زیباترین احسان
حسین شیخ شعاعی
شرایط و آداب احسان و نیکوکاری
احسان و نیکوکاری هم ممکن است دچار آفتها و اشکالاتی شود. برای اینکه از این آفتها دور بمانیم و کمکی که به نیازمندان میکنیم، بیعیب باشد، باید با ویژگیهایی همراه شد. با هم، سراغ آیات نورانی قرآن کریم میرویم و مهمترین ویژگیهای کار نیک را مرور میکنیم.
نگرش درست
خداوند درباره کافرانی که اهل انفاق و صدقه نیستند، میگوید: «و هنگامی که به آنان گفته شود: از آنچه خدا به شما روزی کرده انفاق کنید، کافران به مؤمنان میگویند: آیا ما کسی را اطعام کنیم که اگر خدا میخواست او را اطعام میکرد؟».۱ آنها با این استدلال از کمک به دیگران شانه خالی میکردند. نکته قابل توجه برای ما اینکه ممکن است چنین نگرشی به شکلی کمرنگتر و ناپیدا در ذهن برخی اهل ایمان هم رخنه کند. شاید دیده باشید کسانی که احساس میکنند آنچه نصیب و روزیشان شده است، حقشان بوده و هیچ وظیفهای نسبت به دیگران ندارند. حتی ممکن است اندکی صدقه هم بدهند، اما این کار را با اکراه انجام میدهند؛ چون در دلشان به این فکر میکنند که «چرا خود خدا به آنها کمک نمیکند؟». کسی که میخواهد اهل انفاق و احسان باشد، باید این شبهه را از ذهن خود برطرف کند. او باید بداند که اولاً هیچکس از حکمت تفاوت روزیها باخبر نیست. ثانیاً خداوند با نعمتهایی که به توانمندان میدهد، آنها را در کمک به دیگران میآزماید. هرچه نگرش ما به قواعد هستی و اهمیت و جایگاه احسان درستتر و بیعیبتر باشد، ارزش احسان و نیکوکاری ما بیشتر خواهد بود.
اگر قواعد هستی را بهدرستی بشناسیم، انفاق نهتنها بیوجه و غیرمنطقی نخواهد بود، بلکه ممکن است ضرورت هم پیدا کند. قرآن کریم فرموده است: «اما آن کس که (در راه خدا) انفاق کند و پرهیزگاری پیش گیرد، و جزای نیک (الهی) را تصدیق کند، ما او را در مسیر آسانی و آسایش قرار میدهیم. اما کسی که بخل ورزد و (از این راه) بینیازی طلبد، و پاداش نیک (الهی) را انکار کند، بهزودی او را در مسیر دشواری قرار میدهیم».۲ بر اساس این آیه شریفه، کسی که انفاق میکند در زندگیاش گشایش میبیند و سختیهایش رو به آسایش میرود. در مقابل، کسی که از انفاق فرار میکند، راحتیاش به سختی تبدیل میشود. هنگام انفاق باید دل خود را محکم داشت و به وعده خداوند اطمینان کرد.
تعاون
کار خوب، گاهی فردی است و البته به اندازه خود باارزش است. همان کار هنگامی که به صورت گروهی و با همکاری و مشارکت تعداد بیشتری از افراد پیش میرود، قیمت بیشتری خواهد گرفت و حتماً نتایج و ثمرات بیشتری، هم برای دیگران و هم برای افراد گروه به بار خواهد آورد. قرآن کریم به ما توصیه میکند: «و (همواره) در راه نیکى و پرهیزگارى با هم تعاون کنید! و (هرگز) در راه گناه و تعدى همکارى ننمایید! و از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید که مجازات خدا شدید است».۳ کار گروهی یکی از بهترین و کاملترین نمونههای تعاون است.
اما تعاون، فقط در کار گروهی نیست. همین که نسبت به کار خیر دیگران بیتوجه نباشیم و با زبان و رفتار خود او را تأیید و تشویق کنیم، مصداق تعاون در کار خیر است.
سبقت و عدم کاهلی
کسی که نیت میکند کار خیری انجام دهد و کمکی به کسی برساند، از یک مرحله مهم عبور کرده؛ ولی هنوز کار را تمام نکرده است. برای آنکه این نیت و تصمیم او قیمت اصلیاش را بگیرد و بیشترین اجر را از آنِ خود کند، باید در انجام آن، سرعت به خرج دهد. خداوند متعال آنجا که به ما فرمان میدهد به سمت کارهای خیر برویم، اینگونه میفرماید: «در نیکیها و اعمال خیر، بر یکدیگر سبقت جویید».۴ این یعنی در کار خیر سرعت داشته باشید؛ بدون معطلی کاری را که باید انجام دهید، شروع کنید و به پایان برسانید و اجازه ندهید دیگران از شما پیشی بگیرند. وقتی خداوند این فرمان را داده است، پس حتماً این ویژگی را دوست دارد و احسانی را که بهموقع و بدون معطلی انجام میشود، بیشتر دوست دارد.
اخلاص
انفاق باید خالصانه باشد. کاری که برای جلب توجه دیگران و خودنمایی صورت گیرد، حتی اگر ظاهری نیکو داشته باشد، هیچ ارزشی ندارد. خداوند هشدار میدهد: «و آنها کسانی هستند که اموال خود را برای نشان دادن به مردم انفاق میکنند، و ایمان به خدا و روز بازپسین ندارند… چه میشد اگر آنها به خدا و روز بازپسین ایمان میآوردند، و از آنچه خدا به آنان روزی داده، (در راه او) انفاق میکردند؟! و خداوند از (اعمال و نیات) آنها آگاه است».۵ هرچه از ریا و خودنمایی دورتر شویم، کار ما ارزش بیشتری به خود میگیرد.
اما یک درجه پیشرفتهتر اخلاص این است که هر نیت دیگری غیر از جلب رضایت خداوند را کنار بگذاریم. درست است که مثلاً صدقه دادن، زندگی صدقهدهنده را برکت میبخشد و همانطور که گفتیم با احسان و انفاق سختیهای زندگی آسان میشوند، اما اینها نباید هدف اصلی قرار گیرند و بخشش و کمک به دیگران را معاملهای حساب کند که باید بازدهی مناسب را داشته باشد. خداوند گروهی را که چیزهای انفاقشده را غرامت محسوب میکردند، نکوهش میکند و درباره اهل ایمان میفرماید: «گروهی (دیگر) از عربهای بادیهنشین، به خدا و روز رستاخیز ایمان دارند؛ و آنچه را انفاق میکنند، مایه تقرب به خدا و دعای پیامبر میدانند؛ آگاه باشید اینها مایه تقرب آنهاست! خداوند بهزودی آنان را در رحمت خود وارد خواهد ساخت».۶
قرآن کریم وقتی میخواهد مؤمنان را به صدقه دادن ترغیب کند، بیش از هر چیز بر این تأکید میکند که این کار آنها مثل قرض دادن به خداوند است. البته به این هم اشاره میکند که قرض دادن به خدا، پاداش و بازگشتی چندبرابری دارد: «کیست که به خدا قرضالحسنهای دهد، (و از اموالی که خدا به او بخشیده، انفاق کند،) تا آن را برای او، چندین برابر کند؟ و خداوند است (که روزی بندگان را) محدود یا گسترده میسازد؛ (و انفاق، هرگز باعث کمبود روزی آنها نمیشود)».۷ این فراخوان هیجانانگیز در آیههای متعددی تکرار شده است.۸ اهل احسان از نتیجه کار خیر خود بهرهمند میشوند؛ ولی این کار را بیشتر به خاطر آنکه با خداوند معامله کرده و رضایت او را به دست آورده باشند، انجام میدهند.
مخفی بودن
اگرچه احسانی که به صورت آشکار باشد و همه از آن باخبر باشند، اگر با نیت خالص باشد، هیچ اشکالی ندارد، اما در بسیاری موارد، این کار وقتی ارزشمندتر است که کمتر کسی از آن باخبر شود. قرآن کریم میفرماید: «اگر انفاقها را آشکار کنید، خوب است! و اگر آنها را مخفی ساخته و به نیازمندان بدهید، برای شما بهتر است! و قسمتی از گناهان شما را میپوشاند؛ (و در پرتو بخشش در راه خدا، بخشوده خواهید شد.) و خداوند به آنچه انجام میدهید، آگاه است».۹ روایات اسلامی نیز به ارزش مخفی بودن احسان، بهویژه تأثیر آن در پوشاندن گناهان اشاره میکنند و آن را باعث فرونشاندن خشم خداوند میدانند.۱۰
شاید دلیل اینکه احسان بهتر است مخفیانه باشد این باشد که به اخلاص نزدیکتر است یا اینکه باعث شرمندگی و خجلت کمکگیرنده نمیشود و شاید فواید و دلایل دیگری در میان باشد؛ اما هر چه هست، باید به عنوان یکی از زیباییهای کار به رفتار نیک ما افزوده شود. البته نباید فراموش کرد که ممکن است در مواردی آشکار کردن نیکوکاری به قصد تشویق دیگران به این کار و ترویج آن انجام شود. در این صورت بدون شک متناسب با نیتی که وجود داشته است، آن فرد پاداش خواهد برد.
بیآزار بودن
انفاق و احسان نباید چه مستقیم و چه غیرمستقیم، چه عامدانه و چه ناخودآگاه، باعث رنجش کسی شود. خداوند هشدار میدهد که: «گفتار پسندیده و عفو (گذشت)، از بخشش و انفاقی که آزارى به دنبال آن باشد، بهتر است».۱۱ کسی که نتوانسته است کمکی بکند، اما با زبانی نرم و دلجویانه با نیازمند برخورد کرده است و برخوردهای تند احتمالی را با دیده بخشش نگریسته، کارش از صدقه با منت، ارزشمندتر است. البته آزاری که به دنبال صدقه ممکن است بیاید، فقط منت گذاشتن نیست و ممکن است حتی نحوه صدقه دادن بهگونهای باشد که باعث دردسر و آزار یا توهین و تحقیر شود. باید مراقب کارهای خیرمان هم باشیم که مبادا از این ظاهر زیبا و پسندیدهشان، نتیجهای زشت و گناهآلود پدید آید. البته اگر کسی دچار نگرشهای جاهلانه و نادرست نباشد، خود را برتر از دیگران نمیبیند و زمینه آزار کسی را فراهم نمیکند. مؤمن حواسش را جمع میکند که شیطان کار خوب او را آلوده نسازد.
میانهروی
احسان و بخشش هم مانند هر کار خوب دیگری تا جایی پسندیده است که به زیادهروی کشیده نشود؛ همانطور که نباید به کوتاهی و کم کاری گرفتار آید. اینکه انسان دیگران را بر خود ترجیح دهد، یک ارزش است؛ ولی نباید آنچه خداوند روزی او فرموده است که نیازهای واقعیش را تأمین کند، نادیده بگیرد و بدون مدیریت، دست خود را تا جایی باز بگذارد که چیزی در آن باقی نماند. روایات فراوانی از معصومان (علیهم السلام) نقل شده است که بر میانهروی در کار تأکید میکنند. انفاق مال یکی از چیزهایی است که باید با میانهروی همراه شود. قرآن کریم اینچنین درباره مدیریت در میزان بذل و بخشش سخن میگوید: «و کسانی که هرگاه انفاق کنند، نه اسراف مینمایند و نه سختگیری؛ بلکه در میان این دو، حد اعتدالی دارند».۱۲ نه آنقدر میبخشند که چیزی برای خودشان باقی نماند، نه آنقدر سخت میگیرند که از آنها چیزی به کسی نرسد.
میانهروی اگرچه در گفتن و شنیدن، ساده به نظر میرسد، اما مثل مهارتهای دیگر نیاز به دقت و تمرین دارد. باید به جوانب مختلف و همه شرایط و اقتضائات آن دقت نمود و آنقدر بر انجام و رعایت آن اهتمام و جدیت و تداوم داشت تا به یک ملکه و عادت رفتاری تبدیل شود.
پینوشت
۱. یس: ۴۷٫
۲. لیل: ۵ ـ ۱۰٫
۳. مائده: ۲٫
۴. بقره: ۱۴۸٫
۵. نساء: ۳۷ ـ ۳۹٫
۶. توبه: ۹۸ ـ ۹۹٫
۷. بقره: ۲۴۵٫
۸. مائده: ۱۲؛ حدید: ۱۱ و ۱۸٫
۹. بقره: ۲۷۱٫
۱۰. مجمعالبیان، ج۱، ص۳۸۵٫
۱۱. بقره: ۲۶۳٫
۱۲. فرقان: ۶۷٫