سفرهآرایی معنوی
ابوالفضل ابوالقاسمی
بایستههای تبدیل آگاهی به عمل در تربیت(۴)
اشاره: در شمارههای پیشین به مسیر ورود به حوزه غیب از طریق نماز اشاره شد. همچنین با رویکردی روایی به تبیین بایستههای گفتوگوی با حضرت حق پرداختیم و در گام نهایی، به برخی مهارتهای پیشینی نماز و پس از نماز با هدف تغذیه حداکثری روح از نماز اشاره شد. این بایستهها عبارت بود از: تفکر پیشینی برای درک موقعیت، طمأنینه در حرکات و آرامش در کلمات، سنجش میزان خلوت، و خشوع در نماز. اکنون در این شماره به برخی دیگر از این بایستهها پرداخته میشود.
نماز تجملاتی
در دنیای سلامت توجه به تغذیه مناسب، اصلی غیرقابلانکار است؛ اصلی که بیتوجهی به آن موجب ضعف در تمامی فعالیتهای انسان میشود. از عوامل سوءتغذیه، کمیِ اشتها و بیمیلی به غذاست. میل و اشتها در انسان عامل مهمی در جذب حداکثری مواد غذایی و بهرهمندی مناسب بدن از آنهاست. انسان به طور طبیعی تلاش میکند از راههای مختلفی این میلها را تحریک کند. توجه به سفرهآرایی و چیدمان سفره، رنگآمیزی مناسب غذا، ارائه غذا در شکلها و قالبهای متنوع با ظرفهای زیبا و جذاب و استفاده از ادویهجات مطبوع و خوشبو، نمونهای از ابزارهای تحریک میل غذایی در انسان است.
روح انسان نیز همانند جسم انسان نیازمند تغذیه است و مهمترین غذای روح، عبادت و ارتباط حقیقی با حضرت رَب است؛ عملی که بیاشتهایی در آن موجب ضعف در قوای روحی است. کسالت هنگام عبادت از مهمترین بیماریهای روحی به شمار میرود؛ بنابراین باید با تشخیص درست عوامل آن، به درمانش پرداخت.
اما راه تحریک اشتهای عبادی انسان چیست؟ راهحل ساده این مشکل، همانند راهحل تغذیه جسمی انسان است؛ یعنی همانگونه که انسان با سفرهآرایی میل به غذا را تحریک میکند، با زیباسازی و آراستن خود میل به عبادت را در خود تقویت میکند. بهرهمندی از جانماز مخصوص، به تن داشتنِ لباس مناسب، استفاده از عطر و بوی خوش هنگام نماز و خلاصه، سفرهآرایی در نماز زمینهساز مناسبی برای تغذیه از نماز است.
آیا شخصی که با لباس نامناسب، مهر شکستهای را از لبه طاقچه منزل برداشته و با موهایی درهم به نماز ایستاده، حضور در محضر حضرت حق را احساس میکند؟ یا کسی که با لباسی زیبا یا عبایی بر دوش، جانمازی مخصوص گسترده و با بویی خوش مقابل هستیبخش جهان ایستاده است؟
روشن است که سفرهآرایی در نماز در رنگهای مختلف آن، عامل مهمی در زدودن کسالتهای انسان و ایجاد آمادگی و نشاط روحی در نماز است. در بیانی دلنشین، راوی میگوید: «امام حسن ۷ زمانی که نماز را برپا میداشتند، زیباترین لباس را میپوشیدند. به حضرت عرض شد: ای پسر رسول خدا چرا به هنگام نماز اینگونه لباس میپوشی؟ حضرت فرمودند: خدا زیبا است و زیبایی را دوست میدارد. پس خود را برای پروردگارم میآرایم، چنانکه میفرماید: به هنگام نماز و حضور در مساجد لباس زیبای خود را بپوشید. پس دوست دارم که بهترین لباسم را بپوشم».۱
چشم در چشم
طبیعی است گفتوگو با کسی که او را نمیبینیم امری دشوار است؛ بنابراین گفتوگو با خداوند هستیبخش نیازمند دیدار اوست؛ همانگونه که حضرت امیرالمؤمنین ۷ در پاسخ این پرسش که آیا پروردگارت را دیدهای؟ فرمود: «من کسی نیستم که خدایی را بپرستم که ندیدهام». سپس فرمود: «دیدگان او را به نگاه چشمها ندیدهاند، بلکه ایمان به غیب، دلها را به او گره زده است».۲
اما این احساس چگونه در انسان شکل میگیرد؟ چگونه میتوان خدا را حس کرد و دید و سپس با او به گفتوگو نشست؟
برای روشن شدن موضوع تصور کنید در اتاقی هستید که دارای شیشههایی یکطرفه است؛ شیشههایی که شما از درونِ اتاق، بیرون را نمیبینید؛ اما افرادی که در بیرون اتاق هستند، شما را به خوبی میبینند و صدایتان را میشنوند. در چنین موقعیتی درحالیکه شما میدانید افرادی ناظر شما هستند، چگونه رفتار میکنید؟ چقدر مراقب رفتارها و پوشش خود خواهید بود؟ روشن است که با علم به اینکه چشمان ناظری مراقب ما هستند، انسان مراقب رفتارهای خود خواهد بود. حال در چنین موقعیتی تلاش کنید تا با افراد پشت این شیشه گفتوگو کنید. روشن است که آگاهی از وجود افراد ناظر سبب میشود تا ما بهراحتی با آنها گفتوگو کنیم؛ چراکه میدانیم اگرچه ما آنها را نمیبینیم و صدای آنها را نمیشنویم، آنها ما را میبینند و صدایمان را میشنوند. انسان در زندگی دنیایی نیز در پشت دیوار شیشهای عالم غیب قرار گرفته است؛ عالَمی که حیات حقیقی از اوست و در آن غوغای عجیبی است. عالمی که خداوند از آنجا ناظر بر تمامی حرکات و رفتارهای ماست «وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَهٍ إِلاَّ یَعْلَمُهَا».۳
در چنین فضایی است که انسان مؤمن بهسادگی با پروردگار هستی ارتباط برقرار میکند، با او همنشین میشود و چشم دلش به جمال الهی روشن میشود؛ چراکه میداند اگرچه با چشم سر خدا را نمیبیند، هستیبخش او، در کنار او، ناظر او و شنوای نجوای اوست. از این رو امام صادق ۷ در مقام بیان آداب نماز میفرمایند: «دیدهات را به جایگاه سجدهات بدوز، که اگر بدانی کسی طرف راست یا چپ توست، خوب نماز میخوانی. و بدان که تو در برابر کسی هستی که تو را میبیند و تو او را نمیبینی».۴ بنابراین چشم دوختن به نگاههای حضرت حق راهی مناسب برای بازگشایی چشم دل بهسوی مبدأ هستی و ارتباط با اوست.
تمرین قیامت
معاد و قیامت از جمله دغدغههای مهم انسان مؤمن معاد و قیامت است؛ عالمی که حیات حقیقی انسان را شکل میدهد. این عالم چگونه خواهد بود؟ چگونه انسان در جایی که هیچ آشناییای با آن ندارد، بهسر خواهد برد؟
حضرتِ حق نماز را تمرینی برای قیامت انسان قرار داده است. کسی که در این دنیا و در نماز نمیتواند با خداوند گفتوگو کند، او را ببیند و از همنشینی با او لذت ببرد، چگونه در قیامت چنین کند، درحالیکه قیامت جلوهای از دنیاست؟ در روایتی بسیار درسآموز از رسول خدا۶ پرسیدند: چرا پیش از نماز اذان و اقامه مستحب است، ولی در مورد عبادات دیگر چنین نیست؟ حضرت فرمود: به دلیل اینکه نماز شبیه حالتهای مختلف انسان در قیامت است. اذان به «نفخه اول» شباهت دارد که با نفخه اول (و دمیدن اسرافیل در صور) همه مردم میمیرند و از همین جاست که نشستن و سجده کردن بعد از اذان، مستحب است (سجده اشاره به مرگ و بازگشت انسان به خاک و زمین است) و اقامه نماز شبیه «نفخه دوم» است (که با دمیدن اسرافیل در صور، در مرتبه دوم، مردگان زنده میشوند) که خدای متعال فرمود: «وَ اسْتَمِعْ یَوْمَ یُنادِ المُنادِ مِن مَّکانٍ قَرِیبٍ؛۵ و گوش فرا ده و منتظر روزی باش که منادی از مکانی نزدیک ندا میدهد». قیام در نماز مانند برخاستن مردم از قبرهاست؛ چنانکه فرمود: «یَوْمَ یَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ العالَمِین؛۶ روزی که مردم در پیشگاه پروردگار جهانیان میایستند». بلند کردن دستها هنگام تکبیره الاحرام شبیه دست دراز کردن برای گرفتن نامه اعمال در قیامت است که خدای بزرگ فرمود: «إِقْرأْ کِتابَکَ کَفی بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسیباً؛۷ کتاب را بخوان، کافی است که امروز، خود حسابگر خویش باشی». رکوع نماز به خضوع خلایق در پیشگاه خالق شباهت دارد؛ چنانکه فرمود: «وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَیِّ الْقَیُّومِ؛۸ (در آن روز) همه چهرهها در برابر خداوندِ حیّ قیّوم خاضع میشود». سجود نماز شبیه سجود بندگان برای خدای جهان (در قیامت) است که فرمود: «یَوْمَ یُکشَفُ عَن ساقٍ وَ یُدْعَوْنَ اِلَی السُّجُودِ؛۹ (به خاطر بیاورید) روزی را که ساق پاها (از وحشت) برهنه میگردد و دعوت به سجود میشوند». تشهّدِ نماز شباهت دارد به زانو زدن خلایق در پیشگاه خدای متعال در روز قیامت.۱۰
—————————
پینوشت
[۱]. الحیاه؛ ج۵، ص۶۶٫
- دَخَلَ رَجلٌ علی أبى عبدِ اللّه ۷، قالَ: أ رَأیتَ اللّه َ حینَ عَبَدتَهُ؟ قالَ له: ما کُنتُ أعبُدُ شَیئا لَم أرَهُ. قالَ: فکَیفَ رَأیتَهُ؟ قالَ: لَم تَرَهُ الأبصارُ بِمُشاهَدَهِ العِیانِ، ولکِنْ رَأتهُ القُلوبُ بِحَقائقِ الإیمانِ، لا یُدرَکُ بِالحَواسِّ، ولا یُقاسُ بِالنّاسِ، مَعروفٌ بِغَیرِ تَشبیهٍ. میزان الحکمه؛ ج۷، ص۲۲۷٫
- انعام: ۵۹٫
- الإمامُ الصّادقُ ۷: إذا صَلَّیتَ صلاهً فَریضَهً فَصَلِّها لِوَقتِها صلاهَ مُوَدِّعٍ یَخافُ أن لا یَعودَ إلَیها أبدا، ثُمَّ اصرِفْ بِبَصَرِکَ إلی مَوضِعِ سُجودِکَ، فلَو تَعلَمُ مَن عَن یَمینِکَ وشمالِکَ لأَحسَنتَ صلاتَکَ، وَاعلَمْ أنّکَ بَینَ یَدَى مَن یَراکَ ولا تَراهُ. میزان الحکمه؛ ج۶، ص۳۰۱٫
- ق: ۴۱٫
- مطففین: ۶٫
- اسراء: ۱۴٫
- طه: ۱۱۱٫
- قلم: ۴۲٫
- اسرار الصلوه؛ ص۴۰ ـ ۴۱٫