برای فرداهای یک زن
کیا فخر
گفتوگو با سرکار خانوم مهدیه سادات سید محسنی، از مربیان اتحادیۀ انجمنهای اسلامی دانشآموزان استان یزد، پیرامون بایستههای تربیتی زن برای مشارکت اجتماعی از دیدگاه اسلام
آنچه امروز به عنوان معضل مشارکت اجتماعی زنان در جامعه مطرح میشود، ریشه در فقدان آمادگی جامعۀ زنان برای مشارکت اجتماعی دارد. آنچه به عنوان آمادگی در اینجا ذکر میشود، از نوع آمادگیهای تربیتی است که خانواده، مدرسه و رسانه مسئول آن هستند. موضوع اجتماعی سازی تربیتی زنان را با خانم سید محسنی، یکی از مربیان مجرب اتحادیۀ انجمنهای اسلامی دانشآموزان در استان یزد مطرح کردیم و به گفتگو نشستیم.
همان طور که میدانید در فرهنگ ما یک سری بایستههای تربیتی وجود دارد که خانوادهها دخترانشان را بر اساس آن تربیت میکنند تا دختری که به خانۀ شوهر میفرستند، آن ملزمات را داشته باشند. بایستههایی مثل خانهداری، آشپزی، همسرداری و… . سؤال اینجاست که آیا برای ورود به جامعه هم برای یک زن مسلمان، بایسته و مهارتی وجود دارد که با آموزش و یادگیری آنها در جامعه بتواند خود را حفظ کند و فعالیت پر ثمر و بیخطری، چه برای خود و چه برای جامعه، داشته باشد؟
در ابتدا باید بدانیم که اسلام با کار کردن و فعالیت اجتماعی زن موافق است. یعنی کار را تا آنجا که مزاحم با شغل اصلی و مهمترین شغل او -یعنی تربیت فرزند و حفظ خانواده- نباشد، شاید لازم هم میداند. البته اگر بنای آفرینش و جهان را به دو بخش کارهای ظریف و ریزهکاری و بخش کارهای مستحکم بگذاریم، بخش اول که ظریف کاریها و ریزهکاریها در پروراندن احساسات و عواطف بشر است، در اختیار زن است. اگر خانمها میخواهند وارد فعالیتهای اجتماعی و مشارکت در جامعه شوند، باید ملزماتی را دارا باشند.
اینکه کار و شغل نباید با کرامت و ارزش معنوی-انسانی زن در تنافی باشد. به پیوند زناشویی لطمه نزند. حدود و احکام الهی و اخلاق معاشرتی را رعایت کند. منعی با بچهداری نداشته باشد و متناسب با توان جسمانی و شوق و علاقۀ زن باشد. به زنان کار سنگین تحمیل نشود. عفت و عفاف رعایت شود و از اختلاط و امتزاج با مردان پرهیز شود. پرهیز از ملعبه شدن به وسیلۀ دیگران در مسایل شهوانی و جنسی را لازم بداند. حساسیتهای اسلامی نسبت به روابط و نوع اختلاط مرد و زن و حد و مرزها را رعایت کند. طوری شود که در محیط کار، اسلام احساس شود.
به نظر میرسد آموزههایی چون حجاب و بایستههایی چون عفاف، حلقۀ گمشدۀ حضور اجتماعی زنان در جامعه است. به نظر شما این دو موضوع چگونه باید در جامعه تبیین شود که برای زن مسلمان ایرانی معنایی جز شعار داشته باشد و به طور کلی نگاه به حجاب و عفاف در جامعه ما چگونه بوده که به آن نتیجۀ مطلوب نرسیده است؟
زن مسلمان باید عظمت زن بودن را در آمیختن حجب و حیا و عفاف زنانه با عزت مسلمانانه و مؤمنانه درک کند. اگر ما بخواهیم برای زنان کشورمان یک حرکت اساسی و حقیقی کرده باشیم تا زنان بتوانند به وضع مطلوب خودشان برسند و در سایۀ آن رعایت عفت و حجاب را مد نظر داشته باشند، باید راهکارهایی برای جوامع اسلامی و جامعۀ ایرانی در نظر داشته باشیم. از جمله: انس زنان با قرآن و درک مفاهیم آن، رفتن به سراغ راه حل الهی و پیام وحی و نظر اسلام، بازنویسی، بازگویی و بازبینی ارزش و کرامت زن در نظر اسلام، ترویج فکر لزوم رشد زنان از لحاظ معنوی و اخلاقی، اصلاح قوانین و تبیین نظر اسلام، یافتن خلأهای معرفتی و اخلاقی زنان و اصلاح آن با فضایل حضرت زهرا(س) و القا و بیان آن، تبیین کیفیت برخورد زن و مرد در قانون و اخلاق اسلامی، نصیحت و تهذیب مردان برای جلوگیری از بی عدالتی دربارۀ زنان، مسئولیت در قبال اصلاح رفتار زن و مرد و پوشش زنان در ادارات با روش اسلامی.
آماده سازی بانوان برای فعالیت اجتماعی از نگاه شما وظیفۀ کدام نهاد اجتماعی است؟ خانواده، مدرسه یا …؟
دربارۀ مسئلۀ زن در جامعه، اساس مشکل دو چیز است: ۱٫ نگاه غلط و بد فهمیدن جایگاه و شأن زن در جامعه و ۲٫ بد فهمیدن مسئلۀ خانواده و بد عمل کردن در رفتارهای داخل خانواده. اصلاح این دو نگاه غلط بر عهدۀ نهادهای مختلفی از جمله خانواده، مدرسه، رسانه و… است. خانواده به عنوان یکی از ارکان بزرگ اجتماع، وظیفۀ تربیت فرزندان و آماده سازی حضور آنها برای ورود به جامعه را بر عهده دارد. وظایفی که در این مورد متوجه نهادهای دیگر است، عبارت است از تصحیح و اصلاح قوانین و ارائۀ الگوی زن مسلمان و زدودن باورهای غلط فرهنگ غربی از ذهن زن ایرانی با ارائۀ بحث و کارهای اسلامی.
به نظر شما نظارت بر فعالیت زنان در فعالیتهای اجتماعی، نظارتی بیرونی باید باشد یا نظارتی درونی و توسط خود فرد؟ این سؤال را مطرح میکنم چون آسیب شناسی حضور زنان در جامعه به ما نشان میدهد که نظارت بر فعالیتهای اجتماعی زنان و این قبیل کنترلها که عموماً در شهرهای کوچک و تحت لوای موضوعی چون غیرت اتفاق میافتاده، بیشتر منجر به کشمکشهای خانوادگی و حتی فجایعی چون قتل و… برای زنان و جامعه میشده است.
یک نکتۀ اساسی که اسلام با کمال قدرت و قوت در مورد آن ایستادگی کرده است، ایجاد مرز بین زن و مرد در جامعه است. یکی از مصادیق آن، حفظ حجاب است و اینکه حجاب، الزامی است در جهت حفظ کرامت زن. البته فکر رشد زنان از لحاظ معنوی و اخلاقی بایستی یک فکر رایج در میان خود زنان باشد، خود آنها باید بیشتر به این مسئله بیاندیشند و به معارف، معلومات، مطالعه و به مسائل اساسی زندگی رو کنند که البته هر چه شناخت زن نسبت به خود بیشتر باشد و به ارزش و جایگاه معنوی خود به عنوان یک زن در پیکرۀ خانواده و جامعه پی ببرد، در جهت حفظ کرامت و ارزش انسانی و معنوی خود، بیشتر تلاش میکند. البته محیط هم از لحاظ ناموسی و اخلاقی باید امنیت داشته باشد تا شرایط رشد برای همگان چه دختر و چه پسر فراهم باشد.
«خود کنترلی» یک فرایند تربیتی است. والدین و مربیان چگونه میتوانند این موضوع را در وجود افراد نهادینه کنند؟
خانواده بنیاد بسیار مهم و حائز اهمیتی است. فایدۀ خانواده در تربیت نسل بشر و ایجاد انسانهای سالم از لحاظ معنوی، فکری و روانی یک فایدۀ منحصر به فرد است. پدر و مادر، هر دو در تربیت فرزندان سهیم هستند. البته نقش مادر دارای اهمیت و حساسیت بیشتری است. اگر مادر به خانواده پایبند شد، علاقه نشان داد، به تربیت فرزند اهمیت داد، برای آنها آذوقههای فرهنگی، احکام، حکایتهای قرآنی، ماجراهای آموزنده فراهم کرد و در هر فرصتی به فرزندان خود -مثل غذای جسمانی- چشانید، فرزندانی بالنده و رشید تربیت خواهد کرد که فرزندان رشد یافته در این خانوادهها، دارای تربیت جامع و کاملی خواهند بود و یکی از زیر مجموعههای این تربیت جامع، خود کنترلی خواهد بود.
البته در فرایند تربیتی فرزندان، مربیان نیز به عنوان نیروهای انسانساز جایگاه ویژهای دارند و میتوانند خانواده را در امر خطیر تربیت فرزندان، یاری رسانند.