ارتباط صحیح دختر و پسر
حمزه سلیمی نیا
مربی خیمهی معرفت و مسئول اتحادیهی انجمنهای اسلامی دانش آموزان شهرستان تفرش
یکی از مسایل بسیار مهم که امروزه جوانان ما با آن روبرو هستند، عدم ارتباط صحیح با جنس مخالف است، که در صورت عدم آگاهی و آشنا نبودن به ارتباط صحیح، مشکلات فراوانی برای آنان و خانوادهی آنها و جامعه ایجاد خواهد نمود و لذا آگاه ساختن جوانان در آستانهی ازدواج به معارف و دستورات انسانی و اسلامی در زمینهی مسایل ازدواج، حائز اهمیت است. جوانان برومند در آستانهی ازدواج، با توجه به نیاز مبرم به آموزش در این مهم ـ از جهات معنوی، روانی، عاطفی، اجتماعی، بهداشتی و شرعی ـ باید مورد عنایت قرار گیرند.
رفتارهای اجتماعی انسان و عوامل مؤثر بر آنها
رفتارهای انسان از جمله رفتارهای اجتماعی او تابعی از سه عامل مهم زیر است:
الف. سطح تحول شخصیت؛
ب. سطح تحول هوش؛
ج. ارزشهای فرهنگی؛
انسان هنگامی که دست به انجام عملی میزند، این عمل به تناسب خصوصیات و سطح تحولی او، از فردی به فرد دیگر تفاوت پیدا میکند. ما باید از خود بپرسیم که چرا انسانهای گوناگون دارای رفتارهای متفاوتی نسبت به یکدیگر هستند؟
برای پاسخ به چنین سؤالی، باید شخصیت انسانها از جوانب مختلف مورد تجزیه و تحلیل و ارزیابی قرار گیرد.
الف. سطح تحول شخصیت
یعنی کلیت و تمامیت وحدت یافتهی وجود هر انسانی، ممکن است در طبقات سه گانهی ذیل که توسط روان شناسی به نام «آبراهام مزلو» پیشنهاد شده است، قرار گیرد:
در این مثلث، هر قدر به طرف قاعده نزدیک شویم، دامنهی نیازها گستردگی بیشتری از خود نشان میدهد و هر قدر به طرف رأس مثلث نزدیک شویم، این گستردگی کمتر میگردد. این نکته نشانگر این است که نیازهای سطح پایین در شمار زیادتری از انسانها دیده میشود و نیازهای سطح بالاتر به ترتیب و به تدریج رو به کاهش میگذارد؛ به طوری که نیاز به خود شکوفایی که عالیترین نیاز انسانی است، در تعداد کمی از انسانها به منصهی ظهور در میآید.
انسان به اعتبار این که در تحول شخصیت او، عقل و هوای نفس به چه سطحی از تحول رسیده باشد، میتواند به شخصیتهای متفاوتی دست یابد. به تصویرهای زیر توجه نمایید:
- نفس اماره؛ ۲٫ نفس لوامه؛ ۳٫ نفس مطمئنه.
در نفس اماره: عقل در کمال ضعف و هوای نفس یا امیال در حد شدت و قوت قرار دارد. در چنین فردی، امیال او تعیین کنندهی رفتار او برای کسب لذت یا فرار از درد و رنج است و دست به عمل میزند؛ هر چند که از نظر عقلانی نادرست است.
در این سطح، نحوهی ارتباط با جنس مخالف، تنها بر محور لذت طلبی استوار است.
در نفس لوامه: انسان گاهی براساس تشخیص عقلانی و گاهی براساس امیال عمل میکند. وقتی میلی را ارضا مینماید که برخلاف قاعدهی عقلانی است، عقل، او را مورد سرزنش قرار میدهد. کسانی که در رابطه با جنس مخالف، گاه دست به ارضای امیال میزنند و گاه از عقل تبعیت میکنند، احتمالاً در این دسته جای میگیرند.
در نفس مطمئنه: تعیین کنندهی رفتارهای انسان، عقل اوست و هواهای وی در کمال ضعف قرار گرفتهاند، و رفتارهای شخص در ارتباط با جنس مخالف، دقیقاً توسط دلایل عقلی و مشروع هدایت میشوند.
ب. سطح تحول هوش
یکی دیگر از عواملی که در تعیین رفتار ما با دیگران مؤثر است، سطح تحول هوش ما براساس مراحل مختلف رشد هوش و میزان بهرهی هوشی ما است. برای مثال، کسانی که از مراحل رشد هوش بهتر و بهرهی هوشی بالاتری برخوردار هستند، رفتارهای حساب شدهتری با دیگران دارند و افراد کمهوش، رفتارهای سطح پایینتری را با دیگران در پیش میگیرند.
ج. ارزشهای فرهنگی
مجموعه ارزشهای فرهنگی ما، عامل دیگری است که تعیین کنندهی نحوهی رفتار ما با دیگران است. فرهنگ ما هر قدر از تعالی و برتری برخوردار باشد، رفتارهای ما با دیگران متکاملتر خواهد بود. برای مثال، انسانهایی که دارای فرهنگی مبتذل و سطح پایین هستند، معمولاً رفتارهایی ابتداییتر از خود نشان میدهند و انسانهایی که دارای فرهنگی اصیل و با ارزش متعالی هستند، رفتارهای سطح بالایی را از خود بروز میدهند.
بررسی وضعیت موجود در روابط دختر و پسر
- برخوردی مبتنی برشناخت و احترام متقابل
- برخورد مبتنی بر شرم افراطی
- برخورد دستپاچه و هیجان زده
- برخورد خشک و محدود
- برخورد مبتنی بر پرخاشگری
- روابط پنهانی
- برخوردهای غیرعادی و ناپخته
- افراط در معاشرت
وضع مطلوب در روابط دختر و پسر
- شناخت واقعیتهای جنس مخالف
- اجتناب از خیال پردازی و تصور رؤیایی در مورد جنس مخالف
- از بین بردن دلهرهها، هیجانها و احساس خصومت و خشونت نسبت به جنس مخالف
- حفظ خونسردی و صلابت شخصیت به هنگام برخورد با جنس مخالف
- برخورد مبتنی بر اقدام با مراعات حدود شرعی در مورد محرم، نامحرم، حلال و حرام
- فقدان روابط پنهانی با جنس مخالف و مشورت با والدین در این گونه موارد
- اجتناب از برقراری روابط صمیمانه با جنس مخالف، قبل از عقد شرعی
- نداشتن رفتار سبک، خود نمایی و جلب توجه جنس مخالف در مجامع مختلف
عشق و نقش آن در ازدواج
یکی از مسایل بسیار مهم در بحث ازدواج، عشق است. به راستی به سؤالاتی که دربارهی عشق و نقش آن در زندگی وجود دارد، چگونه باید پاسخ گفت؟ سؤالاتی از قبیل این که عشق چیست؟ آیا عشق گناه است؟ آیا ازدواج بدون عشق، میتواند معنایی داشته باشد؟ عشق باید قبل از ازدواج به وجود آید یا بعد از آن؟ آیا هر عشقی باید منجر به ازدواج شود؟
این سؤالها و سؤالهای بیشماری از این دست، ما را به فکر وا میدارد که به راستی عشق چیست؟ و چه جایگاهی در زندگی انسان دارد؟ و چگونه میتوان عشق را تعالی بخشید؟
الف. عشق، عالیترین تجلی روح انسان
عشق به عنوان جاذبه و کشش به سوی کمالات و زیبایی مطلق، باید مطرح باشد، اما لازم است عشقهای مجازی از عشق به زیبایی مطلق (یعنی خداوند) مجزا شود.
ب. تفاوت عشق با هوای نفس
عشق باید از ارضای نیازهای معمولی و مشترک حیوانی متمایز شود. تفاوت عشق و کشش امیال در همین است که عاشق درصدد رضایت معشوق است، نه رضایت خویش. عاشق وقتی با معشوق کامل مواجه میشود، میخواهد همه چیز و حتی خودش را از دست بدهد، و عبارت معروف حافظ که میگوید:
میان عاشق و معشوق هیچ حایل نیست
توخود حجاب خودی، حافظ از میان برخیز
اشاره به این است که باید فردیت فرد و خود بودن او نیز زایل شود، تا معشوق نزد وی تجلی کامل یابد.
ج.عشق موجب تعالی و عفت است
عشق، انسان را رو به رشد میبرد و موجب کمال اخلاقی و عرفانی انسان میشود و از آن جمله عفت و پاکدامنی را در او افزایش میدهد.
د. عشق، مکمل ازدواج است، نه عامل آن
ازدواج، نوعی مشارکت اجتماعی است که در آن، دو انسان از جهات گوناگون ـ همچون تناسب اعتقادی، اجتماعی، عقلانی، تحصیلی و امثال این موارد ـ تمامی نیازهای سطوح مختلف خود را از ابتداییترین نیازهای حیوانی تا عالیترین نیازهای انسانی به مشارکت میگذارند.
هـ. عشق در قلب سالم جوانه میزند و در آن رشد میکند
عشق در بستر قلب سالم حقیقتجو و به دور از تعصبات و هواهای نفسانی جوانه میزند و رشد مییابد، بنابراین بیاییم برای این که عشق را زنده نگه داریم، پاسدار حریم آن باشیم و آن را به عنوان گل سرسبد نعمتهای الهی به انسانها هدیه دهیم، و نیز در کمال و صلاح درونی خویش بکوشیم و از این طریق، دنیا را تبدیل به گلستان عشق کنیم.