دلبری برگزیدهام که مپرس
شناخت دقیق مخاطب و نیازهای او، پیدا کردن مسألههای او و تحلیل و بررسی آنها «رسالت دینی» مربیان خیمههای معرفت را به معنی واقعی کلمه تحقق میبخشد؛ و سبب میشود مطالبی از این برای مخاطب به تبیین شود که درمان دردهای او و پاسخ نیازهای واقعی او باشد. لذا ضروری است که قبل از پرداختی به محتوای بحث مورد نظر تحلیل روی شناخت مخاطب و پیدا کردن مسأله او داشته باشیم.
دوران جوانی دوران آمیختگی تعقل و تقلید است. جریان در ابتدای راه قرار داد در جستجوی راه مطمئنی و الگوئی شایسته است. ارائه الگوی صحیح برای یک پیروی شایسته و سعادتبخش ضروری است میتواند زندگی او را در مسیر صحیحی قرار دهد.
ضرورت آنگاه که بدانیم دشمنان اسلام با اختصاص برنامهها و بودجه های کلان و با استفاده از همه تواناییها و امکانات خویش استفاده از ابزارهای گوناگون به ترویج و تأثیرئ الگوهای فاسد در بین قشر جوان پرداختهاند روشنتر شود.[۱]
جوانی شایستهترین الگوهای عالم و رسوا کردن تمام الگوهای دروغین و سد از رسالتهای ما در مقابله با این غارت بیامان است.
علت انتخاب موضوع
مخاطب نیاز ضد الگوی صحیح میباشد و از طرفی میدان عمل خود و اهل بیت علیهمالسلام را جدا میپندارد، میخواهیم با طرح این بحث اولاً: امکان الگوگیری از اهل بیت علیهمالسلام ثابت کنیم و ثانیاً، این الگو را معرفی کنیم و به چگونگی بهرهگیری از آنان بپردازید.
مسألهیابی
برای پیدا کردن مسأله مخاطب و ارائه راه کار، پاسخ به شش سؤال لازم و ضروری است.
۱ـ چرا مخاطب اهل بیت علیهمالسلام را الگوی عملی خود در ابعاد زندگیاش قرار ندادهاند.
- عدم شناخت جایگاه اهل بیت علیهمالسلام در عالم هستی.
- اشتباه و خطا در تشخیص مصادیق کمال و کامل.
- اطرافیان او اهل بیت را الگوی خود در تمام ابعاد زندگیشان قرار ندادهاند.
- برخی تصورات اشتباه او نسبت به اهل بیت علیهمالسلام.
- بعد زمانی مخاطب با اهل بیت و به تبع آن اختلاف شرایط زندگی.
- الگو جلوهدادن و بزرگ نمایی افرادی که شایستگی الگو بودن را ندارند.
۲ـ آثار مثبت و منفی پیروری و عدم پیروی از اهل بیت علیهمالسلام در زندگی مخاطب چیست؟
- احساس آرامش و اطمینان (یأمن من رکبها)
- رهایی از احساس پوچی و بیهدفی
- شناخت دین خدا و زیباییهای آن
- اصلاح جامعه
- عمل به احکام و دستورات الهی آسان خواهد شد.
- تسریح در رشد معنوی و حرکت به سوی کمال.
- آسودگی در دنیا و کامیابی در آخرت (رنازمن تمسک بکم و أمن من لعبأ الیکم)
- جایگاه ابدی او بهشت خواهد بود (من تبعکم فاالجنه مأویه)
- تکیه به پناهگاهی محکم (الکهف الحصین)
- نجات از هلاکت (من رکبها نجی)
- راه رسیدن به خدا جز از طریق پیروی از اهل بین نیست (و طریقا المیک مهیعا)
- کسی از اهل بیت پیروی نکند در دریای گناهان غرق خواهد شد (و یفرق من ترکها)
- دوزخ و آتش جهنم جایگاه کسی است که با اهل بین مخالفت کند (و من خالفکم فالنار مثویه)
یکی از بهترین و مؤثرترین راههای تربیت، معرفی الگوهای مناسب است؛ هر چه الگو برجستهتر و کاملتر باشد، جاذبه بیشتری خواهد داشت. خودسازی فردی و تربیتهای اجتماعی نمونه عملی نقش مهمی دارد مقصود سرمشقهایی هستند که تجسم آرمانها و بعد عینیت یافته یک مکتب و حرام است.
پرداختن به سیره عملی و روشهای رفتاری بزرگانی همچون پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت علیهمالسلام باعث اصلاح جامعه اسلامی خواهد شد.[۲]
انواع اسوهپذیری
تقلید و الگوپذیری به معنای عام سه قسم است:
۱ـ تقلید کودکانه (ناآگاهانه): ناآگاهانه و خالی از هر گونه اندیشه و تشخیص است. مانند کودکی که در پی خنده اطرافیان بیدرنگ میخندد.
۲ـ تقلید بچگانه (نیمه آگاهانه): عنصر آگاهی و هدف در آن حضوری کم رنگ و اندک دارد؛ مانند طفل سه سالهای که تنها برای شبیه سازی خود به اطرافیان از اعمال ایشان تقلید مینماید و بدون اینکه هدف آن اعمال را درک کند.
۳ـ تقلید آگاهانه (عالیترین مرتبه تقلید): تکرار عمل دیگری با آگاهی کافی از حسن کار او؛ این نوع تقلید و الگوبرداری آگاهانه و هدفدار و از روی علم و قصد میباشد. مانند نوجوانی که از میان رفتارهای اطرافیان، آن را که بهتر مییابد بر میگزیند و برای این گزینش دلیلی هم اقامه میکند.
در بحث اسوهپذیری سر و کار ما با عالیتریم مرتبه تقلید است.
[۱] . اشاره به اعترافات مایکل برات از اعضای سابق سازمان سیا.
[۲] . اشاره به سخنان امام حسین علیهمالسلام به هنگام خروج از مدینه: انما خرجت لطلب الاصلاح فی امه ؟؟؟ اسیر سبیره جدی و ابی.
عمده اعمال انسان آگاهانه و هدفدار است؛ هر چند بسیاری از افراد در تعیین ملاکهای الگوپذیری و تشخیض الگوهای شایسته دچار اشتباه میشوند.
هر انسانی طبق نظان ارزش خود کمال را در چیزی میبیند و طبق فطرت کمال جویی خویش در پی کسانی که دارای آن هستند به راه میافتد تا با پیروی از آتها راه کمال را بپماید.
لذا شناخت یک الگوی جامع و راستین در گرو سه شناخت و آگاهی است:
- شناخت مصداق کمال
- شناخت مصداق کامل
- شناخت حد و مرز الگوپذیری
اشتباه در هر یک از موارد ممکن است ما را به اسوههایی نالایق و دروغین برساند و سبب خسارتهای عظیم و مادی و معنوی شود پروردگار جهان در آخرین نامه انسان ساز خود برای بشریت با توجه به شناختی که از انسان و شیوههای تربیتی او داشته است یکی از کارآمدترین و مؤثرترین شیوهها را اسوهپذیری و الگوگیری دانسته است و به معرفی الگوهای برتر و شایسته میپردازد.
ـ مسلماً برای شما در اقتدا به زندگی رسول خدا سرمشقی نیکوست[۱]
ـ اینان کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده است؛ پس هدایت آنان اقتدار کرد.[۲]
ـ قطعاً برای شما در پیروی از آنان سرمشقی نیکوست یعنی برای کسی که به خدا و روز بازپسین امیدی بندد.[۳]
۳ـ نگرش مخاطب نسبت به پیروی کردن از اهل بیت علیهمالسلام چیست؟
- احساس ناکارآمدی آموزههای اهل بیت علیهمالسلام با توجه به پیشرفت جامعه کنونی.
- ما کجا و اهل بیت کجا ما هیچ وقت به پای آنها نمیرسیم.
- اهل بیت برای زمان خودشان بودهاند نه زمان ما الان شرایط زندگی فرق کرده است.
- پیروی کردن از اهل بیت را پسندیده میداند ولی ضروری نمیداند.
- راضیئ شدن به حداقلها و نگاه به حداقلی به اهل بیت علیهمالسلام
- پیروی از سیره اهل بیت علیهمالسلام خیلی سخت است.
۴ـ نقاط مثبت شخصیت مخاطب نسبت به موضوع چیست؟
- اهل بین علیهمالسلام را دوست دارد و علاقمند است با زندگی آنان آشنا شود.
- فوق العاده الگوپذیر است.
- میخواهد الگوی او بهترین باشد تا به او افتخار کند.
- به دنبال محبوبی میگردد که از همه بهتر باشد.
- دوست دارد محبوب او جامع و پرجاذبه باشد.
- به دنبال راه مطمئنی برای پیمودن است.
- دوست ندارد کسی او را نصیحت کند.
- میخواهد خودش تجربه کند.
- عجول است و میخواهد سریع به مقصد برسد.
- میل به حرکت و عدم توقف.
- میل به تکاپو و تلاش و جنب و جوش.
۵ـ راهکارهای عملی (سر فصلهای بحث)
- تبیین ضرورت الگوپذیری و انواع آن
- تبیین جایگاه اهل بیت علیهمالسلام در عالم هستی
- تبیین ضرورت پیروی از اهل بیت علیهمالسلام
- تبیین چگونگی تأسی به اهل بیت (مستقیم و غیر مستقیم)
- بیان جلوههایی زیبا از سیره اهل بیت علیهمالسلام
- توصیه به مطالعه و تفکر در سیره آن بزرگواران
- توصیه به شرکت در مجالس اهل بیت و تعمیق رابطه با آن حضرات.
۶ـ مشکلات مخاطب در مسیر پیروزی از اهل بیت علیهمالسلام و چه خطراتی او را تهدید میکند؟
- عدم آگاهی کافی از سیره اهل بیت ممکن است او را به انحراف در این مسیر بکشاند و یا او را متوقف کند.
- ممکن است توسط هم کلاسیها و اطرافیانش متهم به مقدس مآبی بشود و مورد تمسخر قرار بگیرد.
- با شبهاتی مواجه خواهد شد که میبایست پاسخ صحیحی و قانع کننده برای آنها داشته باشد. [بعد زمانی، شرایط زندگی جدید و ….]
- گاهی تطبیق زندگیاش را با اهل بیت مشکل میبیند و نمیداند چگونه نباید از آنها پیروی کند.
انسان شاهکار آفرینش است که با اشتهایی سیری ناپذیر هموراه به سوی کمال گام بر میدارد و در تکاپوی رسیدن به کمال، تعالی و ترقی است. تکامل و حرکت رو به کمال انسان عبارت است از:
«تغیرات تدریجی در راستای شکوفائی و به فعلیت رساندن استعدادهای فطری».
[۱] . لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه لمن کان یَرجوا الله و الیومَ الأخِرَ. (احزاب / ؟)
[۲] . أُولئِکَ الَّذِینَ هَدَى اللّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ (انعام / ۹۰)
[۳] . لقد کان لکم فیهم اسوه حسنه ان کان یرجوا الله و الیوم الاخر ؟؟؟.
با توجه به روایات و آیات اهل بیت علیهمالسلام مصادیقی کامل برای تأسی و پیروی مؤمنان هستند.
مصادیق کمال در قرآن کریم:
ایمان
تقوا
عبودیت
صداقت
مصداقهای کامل در آیات و روایات:
از نظر خداوند تنها کار کسانی موجه و مورد قبول است که از گفتار یا رفتار پیشوایان اطاعت کردهاند نه کسانی که به میل و سلیقه خود راه را عرض کرهاند یا جلوتر رفته اند.
توجه: آیات و روایات بعنوان نمونه و به صورت اجمال بیان شده است که تبیین و توضیح آنها و بیان نمونههایی دیگر مربیان عزیز میباشد.
- جایگاه اهل بیت علیهمالسلام در عالم هستی
امام صادق علیهالسلام میفرمایند:
به خاطر ما درختان شکوفه میدهند و میوهها رشد میکنند و جویها به حرکت در میآیند به خاطر ما باران از آسمان میبارد و گیاهان بر زمین میرویند.
نظر مربیان عزیز را به فرازهایی از جامعه کبیره جلب میکنیم:
بکم یتزل الغیث و بکم یمسک السماء ان تقع لا الارض الاباذنه و بکم ینفس الهم و یکشف الغر… بموالاتکم علمنا الله معالم دیننا اصلح ما کان فسد من دینانا، و به مولاتکم تمت الکلمه و عظمت اللغه و اشتلفت الفرقه، و بموالاتکم تقبل الطاعه المفترضه و لکم المده المواجیه و الدرجات الرفیعه.
- چگونگی تأسی به اهل بیت علیهالسلام:
در عرصه اسوهپذیری از اهل بیت علیهمالسلام هر چند به گرد پای آنها نیز نمیرسیم، اما چنین نگرشی هرگز نباید باعث یأس و ناامیدی و ایجاد مانع در اسوهپذیری از ایشان گردد. چرا که اصلیترین مایه و توام شکلگیری شخصیت این بزرگوار از اراده و اختیار آزاد آنان بوده است و نهایت تأثیر مجموعه عوامل دیگر[۱] این است که شناختها و گرایشهای فطری آنان را تقویت یا تضعیف کند و زمینه را برای انتخاب و اختیار آزادانه آنها فراهم نماید و شکوفایی استعدادهای فطری ایشان را سرعت بخشد.
توجه به این نکته ضروریئ است که اهل بیت علیهمالسلام در آن دسته از خصوصیات ویژگیهایشان که منحصر به فرد آنان میباشد الگو نمیباشد اما در هزاران عرصه انسانی با همگام مشترکاند؛ هر چند اختلاف مراتب و درجات آنان قابل انکار نیست و در همین عرصههاست که الگوی زندگی ما میباشند عرصههایی چون: عقل بندگی و عبادت، روابط اجتماعی مرایز و شهوات، فطرت و…
الگوپذیری از اهل بیت علیهمالسلام به دو گونه صورت میپذیرد:
- مستقیم: گفتار و کردار آن بزرگواران را عمیقاً به راه و رسم زندگی خویش قرار دهیم. به عنوان نمونه تسبیح حضرت زهرا سلام الله علیها؛ نحوه غذا خوردن، راه رفتن و معاشرت
- غیر مستقیم: روح و حقیقت گفتار یا کردار آن اسوههای الهی را درک کرده و با تحلیل و استنباط از سیره عملی آن بزرگواران وظیفه خود را در همه ابعاد زندگی دریابیم.
از خانه گلی حضرت زهرا سلام الله علیها، زیراندازی از پوست گوسفند، ظروف سفالین، ساده زیستی و بی اعتنایی به دنیا را از دسداس کردن گندم با دست و تهیه نان و رنجش بدن در اثر زحمت ارزش خانه داری و تلاش برای تولید و خودکفایی و کمک به همسر تدبیر منزل را در مییابیم.
زیبا جلوههایی از سیره اهل بیت علیهالسلام
در ادامه بحث به عنوان نمونه چند جلوه از جلوههای زیبای زندگانی اهل بیت علیهمالسلام میآید.
مربیان گرامی میتوانند ضمن انتخاب سیرههایی که بیشتر در زندگی نوجوان و همان کاربرد دارد به تبیین نوع الگوگیری از (مستقیم، غیرمستقیم) بپردازند. به گونهای که مخاطب به سمت مطالعه و بهرهگیری بیشتر از سیره اهل بیت رهنمون شود.
سر فصلهای پیشنهادی سیره عملی اهل بیت
۱ ـ احترام به پدر و مادر ۲ ـ توجه به علم آموزی ۳ ـ ادب ۴ ـ حفظ کرامل انسانها ۵ ـ عبادت ۶ ـ پرهیز از گناه ۷ ـ حفظ حریمها ۸ ـ استقامت بر حق ۹ ـ شجاعت و ظلمستیزی ۱۰ ـ کنترل زبان و چشم ۱۱ ـ عدم وابستگی به دنیا ۱۲ ـ ادب و احترام به دیگران
همه نوع غذا میخورد
رسول خدا همه رقم غذا میخورد نسبت به نوع و کیفیت طبخ غذا ایراد نمیگرفت و از آنچه خدا حلال کرده همراه با خانواده و خدمتکاران غذا میخوردند. آن هم نشسته بر زمین.
مردمی میزیست
آنچه حضرت را به مردم نزدیک میساخت و با او احساس خوبی میکرد رفتار مردمی و اخلاق متواضعانه و دور از تکلف او بود، نحوه معاشرت و برخورد رسول خدا مردمی بود. هم در حرف زدن در سطح مردم سخن میفرمود هم در معاشرت با توده مردم خود را هم افق میساخت.
ـ مجالس النقراء و یؤاکل المساکین با تهیدستان همنشین و با بینوایان هم غذا میشد.
بخشندهتر
کان رسول الله اجود الناس کفار و الکرمهم عشره
رسول هدا از همه مردم بخشندهتر و از همه مردم در معاشرت بزرگوارتر بود برداشت گذشتن از خطای دیگران و پذیرفتن عذرخواهی افراد و سرزنش نکردن کسی بر لغزشهایش، رد نکردن خواسته کسی.
حفظ حریمها
به روایت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام: مجلس پیامبر مجلس بردباری شرم و حیا، صدق و امانت بود، سر و صدا در آن مجلس شنیده نمیشد حرمت افراد مورد هتک قرار نمیگرفت و در پی لغزش دیگران و عیبجویی از آنان نبودند، همه اهل پیوند و صفا و ارتباط بر محور تقوا بودند، بزرگان و سال خوردگان مورد تکریم و احترام قرار میگرفتند و به خردسالان ترحم.
جوان کوهنورد
قبل از اینکه پیامبر مبعوث رسالت بشود در مکه زندگی میکردند قبایل عرب هم با هم دعوا داشتند همه به او اعتماد داشتند هر وقت اختلاف آنها زیاد میشود سراغ او میآمدند و او اختلاف آنها را بر طرف میکردند.
هر روز مسیر غار حراء را که کوهی در اطراف مکه بود را طی میکرد و در آنجا با خدا مناجات میکردند. (موقعیت غار حراء تبیین بشود مسجد نیست. محل کوچک و تنگ که فقط جای یک نفر آدم هست سیر رسیدن به غار هم سخت است).
بعد هم که از غار حرا بر میگشتند یک آدم منزوی و بد اخم نبودند با رویی گشاده با دیگران برخورد میکردند و با همه خوش برخورد بودند. جوانهای مکه ایشان را دعوت میکردند به می گساری ایشان در جواب ضمن اینکه لبخند میزدند می فرمودند نه من دوست ندارد در عین حال که جوانها او را دوست میداشتند با مردم قاطی بود ولی نه با بدیهایشان.
کنترل زبان در حال خشم
حضرت رسول اکرم (ص) دیرتر از همه خشمگین و عصبانی شدند و زودتر از همه عفو میکردند و در میگذشتند.
در حال خشم و رضا یکسان سخن میگفتند، نه رضا و خرسندی او را به تملق میکشاند و نه عصبانیت او را از مرز حق بیرون میبرد. رکان فی الرضا و الغضب لا یقول الاحقا.
وابسته نبودن به وسایل
پیامبر اکرم گاهی سوار اسب یا استر میشود گاهی سوار الاغ . گاهی هم سوار دراز گوش بیپالان میشود و کسی را هم همراه خود سوار میکرد و اگر هم وسیلهای نبود پیاده و پابرهنه بدون عبا و عمامه راه میرفتند، این نشان از حریت و وارستگی او دارد.
همانطور که در ابتدای بحث گذشتئ پیروی کردن از انسانهای کاملی چون اهل بیت علیهمالسلام حرکت به سوی سیر کمال را به سرعت میبخشد با نمونههای زیادی از علما و بزرگان و شهداء هستند که در سایه پیروی از همین ابزار الهی، درجات والای افسانی رسیدهاند در روایات است که امیرالمؤمنین علی علیهالسلام میفرمایند: «من تشبه بقوم کان منهم» در ادامه چند نمونه از زندگی بزرگان و شهدا میآید که سایه تأسی به اهل بین علیهالسلام بوده است.
نماز اول وقت
سرتاپایش خاکی بود، چشمهایش سرخ شده بود از سوز سرما، دو ماه بود که ندیده بودمش. به او گفتم: حداقل یک دوش بگیر، یه غذایی بخور بعد نماز بخوان. سر سجاده ایستاد، آستینهایش را پائین کشید و گفت: من با عجله آمدهام نماز اول وقتم از دست نرود کنارش ایستادم. حس میکردم هر لحظه ممکن است بیافتند زمین شاید اینجوری میتوانستم نگهش دارم.
یادگاران / همت به روایت همسر
دو زانو در جسله
میدانستیم پایش تازه مجروح شده و درد میکند. اما تمام جلسه را دو زانو نشست و تکان نخورد.
یادگاران / زینالدین
یاور درماندگان
عباس همیشه در فکر مردم بیبضاعت بود. در فصل تابستان به سراغ کشاورزان و باغبانان پیر که ناتوان بودند و وضع مالی خوبی نداشتند و آنان را در برداشت محصولشان یاری میکرد.
به خاطر دارم مدتی قبل از شهادتش، در حال عبور از خیابان سعدی قزوین بودم که ناگهان عباس را دیدم. او معلولی را که از هر دو پا عاجز بود و توان حرکت نداشت، بر دوش گرفته بود و برای اینکه شناخته نشود، پارچهای نازک بر سر کشیده بود. من او را شناختم و با این گمان که خدای ناکرده برای بستگانش حادثهای رخ داده است، پیش رفتم و سلام کردن و با شگفتی پرسیدم، چه اتفاقی افتاده عباس؟ به کجا میروی؟
او که با دیدن من غافل شده بود، اندکی ایستاد و گفت: پیرمرد را برای استحمان به گرمابه میبرم او کسی را ندارد و مدتی است که به حمام نرفته است.
با دیدن این صحنه تکانی خوردم و در دل، روح بلند و را تحسین کردم.
خاطرات سرلشگر عباس بابایی / پرواز تا بینهاست ص ۱۸۶
[۱] . وراثت ـ محیط ـ استعدادهای نظری ـ عوال غیبی و…