضع طبابت است، و میخواهیم مسأله را حل کنیم. وقتی که خواستیم با طرف روبرو شویم، اصل، تکریم است. ما حق نداریم در شرایط عادی شخصیت طرف را بشکنیم. آن موارد استثنا است که خود شخص دیگر هیچ حرمت و کرامتی برای خود نگذاشته است. اما اگر حرمت او به عنوان امر به معروف و نهی از منکر شکسته شود، منکر دیگری اتفاق افتاده است. آن کسی که شخصیت او را مخدوش کردیم، دیگر «من هانت علیه نفسه فلا تأمن شره». این شخص از این به بعد گرفتاریهای بیشتری را برای جامعه به وجود خواهد آورد.
پس اصل در اینجا رفق است. «رفیق فی ما یأمر ان الله رفیق یحب الرفق»؛ خدا رفیق است و رفق و مدارا را دوست دارد. ما باید با طرف با نرمی و ملایمت روبرو شویم. خداوند وقتی موسی را سراغ فرعون میفرستد، میفرماید: «وقولا له قولاً لیّنا؛ با او نرم صحبت کن!»؛ «لعله یتذکر اویخشی». آن وقت ما میخواهیم به یک جوان پرخاش کنیم تا رفتارش را درست کند؟! آیا از اول درست است که رفتار پرخاشگرانه داشته باشیم، آن هم به اسم امر به معروف و نهی از منکر؟!
نکتهی دیگر این است که کمک کنیم به انجام امر به معروف یا ترک منکر. گاهی باید وسیلهای فراهم شود، گاهی باید مشورتی بدهیم، گاهی باید یک قرضی به طرف بدهیم، تا زمینهی گناه در او برداشته شود و مسأله حل گردد.
ج. مجازات: بله! آخرین مسأله عبارت است از این که طرف مجازات شود. البته این مسأله به مرحلهی آخر مربوط است و مجازات تارک معروف و آن کسی که منکر و معصیت را مرتکب میشود، یا حریمهای اجتماعی و قوانین الهی را زیر پا میگذارد، دیگر با دستگاه حکومتی است. اینجا دیگر جزء وظیفهی عامه نیست. از این به بعد دیگر بر عهدهی دستگاههای قضایی و انتظامی و امثال اینها است که وارد شوند و مسأله را حل کنند.