رسانههای جهان
مهدی عالمی
ضرورت آشنایی با رسانههای جهان در گفتوگو با جناب آقای بیژن نوباوه وطن، نمایندۀ سابق مجلس شورای اسلامی
آشنایی با رسانههای جهان -به خصوص رسانههای معارض جمهوری اسلامی ایران- و شناخت اهداف و روشهایی که در مدیریت رسانهای دارند، از ضروریات فضای رسانهای امروز است. در این زمینه، با جناب آقای بیژن نوباوه -نمایندۀ سابق مجلس شورای اسلامی- گفتوگویی داشتهایم. ایشان در گذشته، مدیرکلی اخبار داخلی و خارجی واحد مرکزی خبر و همچنین مدیریت دفتر نمایندگی صدا و سیما در نیویورک را برعهده داشته است.
رسانههای استکبار چه اهدافی را دنبال میکنند؟
تمام سیاستهای کشورهای شمال۱، بر اساس یک تفکر لیبرال دموکراسی در حال حرکت است. اساس این تفکر -که در حدود صد سال پیش از انگلستان شروع شد- به زیر سلطه کشیدن کشورهای جنوب و به عبارتی در حال توسعه است. برای پیاده کردن این تفکر، از سازوکاری به نام رسانه استفاده میشود که در تمام ابعاد علمی، صنعتی، ورزشی و… این تفکر را به بهترین نحو اجرا میکند. به تعبیر بهتر، مدیران استکبار، رسانه را به عنوان اصلیترین وسیله و کلید نفوذ کشورهای در حال توسعه میدانند. برای نمونه، انگلستان در گام اول، افکار عمومی کشور خود را با صدها رسانه کنترل میکند و در گام دوم، برای چهل کشور برنامه پخش میکند. پس این هزینهها فقط به این دلیل است که آنها زمانی میتوانند سیاست خودشان را در کشورهای دیگر جاری کنند که کنترل رسانهای داشته باشند و با آن هر دروغی که میخواهند، هر ماجرای غلطی که میخواهند، هر جریانسازی سیاسی که بخواهند، بتوانند انجام دهند و به دنبال آن، در واقع سیاستهای استعماری خودشان در این کشورها حاکم کنند.
آیا این هدف هنوز نیز در حال اجرا است؟
بله. جنگهای مذهب علیه مذهب -مانند وهابیت در عربستان، طالبان در افغانستان و داعش در سوریه و عراق- که در دنیا و مخصوصاً خاورمیانه رخ میدهد، حاصل تلاش، برنامهریزی و تلاش حداقل دو دهۀ متفکران انگلیسی و هزینه کردن آمریکاییان است. کشورهای پیشرفته، دو هدف را برای انجام این برنامهها دنبال میکنند: اول اینکه به اسلام ضربه وارد کنند. دوم اینکه با نا امن کردن منطقه، در پی امنیت برای اسرائیل هستند. بر همین اساس، در دنیا هیچ رسانهای را مستقل از انگلیس و آمریکا مشاهده نمیکنید. حتی خبرگزاریهای آلمان نیز خط خبری خود را از این دو کشور میگیرند و تقریباً تمام رسانههای کشورهای پیشرفته، هماهنگ عمل میکنند. این هماهنگی دو علت دارد؛ اول اینکه اطلاعات خود را از این کشورها میگیرند. زیرا خواستگاه بسیاری از مسائل جهانی چون حقوق بشر در آمریکا و انگلستان است. دوم، -مهمترین دلیل- اجرای همان هدفی است که بیان شد. به همین علت وقتی این رسانهها در مورد خاصی هجمه را شروع میکنند، تقریباً همگی یک حرف را میزنند.
بندهای نامرئی که مانع از روشنگری در رسانهها میشود، چیست؟
بندهای نامرئی، منافع آنها است؛ مثل کشور مستقل ایران، رسانهای را نمیتوانید پیدا کنید که منافع غربیها را در نظر نگیرد. رسانههای کشورهای دیگر -خواسته یا ناخواسته- به نوعی وابسته به کشورهای غربی هستند و همین منافع آنها را وادار به پیروی و دنبالهروی از خط فکری رسانهای آنها میکند. برای نمونه، شبکۀ الجزیره که در قطر است، توسط انگلیس اداره میشود و خود قطر به تنهایی قدرت ادارۀ آن را ندارد.
آیا رسانۀ مستقل وجود دارد؟
وقتی کشوری مستقل باشد، به یقین رسانهاش مستقل خواهد بود. ولی متاسفانه کشور مستقل وجود ندارد؛ ویتنامی که روزگاری با آمریکا جنگیده، اکنون اعتراف میکند که سیاستهایش متأثر از کشور آمریکا است. پس طبیعتاً به مسائل کشورهای مظلوم در حال توسعه، نمیپردازد.
نظرتان دربارۀ کسانی که رسانههای غربی را دارای آزادی بیان و استقلال میشناسند، چیست؟
کسانی که این مسئله را بیان مینمایند، اولاً اطلاعات و سواد خوبی در زمینۀ مسایل جهانی ندارند. به تعبیر بهتر، عدهای هنوز آمریکا را مرکز تمدن بشریت و مدینۀ فاضله میدانند؛ پس نمیتوانند رسانههای آن را مستقل نبینند. ثانیاً این عده به غرب وابستگی فکری دارند که سبب شده در زمین دشمن بازی نمایند و اهداف آنها را دنبال کنند. در مورد این عده نمیتوان واژۀ خودفروختگی را به کار برد. به تعبیری این عده اصلاً دشمن را نمیشناسند که متوجه نفوذ دشمن شوند.
آیا اساساً غرب از فیلتر و سانسور اطلاعات استفاده میکند؟ نحوۀ سانسور در غرب را توضیح دهید؟
غرب، صد در صد از فیلتر استفاده میکند. اما با روشی علمی به نام کثرت در رسانه که نتیجۀ آن، اشباع است؛ به این شکل که با ایجاد کانالهای متنوع و اشباع کردن سلایق مختلف، حواس مردم را از موضوع اصلی منحرف میسازد. برای نمونه، فقط خود شبکۀ بیبیسی، نزدیک پانزده یا شانزده کانال مختلف در مورد تاریخ، ادبی، پخش موسیقی و سایر موارد دارد. این اشباع به حدی است که مردم اصلاً احساس نیاز به چیزهای دیگر و اخبار دنیا نمیکنند. برای مثال، در زمان حملۀ آمریکا به عراق و بمبارانها، تلویزیون، چهار ساعت سِیلی در یک ایالت را نشان میداد و سگی که در میان سیل روی یک تکه الوار اسیر شده بود. به عبارتی سادهتر، مردم را هیجانی میکنند تا دنبال خبر تازهتری نروند و از اخبار اصلی دور بمانند.
چه حرکتی باید صورت گیرد تا مردم ایران سراغ رسانههای غربی همچون BBC نروند؟
این حرکت بر دوش رسانههای کشور است، از این جهت که ایران آگاهترین مردم را دارد. اگر رسانه بتواند اخبار را بدون اهمیت به نتایج بیان کند به نحوی که مردم متوجه شوند اطلاعرسانی شفاف است و همۀ اخبار همین است، به سمت و سوی رسانههای وابسته کشیده نمیشوند. از طرفی دیگر، رسانههای غربی با استفاده از شکافهای خبری در بین مردم نفوذ میکنند و هر دروغی را به جای راست جایگزین میکنند. اخبار باید به حدی شفاف و صریح باشد تا این شکافها از بین برود و مانع سوء استفادۀ بیگانگان گردد. تنها راه اشباع کردن مردم ما، حرف راست و صریح است. البته این موضوع تا یک درصدی است از این جهت که هیچ کس نمیتواند صد در صد مردم را اشباع کند.
نسبت به ملاکی که فرمودید، قدرت رسانههای داخلی را چگونه ارزیابی میکنید؟
مطمئناً قدرت رسانهای زیادی داریم. زیرا اولاً چهل سال با دنیا جنگیده و پیروز بودهایم. ثانیاً تعطیل کردن رسانههای ایرانی در کشورهای مختلف، نشان دهندۀ این واقعیت است.
به نظر شما یک مربی آگاه در مقابل هجمههای رسانهای چه حرکت و فعالیتی را باید انجام دهد؟
مربی باید هدف غرب را بشناسد و بداند که هدف اصلی غرب، ضربه زدن به اسلام است و این مقابله، اصلاً با ایران نیست. بلکه ایران اکنون سمبل این تفکر شده است. مربی باید هجمه را متوجه شود، تهاجم را درک کند، مبانی و اشکال آن را بشناسد. اگر این مهم صورت پذیرفت، دیگر شناخت وسیله راحت است و در این میان، رسانه تنها یک وسیله است. مهم هدف دشمن است و اینکه قصد مسموم کردن ما را دارد؛ دیگر با چه غذا و نوشیدنی، مهم نیست. باید این هدف را در جامعه روشن و شفاف نمود. مربی که این هدف را درک کند و به آن ایمان داشته باشد، مطمئناً در شناخت وسایل توانا میشود. چون هر چیزی که مغایرت نشان میدهد، قطعاً آن مغایرت مورد پسند او نخواهد بود و متوجه تحمیل آن از طریق غیر خواهد شد. رسانه، تنها یک وسیله است. عامل اصلی، شناخت ماهیت نیروهای دشمن است.
پینوشت:
(۱) اروپای غربی، آمریکا و آمریکای شمالی را کشورهای شمال و سایر کشورها را کشورهای جنوب مینامند.