مشروح سخنان آیت الله میرباقری در نشست فصلی مسؤولان اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان

بخش اول مشروح سخنان

 

الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین و اللعنه الدائمه علی اعدائهم اجمعین.

اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَدَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً وَهَبْ لَنا رَأْفَتَهُ وَ رَحْمَتَهُ، وَ دُعاءَهُ وَ خَیْرَهُ خدای متعال ان شاء‌الله مجلس ما را مورد رضایت امام زمان ارواحنا فداه قرار دهد و قلوب ما را به معرفت  حضرت نورانی بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.

در ابتدا خدا را سپاسگزارم که توفیق حضور در این محفل نورانی را عنایت کرد و سپس از بزرگوارانی که زحمت کشیدند تشکر می‌کنم و از همه عزیزان و اساتید خودم که وقت‌شان را می‌گیرم، عذرخواهی می‌کنم. قاعدتاً من باید مستمع باشم و از تجارب و اندوخته‌های شما استفاده کنم، ولی تقدیر اینگونه بوده وکار دنیا بر عکس است.

مراقبت از نفس و هدایت انسان

دو نکته را عرض می‌کنم؛ یکی از باب توجه و تذکر به خود و آن این که افرادی چون ما که احساس می‌کنیم یک بار اجتماعی روی دوش‌مان هست و خود را مکلف به مسئولیت می دانیم، باید مراقبت نفوس خود باشیم. حالا این تعبیر در شأن من نیست و در باب دوستان عرض می‌کنم،  تربیت نفوس کار بسیار مهمی است و کار انبیاء و اولیاء است. ما که احساس مسئولیت داریم و در این زمینه تلاش می‌کنیم ، بیش از همه خودمان محتاجیم که ارتباط‌مان با حضرت حق و ارتباط‌مان با ولیّ خدا (وجود مقدس امام زمان علیه السلام) را محکم و مستحکم کنیم. ملاحظه کردید؟ خدای متعال در سوره مزمل به پیامبر گرامی خطاب می‌کند که؛ «یا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ * قُمِ اللَّیْلَ إِلاَّ قَلیلاً * نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلیلاً * أَوْ زِدْ عَلَیْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتیلاً» (مزمل/ ۱ تا ۴) شب را جز اندکی بیدار می‌شوی، نصف‌شب کمی بیشتر، کم کمترکه شاید تابع اختلاف فصول و اختلال احوال است. «و رتل القرآن ترتیلا» انس با کتاب الهی و تلاوت به روش ترتیل که شرط بهره‌مندی از این کتاب هست. این دستوری است که خدای متعال به حضرت می‌دهند که شب‌هایتان را به این شکل سپری نمایید و بعد هم می‌فرماید؛ «إِنَّا سَنُلْقی‏ عَلَیْکَ قَوْلاً ثَقیلاً * إِنَّ ناشِئَهَ اللَّیْلِ هِیَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قیلاً * إِنَّ لَکَ فِی النَّهارِ سَبْحاً طَویلاً» (مزمل / آیات ۵ تا ۷) این مقدمه تلقی آن قول سدید است. گاهی با شب‌زنده‌داری آدم مهیا می‌شود تاحقیقتی از عالم به او تلقی شود تا انسان بتواند کاری در عالم ارض انجام دهد، همین طوری با دست خالی که کاری نمی‌شود کرد. اگر به انسان حقیقتی عنایت نشود و هدایتی در وجودش نازل نشود و نورانیتی در وجودش نباشد، برای دیگران چه کار می‌تواند بکند؟ آدم باید نورانی بشود تا بتواند چراغ راه دیگران باشد و این راهش همین است که؛ « قُمِ اللَّیْلَ إِلاَّ قَلیلاً * نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلیلاً * أَوْ زِدْ عَلَیْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتیلاً» اول باید آن قول تلقی شود؛ «إِنَّا سَنُلْقی‏ عَلَیْکَ قَوْلاً ثَقیلاً» و بعد «إِنَّ لَکَ فِی النَّهارِ سَبْحاً طَویلاً»

 انسان مأموریت‌هایی در روز دارد، در آیات پایانی هم خدای متعال می‌فرمایند؛ «إِنَّ رَبَّکَ یَعْلَمُ أَنَّکَ تَقُومُ أَدْنى‏ مِنْ ثُلُثَیِ اللَّیْلِ وَ نِصْفَهُ وَ ثُلُثَهُ وَ طائِفَهٌ مِنَ الَّذینَ مَعَکَ…» (مزمل / آیه ۳۰) هم خود شما هم آن کسانی که در معیت شما هستند.

 با این اوصاف اگر تا زمانی که معیت رسول خدا حاصل نشود ما هیچ کاری نمی‌توانیم انجام دهیم.  تا آن همراهی با رسول الهی اتفاق نیفتد و حقیقتی از آن عالم بر انسان جاری و نازل نشود، دستگیری و هدایت همه‌اش حرف و شوخی است و اگر نازل شد آدم می‌فهمد باید چه کار کند و دیگر فقط حرف نیست،‌ اقدام و عمل است و هزار مسأله است که شما بهتر از من با آنها آشنا هستید. ولی شرط اصلی‌اش این است که اگر برای انسان تحقق پیدا نکند، انسان کاری نمی‌تواند انجام دهد. داستان هدایت به این صورت است که کسی هدایت می شود و پرچمدار هدایت است که انواع هدایت بر وجودش نازل شده و یک ملاقات، تماس و یک تلاقی داشته باشد و دریافت کند و یک معیتی داشته باشد. اگر آن معیت اتفاق نیفتد و آن حقیقتی که به پیامبر و هادی الهی دادند، به دست ما نرسد کاری نمی‌شود کرد. و این هدایت را هم می‌دانید؛ «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ» (رعد/۷) در تفسیر این آیه اختلاف نظر است، آن که روایات بیان فرموده این است که وجود مقدس نبی اکرم مُنذر نسبت به همه اقوام است. اما تلقی هدایت از رسول خدای متعال به طور مستقیم ممکن نیست. اگر کسی بخواهد از هدایت استفاده کند باید با امام خودش معیت داشته باشد. می‌فرمایند؛ نبی مکرم منذر هستند، امیرالمؤمنین هادی هستند، ما ائمه هادی هستیم و هدایت می‌کنیم به آن چیزی که پیامبر آوردند. آن هدایتی که پیامبر آوردند از طریق ما واقع می‌شود. لذا شرط نورافشانی و هدایت و دست‌گیری و … که کار گسترده‌ و پردامنه‌ای است، شرطش این است که انسان معیتی با رسول خدا و معیتی با امامی که چراغ هدایت در وجود او روشن شده و پرچم هدایت در دست اوست و کلمه هدایت و نور است داشته باشد و اگر ارتباطی برقرار نشود کاری نمی‌شود کرد.

آدم آخر عمر وقتی خروجی‌هایش را می‌شمارد چیزی برایش نمانده است و هیچ ثمری ندارد. تنها راه  این که آخر عمر این اتفاق نیفتد این است که ما در عالم ارض، یک تلاقی با جریان هدایت داشته باشیم و راهی پیدا کنیم به؛ « بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَع» (نور/۳۶) فی بیوتٍ که آن چراغ هدایت در آن برافروخته شده است و «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» این چراغ می‌آید در بیوت، یک تلاقی با این بیوت داشته باشیم و اگر این را دریافت ‌کنیم، خودمان راه پیدا می کنیم و وقتی راه پیدا شد، دیگران چه بخواهند یا نخواهند، آدم‌هایی که خوب هستند با انسان هدایت می‌شوند و آن‌هایی که بد هستند هرچه بیشتر تلاقی داشته باشند گرفتارتر می‌شوند. ازخاصیت انبیاء است که؛ آن‌هایی که بد هستند وقتی با انبیاء مواجه می‌شوند بدتر می‌شوند و آن‌هایی که خوب هستند خوب‌تر می‌شوند.

پذیرش پرچمداری ائمه لازمه کار تربیت

 بنابراین نکته اولی که می‌خواستم عرض کنم که ما اگر بخواهیم در مأموریت‌مان موفق باشیم باید انس با کتاب خدا، انس با رسول خدا، انس با ائمه هدی و معصومین وانس با وجود مقدس امام زمان ارواحنا فداه که حقیقت هدایت در دست ایشان هست، داشته باشیم. در دوران ما هر کسی هدایت می‌شود به وسیله وجود مقدس ایشان هدایت می‌شود. ما هم اگر می‌خواهیم واسطه بشویم به خود ما چیزی مستقل داده نمی‌شود. کسی نباید خیال کند در این عالم به او چیزی مستقل از بقیه انبیاء و اهل‌بیت می‌دهند. انبیاء نیز به همین‌ صورت، به انبیاء هم به اندازه پذیرش هدایت معصومین درجات داده شده است. «هُمْ دَرَجاتٌ عِنْدَ اللَّه‏» (آل عمران/۱۶۲) این آیه را روایت به این شکل معنا کرده اند؛ «هم درجاتٌ للمؤمنین» مؤمنین درجات‌شان به اندازه درجات همراهی با امام و برخوداری از هدایت امام است. به اندازه تولی‌شان درجه پیدا می‌کنند و به همان اندازه هم از انسان کار ساخته است. طبقات انبیاء هم متفاوت است و هر یک مأمور خودش است ، اصلاً آن انبیایی که نبوت داشتند تا آن‌هایی که رسول بودند و مبعوث، درجات‌شان تابع درجات تولی معصوم است،‌ حتی انبیاء اولوالعزم که دیگه سرآمد هستند. آنها به این علت اولوالعزم شدند که نسبت به مقامات نبی اکرم و ائمه هداه معصومین تا امام زمان  اقرار کردند و حاضر شدند در این طرح کار کنند، یعنی متوجه شدند که پرچمدار این طرح ائمه هستند و حاضر شدند توی این طرح رسالتی داشته باشند.

آن‌ها شدند اولی العزم که انبیاء و مرسلین دیگر تحت هدایت آن‌ها هستند.پس بنابراین عنایت می‌فرمایید که اگر بخواهیم کار انجام دهیم، تنها راهش ارتباط‌ با وجود مقدس امام زمان، کتاب الهی، نبی‌اکرم و اهل‌بیت است و این ارتباط از طاعت تا تسلیم، انس، بلاغت، توسل، زیارت و همه این‌هاست. دعای بر حضرت، به خصوص دعای مأثوره‌ای که از معصومین نقل شده کلید همراهی با وجود مقدس امام زمان است. مخصوصا اگر مداومت در دعا، به خصوص سحرها صورت گیرد اما متاسفانه یکی از اشکالات این است که شب‌های ما معمولاً کم بهره است، در حالی که خیلی از بهره‌هایی که اولیاء خدا دارند از شب است. دلایل آن‌ که کم بهره می‌شویم؛ یکی این است که ما برنامه‌ریزی نداریم و خواب درستی نداریم و خواب یکی که از طرق ارتباط با عالم غیب است. ما از خواب خوب محروم شدیم، از بیداری به وقت محروم شدیم، ان شاء الله شما که موفق هستید، خدا بیشتر توفیق بدهد مقیداً که آدم بتواند شب‌ها بخوابد و بتواند از سحرها و… استفاده کند.

 یکی از مهم‌ترین استفاده‌ها از سحر، دعا برای وجود مقدس امام زمان سلام الله علیه و اتصال به آن حضرت و جزو سربازان حضرت شدن است و این است که راه را باز می‌کند و الا از ما کاری نیست. کسی که خدای متعال به او مأموریت داده برای هدایت، معصوم است، ما هم باید به اندازه ارتباط با حضرت، چیزی دستگیرمان شود و می‌توانیم همان را منتشر کنیم ان شاء‌الله.

دکمه بازگشت به بالا
🏠 صفحه اصلی
🏠 صفحه اصلی