چرا شیطان بزرگ؟
مرتضی اسدی
درآمدی کوتاه بر مفهوم و مصداق شناسی شیطان بزرگ
خبرهایی بود انگار، حس غریبی همه را در بر گرفته بود. غوغایی بود در آمد و شد ملائک؛ همهی هستی سرشار بود از بیقراری، انتظار و شوری نفسگیر و باشکوه… ناگهان سکوتی حاکم و فرمان صادر شد: «در برابر او سجده و کرنش کنید!» همگی سجده کردند؛ جز یک نفر که نافرمانی کرد! ابلیس…[۱]
در اسلام و فرهنگ قرآنی، عناوین و نشانههایی برای معرفی و شناخت اشیاء عالم، در نظر گرفته شده است. نماد همهی ضدّ ارزشها و بدیها، چیزی است که قرآن اسمش را «شیطان» گذاشته است؛ قوای مؤثر شرّآفرین، فسادآفرین و انحراف آفرینی که در قالبها و لباسهای مختلف، نمایانند و گاهی هوای نفسانی و گاهی هم ابلیس است. «ابالسه» طایفهی مهمّی از شیاطینند که داستانشان در قرآن ذکر شده است؛ اما فقط آنها نیستند. آنها شیاطین جنّند و شیاطین انس هم هستند که گاهی خطرشان از آنها کمتر نیست؛ لذا، «شیطان» یک معنای عام است.
گامهای شیطان
رفتارشناسی ابلیس، کدهایی را به دست میدهد که با دقت در آن به نکته مهمی میرسیم. آفرینش انسان به عنوان «اشرف مخلوقات»، یک آزمایش بزرگ و سرنوشتساز برای ابلیس بود. کردار ابلیس در مراحل خلقت آدم و نیز پذیرش طاعت الهی، ویژگیهایی را شامل میشود که باید بررسی و شناخته شود:
«نافرمانی خدا، استکبار و کفر»،[۲] واکنشهای نخستین ابلیس در برابر امر الهی بود! «بزرگترین و سنگینترین تکبرها، تکبر بر خداوند در خوددارى از قبول حق و عدم اقرار به آن [حق] در پرسش است.»[۳]
«دشمنی کردن با انسان»،[۴] ویژگی دیگر ابلیس نسبت به انسان است. دشمنی که از هیچ تلاشی برای در آتش افکندن پیروانش دریغ نخواهد کرد.
«اخلال در دستگاه محاسباتی بندگان و ایجاد لغزش و انحراف»،[۵] تلاشی است که ابلیس همواره بر روی آن سرمایهگذاری ویژهای انجام میدهد؛ چرا که مهمترین طریق به انحراف کشیدن و لغزش دیگری، اخلال در محاسبات و باورهای اوست.
«نشانهسازی و ریلگذاری برای تبعیت و گمراهی انسان»،[۶] دلیلی جز کینهتوزی نسبت به مؤمنان ندارد و انسانی که پای خود را در جای پای شیطان میگذارد، اگر توبه نکند و بیدار نشود، تنها باید خود را سرزنش کند!
«بازدارندگی از اعتماد به خدا و انجام کار خیر»[۷] با ایجاد تردید و ترس و نیز دعوت به فحشا و منکرات، راهی برای غفلت انسان و گامی دیگر در دشمنی ابلیس با انسان و انحطاط و بدفرجامی است.
«نیرنگ، فریب و وعدههای دروغ«،[۸] در جایی اثرگذار خواهد بود که انسان به آرزوهای خود سرگرم شود و دلبستهی تمایلات مادیاش باشد و برای رسیدن به آن، بیقراری کند؛ چرا که یک فریب و وعده دروغین نیز، او را اسیر خود خواهد کرد.
«زینت افعال خلاف و استفاده از ابزار مادی (قمار و شراب و …) در انحراف انسان»،[۹] ویژگی مهمی در نقشههای ابلیس شمرده میشود. این کار، مانع توجه و رستگاری انسان میشود؛ چیزی که شیطان برایش قسم خورده است!
«تعیین الگوی عبادت براساس هوای نفس و معیارهای شخصی و سلیقهای»، گامی برای فاصله گرفتن بندگان از هنجارها و قوانین الهی است. عبادت سلیقهای پروردگار به بهانه مهربانی خداوند متعال و پردازش وجهه رحمانی اسلام، مانعی فریبنده و آفتی است مهلک در مسیر سعادت انسان.
«خداوند به ابلیس دستور داد تا بر آدم سجده کند. او گفت: پروردگارا! سوگند به عزّتت، اگر مرا از سجده بر آدم معاف دارى، تو را چنان پرستشى کنم که هرگز کسى مانند آن تو را نپرستیده باشد! خداوند جلّ جلاله فرمود: من دوست دارم آنگونه که خودم مىخواهم، اطاعت شوم!»[۱۰]
این کدها، اهم گامها، ویژگیها و رفتارشناسی ابلیس است که با اندک دقت در آن، متوجه میشویم که به رغم این که «شیطانهاى اطراف مؤمنان، بیشتر از زنبورهاى پیرامون گوشت است»[۱۱]و نیز زیادی همت شیاطین، کلیدواژهی اصلی تمام آنها، اغوا و وسوسه است و از عامل فیزیکی خبری نیست! در واقعهی کشتن شتر حضرت صالح علیه السلام که آیتی عجیب و بزرگ بود، ابلیس توان شمشیر به دست گرفتن و ذبح شتر را نداشت؛ اما قدرت فریبش و اغوا را به کار بست تا یک «انسان» آن جنایت را مرتکب شد!
در واقع تمام قدرت ابلیس، اغواگری اوست نه چیزی بیش از آن. سرچشمه این گامهای ابلیس هم، تکبر ورزی و «استکبار» او است.
منش شیطانی
تبعیت و پذیرش اغوای ابلیس، نقطه مشترکی با او ایجاد میکند به نام «استکبار»! خطی که ابلیس را به اغواگری واداشت و از پروردگار متعال، دورش ساخت. قدرت اغواگری ابلیس را، شیاطین انسی به ظهور و تجلی میرسانند؛ از این رو نکته مهم دیگری که (افزون بر همزاد پنداری برخی با ابلیس در وجه مشترک استکبار) باید به آن اشاره کنیم، بازتاب تبعیت از گامها و استکبار ابلیس در رفتار انسانها است. مواردی که ابلیس هرگز قادر به انجام و اجرای آن نیست!
«تکذیب و قتل پیامبران الهی»،[۱۲] رخداد و مصیبتی است که به هنگام ایستادگی در برابر هوای نفس و تکبر شیاطین انسی، حادث میشود! وقاحتی که هرچند ابلیس با توان اغواگری خود آن را مطرح میکند؛ اما به دست شیاطین انسی عملی میشود.
«ایجاد تردید و تزلزل در جامعه»[۱۳] نتیجهای جز شکستن اتحاد مردم ندارد! آمال و منافع شیاطین انسی، با وحدت و همدلی مردم سازگار نیست و کاسته شدن منابع آنان را در پی خواهد داشت؛ از این رو با ایجاد تردید و شکستن یکپارچگی جامعه، از منافع خود مراقبت میکنند.
«تهدید، ارعاب و ناامنی»[۱۴] گامی است که برای سرکوب کردن طالبان حق برداشته میشود. ترس و ناامنی، ابزاری برای بقای استکبار و مقابله با کلمهی حق است.
«لجاجت، سرکشی گستاخانه و سلطه جویی بر دیگران»[۱۵] مستکبران، سرکشی و طغیان را سرلوحه اعمال خود قرار دادهاند و ظرف پذیرش آیات الهی را، در نهاد خود شکستهاند و زیر سلطه حاکم مطلق عالمین قرار نمیگیرند و ضمن اصرار بر دشمنی با حق و پافشاری بر پندار نادرست، سلطهجویی میکنند!
«انحراف، وسوسهی بیوقفه و گمراه کردن مردم»،[۱۶] نیاز به ابزار فراوان و تشکیلات وسیعی دارد. استکبار لحظهای پیامرسانهای خود را تعطیل نمیکند و پیدرپی، به وسوسه و فریبکاری خود ادامه میدهند.
ابلیس، دشمنی خود را هرگز پنهان نکرده و اعلان هم میکند[۱۷] و انسانهایی که با آگاهی از این دشمنی، خود را به تلبس شیطان درمیآورند، بازوی اجرایی اغوای ابلیس و حتی از او یک گام نیز جلوتر هستند! رفتارشناسی شیاطین انسی در موارد ذکر شده و پیروی آنان از خطوات (گامها) ابلیس، نشان میدهد که در هر جای عالم، بیرق طاعت و بندگی خدای عزوجل برافراشته شود، محل تمرکز آنان خواهد بود.
شیطان بزرگ
پرچم بندگی پروردگار بیهمتا، با شاخصهی اصلی شیاطین یعنی «استکبار»، به هیچ روی سازگاری ندارد. انقلاب اسلامی مردم ایران، در پی برافراشته کردن پرچم «الله» است، از این رو همیشه با شیطانها مواجه بوده است. «شیطانى که قرآن، در منطق دین، آن را مظهر شر و فساد دانسته است؛ در منطق انقلاب هم وجود دارد. این شیطان، استکبار است که دشمن انقلاب است.»[۱۸]
حضرت امام خمینی قدس سره الشریف، مصداق شیطان بزرگ را، «آمریکا» معرفی میکنند؛ همانگونه که گذشت بنا به تصریح قرآن، ابلیس تنها کاری که میتواند انجام دهد، اغوای انسانها است و بیش از آن قادر به کار دیگری نیست. دولت آمریکا، با منش شیطانی و خوی استکباری خود، مصداق بر حق «شیطان بزرگ» است، چرا که: «آمریکا، هم اغواء میکند، هم کشتار میکند، هم تحریم میکند، هم فریب میدهد، هم ریاکاری میکند! پرچم حقوق بشر را بلند میکند، ادّعای طرفداری از حقوق بشر میکند؛ [امّا] هر چند روز یک بار در خیابانهای شهرهای آمریکا یک بیگناهی، یک بیسلاحی به دست پلیس آمریکا به خاکوخون میغلتد… جنگآفرینیهایشان، جنگافروزیهایشان، به راه انداختن جریانهای جنگافروز در عراق و سوریه و بقیّهی جاها… اینها کارهای آمریکا است.»[۱۹]
تاریخ شاهد جنایات بیشمار شیطان بزرگ است و خواهد بود! بیدار بودن در برابر این دشمن، از بدیهیات عقلی است که حتی نیاز به استدلال و اثبات ندارد! اما عدهای همواره و در همهی زمانها، تمایل دارند با استکبار رابطه داشته باشند و برای این کار در پی تطهیر و حتی بزک کردن چهرهی زشت شیطان بزرگ هستند!
«اغوا» یعنی ایجاد اختلال در دستگاه محاسبه از راه تهدید و تطمیع و از سوى دیگر، وعدههاى فریبنده؛ «وعده میدهد، آرزوها را در دل آنها بیدار میکند، زنده میکند، یک آیندهى رنگى و دروغین و خیالى مثل سراب در مقابل چشم مؤمنینِ به خود میگذارد: وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیطنُ اِلّا غُرُورا؛ امّا فریب است.»[۲۰]
امت اسلامی ایران، با محاسبهی دقیق خود، این شیطان بزرگ را از کشور بیرون کرد؛ اما امروز برخی هستند که به دلیل اغوای شیطان و مختل شدن دستگاه محاسباتی خود، به دنبال ارتباط با او هستند، غافل از این که دشمنی شیطان بزرگ، تمام شدنی نیست!
[۱] . برگرفته از آیه ۳۴ سوره بقره.
[۲] . بقره ۳۴، اعراف ۱۱، حجر ۳۱، اسراء ۶۱ ، ص ۷۴ و … .
[۳] . ترجمه مفردات، ج۴، ص۲۹۲٫
[۴] . فاطر ۶، یوسف ۵، اسراء ۵۳٫
[۵] . بقره ۳۶، آل عمران ۱۵۵، نساء ۶۰٫
[۶] . بقره ۱۶۸ و ۲۰۸٫
[۷] . بقره ۲۶۸، آل عمران ۱۷۵٫
[۸] . نساء ۱۲۰٫
[۹] . مائده ۹۰، انعام ۴۳٫
[۱۰] . بحار الأنوار، ج۶۳، ص۲۵۰٫
[۱۱] . بحار الأنوار، ج۸۱، ص۲۱۱٫
[۱۲] . بقره ۸۷٫
[۱۳] . اعراف ۷۵، ۷۶٫
[۱۴] . اعراف ۸۸٫
[۱۵] . فرقان ۲۱، یونس ۷۵، مؤمنون ۴۶، قصص ۳۹٫
[۱۶] . سبإ ۳۱ و ۳۳٫
[۱۷] . ص ۸۲٫
[۱۸] . امام خامنهای، ۳ فروردین۱۳۷۴٫
[۱۹] . امام خامنهای، ۱۸شهریور۹۴٫
[۲۰] . امام خامنهای، ۱۶ تیر ۱۳۹۳٫