مربی و کارآمدی
جواد محدثی
جعبه ابزار کار فرهنگی
ساختن انسانها و کار تربیتی، زمانبر و تدریجی و دیربازده است، اما آثار آن دیرپا و عمیق و ماندگار است. مربی در راستای غنای کار و ژرفایی تلاش و ثمربخش بودن امر تربیت، اموری را باید مدنظر داشته باشد. این امور، برخی به شیوه کار مربوط میشود، برخی به عمل و رفتار مربی، برخی هم به انتقال معارف و مفاهیم به مخاطبان. اینک آن امور کارساز:
- استحکام و اتقان کار
امر تربیت را نباید ساده و سطحی گرفت و باری به هر جهت به آن پرداخت. فکر و تدبیر قبلی، برنامهریزی عملی، پیگیری در اجرای برنامهها، ارزیابی نتیجه عمل، کوتاه نیامدن از هدف ازپیشتعیینشده، از جمله این استحکامات در تربیت است؛ چیزی که به آن اتقان گفته میشود.
رسول خدا (ص) که هنگام دفن یکی از اصحاب، قبر او را سفت و سخت و محکم میساخت، در برابر کلام یکی از یاران ـ که گویا این همه سفتکاری در درست کردن قبر و پوشاندن آن را شگفت و غیرلازم میدید ـ فرمود: «انی لَأَعلمُ انه سبیلی و یصل البلی الیه ولکن الله یحب عبدا اذا عمل عملا الحکمه[۱] میدانم که این جسد خواهد پوسید و کهنگی و پوسیدگی به این قبر خواهد رسید، لیکن خداوند بندهای را دوست دارد که وقتی کاری انجام میدهد، آن را متقن و استوار انجام دهد».
روشن است که تربیت و برنامههای تربیتی کمتر از دفن یک میت نیست؛ پس نباید آن را سرسری گرفت.
- احساس مسئولیت
از آنجا که اهل عمل بودن و تجلی گفتهها و دعوتها در عمل و رفتار انسان تأثیری شگرف بر دیگران میگذارد، مربی باید خود را تجسم و آینه ارزشها و آموزشهایی قرار دهد که شاگردان را به آنها فرامیخواند و صرفاً گوینده و بلندگوی یکطرفه نباشد. چنان نباشد که از مخاطبان، انتظار ضابطهمندی و مسئولیتشناسی و پایبندی به اصول و مقررات داشته باشد، اما نسبت به خودش، بیتعهدی و لاقیدی را روا بشمارد.
حضرت رسول (ص) در وصایای حکیمانهای که به صحابه بزرگوار «ابن مسعود» دارد، میفرماید:
«یابن مسعود! لاتکن فمن یشدد علی الناس و یخفف علی نفسه. یقول الله: لم تقولون ما لاتفعلون؛[۲] ای ابن مسعود! از کسانی مباش که به مردم سختگیرند، ولی به خودشان آسان میگیرند. خداوند میفرماید: چرا میگویید آنچه را که عمل نمیکنید؟».
در توصیههای پیامبر خدا (ص) به ابوذر هم آمده است: «ای اباذر! مَثَل کسی که بدون عمل دعوت میکند، همچون تیراندازی است که بدون زه، کمان را میکشد و تیر میافکند» (یعنی چنین دعوتی بیاثر است). پس مربی باید در خود هم احساس مسئولیت را نهادینه کند و بروز دهد.
- عمل، ثمره درخت وجود
بارها گفته شد که دعوتگر و مربی، باید به آنچه میگوید، هم باور داشته باشد، هم عمل کند. گواه صدق و ایمان ظهور و بروز آن حرفها در عملِ مربی است و با همین شاخص میتوان اشخاص را قضاوت و ارزیابی کرد.
امام علی (ع) مثال جالبی در این مورد زده، میفرماید: «لایعرف الرجل الا بعمله، کما لا یعرف الغریب من الشجر الّا عند حضور الثمر فتدل الاثمار علی اصوابها …؛[۳] هیچکس را جز به وسیله عملش نمیتوان شناخت؛ چنانکه درخت ناشناخته و ناآشنا را نمیتوان شناخت (که این چه درختی است) مگر آنگاه که میوهاش آشکار شود. پس میوهها نشانه و راهنمای درختهایند…». به عمل کار برآید، به سخندانی و سخنرانی نیست!
- بینیازی از تعریف و تشکر دیگران
نقش انگیزه در فعالیتهای تربیتی بسیار مهم است. داشتن اراده قوی و انگیزه روشن، سبب میشود تلاشگر این عرصه نه احساس خستگی کند، نه از کارشکنیها و مخالفتهای دیگران سست شود و نه احساس شکست و ناکامی به او دست دهد، و نه از ناسپاسی و قدرناشناسی دیگران، دچار ضعف شود و روحیه خود را از دست دهد.
وقتی انگیزه خدایی باشد و کار برای رضای او انجام گیرد، همیشه برای فعالیت، نیروی درونی خواهیم داشت و از تحسین و تأیید دیگران بینیاز خواهیم شد. نهتنها در امر تربیت، بلکه در هر کار خیری دیگری این نکته قابل توجه است.
امام علی (ع) میفرماید: «لایزهدنک فی المعروف من لایشکره لک، فقد یشکرک علیه من لا یستمع بشیء منه؛ ناسپاسی دیگران تو را در انجام کار نیک بیرغبت و بیانگیزه نکند؛ زیرا خدایی که از احسان و نیکی تو بهرهای نمیبرد (یا دیگرانی که بیبهره از آن احسانند) از تو تقدیر و تشکر میکنند».[۴]
توجه به قدرشناسی و سپاس و پاداش الهی، انگیزه درونی مربی را تقویت کرده، آن را استمرار میبخشد.
- نظم و برنامهریزی
کار منظم و مستمر، نتیجهبخشتر از کار پرحجم، اما منقطع است.
اسب تازی دو تک رود به شتاب
شتر آهسته میرود شب و روز
سامانبخشی به فعالیتها و تقسیم مناسب اوقات بر اساس نیازها و اولویتها، تضمینکننده موفقیت است. در روایات ما، تأکید بر تقسیمبندی زمان برای آن است که تلاشگر به همه اهداف و خواستههایش برسد.
امام کاظم (ع) فرموده است:
«بکوشید که زمان شما چهار بخش باشد:
ـ بخشی برای مناجات با پروردگار و دعا و نیایش و عبادت
ـ بخشی برای امرار معاش و تلاش برای تأمین معیشت
ـ بخشی برای معاشرت با دوستان مورد وثوق و نشست و برخاست با رفقای سالمی که عیبهای شما را به شما بگویند و در باطن با شما اخلاص و یکرنگی داشته باشند (جان فدای آنکه دلش با زبان یکی است)
ـ بخشی هم برای تفریحات سالم و لذتهای حلال».
سپس افزودند: «به کمک همین بخش (تفریحات سالم و حلال) بر انجام سه بخش دیگر قدرت مییابید».[۵]
مربی میتواند کارهای خود را به این صورت برنامهریزی کند: نظارت بر رفتار و عملهای متربیها، ارزیابی میزان رشد و پیشرفت شاگردان، پیگیری اجرای برنامهها و تعهدات از سوی اشخاص و تقسیم اوقات بین کارهای مورد نظر طبق اولویت مربی.
- آیندهنگری و سنجش
بیشک برنامههای ناپخته و بدون تأمل و ارزیابی قبلی، نتیجهبخش نخواهد بود. دقت در عواقب هر کار و ارزیابی نتیجهای که از هر برنامه میتوان به دست آورد و ملاحظه اطراف و جوانب و زوایای پیدا و پنهان یک برنامه عملیاتی با برخورد تربیتی، دستاورد آن را بیشتر خواهد ساخت. تصمیمگیری فوری و آنی خالی از اشتباه نخواهد بود.
امیرمؤمنان (ع) میفرماید: «قَدِّر ثُمَّ اقطَع و فَکِّر ثُمَّ انطق تبین ثُمَّ اعمَل؛[۶] اندازه بگیر، سپس قطع کن. بیندیش سپس حرف بزن. تحقیق کن، سپس دست به عمل بزن».
خیاط، هیچ وقت پارچه را قبل از اندازهگیری قیچی نمیکند. سخن گفتن پس از تأمل و اقدام کردن پس از تحقیق و بررسی، کارها را پختهتر میسازد. مربی باید در برنامههای تربیتی خود، محاسبه و اندازهگیری و سنجش را در نظر داشته باشد.
- مدیریت ذهن
فکر انسان درگیر بسیاری از مسائل و مشکلات و نیازهاست. مربی هم علاقه دارد همه اخبار را بداند، از همه جریانها مطلع باشد، در همه مباحث و موضوعات، خبره و کارشناس باشد. بسیاری از دانستنیها را در ذهن داشته باشد. ولی مگر میشود؟ وسعت معلومات و معارف به حدی است که ذهن انسان میگنجد و نمیتوان همه آنچه را مورد علاقه است، در ذهن فراهم آورد. چارهای جز بهگزینی و پرداخت به مسائل اولویتدار نیست. پس ذهن را هم باید مدیریت کرد و ظرفیت ذهنی را برای آنچه لازمتر و مهمتر و مفیدتر و کاربردیتر است، فارغ و آماده ساخت.
امام علی (ع) درباره اولویتبندی دانستهها و مدیریت ذهن میفرماید: «إنَّ رَأیَک لایَتَّسِع لِکُلِّ شَیءٍ فَفَرِّغهُ لِلمُهِمِّ؛[۷] فکر و اندیشه تو گنجایش همهچیز را ندارد، پس آن را برای آنچه مهم است، فارغ و خالی ساز».
روشن است که اگر امور کماهمیت و دستچندم تبدیل به دغدغه اصلی مربی شود، او را از اندیشیدن و پرداختن به امور اصلی و اولویتدار باز میدارد و ذهن و توان و اوقات او مصروف کارها و برنامههای کماهمیت میشود و این خسرانی بزرگ است.
- زمانشناسی
هر کاری وقت خاصی دارد. انجام هر کار در زمان مناسبش سودمند است و انجام کار در غیر زمان مناسب، آن را تباه میسازد و نتیجهای به دست نمیآید، یا نتیجه عکس گرفته میشود. اینکه چه زمان چه حرفی باید گفت، در چه فرصتی کدام برنامه را اجرا کرد، وقت مناسب برای طرح فلان موضوع کی است؟ اینها محاسبات دقیق و زمانشناسانه و مخاطبشناسانه میطلبد.
امام علی(ع) میفرماید: «کسی که میوه را در غیر وقت رسیدنش بچیند، مثل آن است که در زمین شخصی دیگر به کشت و زرع پرداخته است (یعنی ثمرهای به دست نمیآورد)».[۸]
امام صادق (ع) نیز فرموده است: «مَن إبتَدَءَ بِعَمَلٍ فی غَیرِ وَقتِه، کانَ بُلوغُه فی غَیرِ حینِه؛[۹] کسی که آغاز به کاری میکند پیش از وقتش، دچار بلوغ زودرس میشود».
گاهی یک نصیحت نابهنگام، ایجاد عصیان و نفرت میکند و گاهی یک تذکر بیموقع و در حضور جمع، طرف را عقدهای میسازد. گاهی طرح سؤالی بدون زمینهچینی قبلی طرف را شوکه میسازد. نهی از منکر بدون اعتمادسازی قبلی، موجب تجری و گستاخی و عدم پذیرش میشود. به هر حال، «هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد».
- استفاده از فرصتها
همیشه همه فرصتها فراهم نیست. یا فراغت و نشاط نیست یا بودجه و امکانات فراهم نیست، یا مخاطب در دسترس و در اختیار نیست، یا مربی همیشه وقت و آمادگی ندارد، یا زمان به سرعت از دست میرود. به هر حال کار امروز را نباید به فردا انداخت و فرصتها را هم بیهوده نباید از دست داد. به قول پروین اعتصامی:
گهر وقت بدین خیرگی از دست مده
آخر این درّ گرانمایه بهایی دارد
در رهنمودهای معصومین پندهای فراوانی درباره بهرهگیری درست از موقعیتها و فرصتهای موجود دیده میشود. در یکی از این احادیث نورانی از پیامبر اکرم (ص) خطاب به ابوذر غفاری چنین آمده است: «إغتَنِم خَمساً قَبلَ خَمسٍ شَبابکَ قَبلَ هِرَمِک و صِحَّتِک قَبلَ سُقمِک و غِناک قَبلَ فَقرِک و فِراغِک قَبلَ شُغلِک و حَیاتِک قَبلَ مُوتِک؛[۱۰] پنج چیز را قبل از پنج چیز مغتنم شمار: جوانیات را قبل از پیریات، تندرستیات را قبل از بیماریات، توانگریات را پیش از نیازمندیات، فراغت و آسودگیات را پیش از گرفتاریات، و زندگی را پیش از مرگت».
- روشآموزی
رسیدن به هر هدفی راه خاصی دارد. موفقیت در هر کاری هم شیوه مخصوصی را میطلبد. ازاینرو روششناسی در هر کار، از جمله در تأثیرگذاری تربیتی و پرورش نیروهای زبده و سازنده مؤثر است.
چگونه میتوان استعدادهای دانشآموزان را استخراج کرد؟
چگونه میتوان به آنان اعتمادبهنفس و خودباوری داد؟
روش رهانیدن افراد از غربزدگی و احساس حقارت در برابر بیگانگان چیست؟
راه ایجاد انگیزه درونی در جوانان برای فعالیت چیست؟
از چه راه میتوان ایمان و اعتقاد دانشآموزان را تقویت کرد؟
روش جذب جوانان به برنامههای فرهنگی و مذهبی چیست؟
و … بسیاری از اینگونه سؤالات که در همه آنها موضوعی مهم به نام «روش» و متد و فن به چشم میخورد. فراگیری روش در هر کاری، راه میانبری است برای رسیدن به مقصود، در کمترین زمان و با کمترین امکانات. به فرموده حضرت رضا (ع): «مَن طَلَبَ الأمرَ مِن وَجهِه لَم یُزِلّ؛[۱۱] هر کسی کار را از راهش دنبال کند و بجوید، نمیلغزد».
مربی اگر نیمی از عمر خود را صرف آموختن روش موفقیت در کار خویش کند، ضرر نکرده است. ضعف برخی در این است که نمیدانند چگونه کار خود را انجام دهند تا موفق باشند؛ مثل والدینی که نمیدانند چگونه فرزند خود را نمازخوان بار آورند، یا معلمی که نمیداند با چه روشی شوق درس خواندن را در شاگرد زنده کند.
پینوشت
[۱]. محمدرضا حکیمی، الحیاه، ج۱، ص۲۷۴٫
- طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۴۵۷٫
- آمدی، غررالحکم، ج۶، ص۱۱۰، حدیث ۹۶۹۴٫
- محمدرضا حکیمی، الحیاه، ج۱، ص۲۹۷٫
- ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص۴۰۹٫
- آمدی، غررالحکم، ج۴، ص۵۰۶، حدیث ۶۷۷۳٫
- همان، ج۲، ص۶۰۶، حدیث ۳۶۳۸٫
- نهجالبلاغه، خطبه ۵ (و مجتبی الثمره لغیر وقت ایناعها کالزارع بغیر ارضه).
- محمدرضا حکیمی، الحیاه، ج۱، ص۳۱۵٫
- طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۴۵۹٫
- محمدرضا حکیمی، الحیاه، ج۱، ص۳۱۲٫
[۱] . الحیاه ، محمدرضا حکیمی، ج ۱ ص ۲۷۴ به نقل از امالی صدوق.
[۲] . مکارم الاخلاق، طبرسی، ( چاپ اعلمی) ص ۴۵۷
[۳] . غررالحکم ( چاپ دانشگاه) ج ۶ ص ۱۱۰ حدیث ۹۶۹۴
[۴] . الحیاه ج ۱ ص ۲۹۷
[۵] . تحف العقول، ( چاپ جامعه مدرسین) ص ۴۰۹
[۶] . غررالحکم، ج ۴ ص ۵۰۶ حدیث ۶۷۷۳
[۷] . همان ،ج ۲ ۶۰۶ حدیث ۳۶۳۸
[۸] . نهج البلاغه ،خطبه ۵ ( و مجتبی الثمره لغیر وقت ایناعها کالزارع بغیر ارضه )
[۹]. الحیاه ،ج ۱ ص ۳۱۵
[۱۰] . مکارم الاخلاق، ص ۴۵۹
[۱۱] . الحیاه ، ج ۱ ص ۳۱۲