جوجه و آواز خروس!
محمد میری
خانواده، مهم ترین عامل بیرونی مؤثر در تربیت
انگلیسیها میگویند: «جوجه همان آوازی را میخواند که خروس میخواند.» چینیها میگویند: «تنها از یک درخت سالم است که میوه سالم به دست میآید.» یک ضربالمثل عربی میگوید: «اگر پدر پیاز و مادر سیر باشد، فرزند آنان رایحه خوشبویی نخواهد بود.»[۱]
این ضربالمثلها نشان از نقش و تأثیر خانواده در تربیت فرزندان دارد. من و توی مربی از آن جهت که مربی هستیم، ناچار به برقراری روابط و داشتن رفتارهای ویژه با متربی خود در جهت تربیت صحیح او هستیم. در این روابط و رفتار، توجه دقیق به تفاوتهای افراد ضروری است. این تفاوتها در هر شخص به استعدادها، محیط زندگی، شرایط اجتماعی، تربیت خانوادگی و مواردی از این دست برمیگردد. دراینبین، دقت به شرایط خانواده و تأثیر تربیتی آن، ما را به بیشترین شناخت از تفاوتهای افراد رهنمون میشود و به ما در بهکارگیری شیوه درست تربیتی بسیار کمک خواهد کرد.
درست است که ما بهعنوان مربی در شکل دادن به متربی خود مؤثر هستیم و شخصیت و ویژگیهای خاص را در او به وجود میآوریم؛ اما نباید از نقش خانواده در تربیت غافل باشیم. بنابراین در ادامه به این نقش و تأثیر میپردازیم.
چنانکه ضربالمثلهای بالا اشاره دارند، خانواده در تربیت افراد مؤثر است. این، تأثیری است که در میان تمام ملل پذیرفته شده و حتی بحث از تربیت کودک و زمان آن در افسانههای رواجیافته میان مردم هم رسوخ کرده است. در افسانهای کهن حکایت شده است که مادری با کودک یک ساله خود نزد دانشمندی رفت و گفت: ای مرد دانشمند! به من بگو که از چه سنّ و سالی بایستی کودک خود را تربیت کنم؟
مرد دانشمند، با دقت به کودک نگریست و کوشید تا سنّ و سال او را تشخیص دهد. سپس به او گفت: ای زن! تو درست دوازده ماه دیر کردهای![۲] یعنی خانواده از آغاز تولد کودک در تربیت او نقشآفرین است.
این نقش و تأثیر در مکتب انسانساز اسلام حتی پیش از تولد کودک را نیز دربر میگیرد و به گونهای درخور مورد اشاره و اهتمام قرار گرفته است. رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) میفرمایند: ببینید نطفۀ خودتان را در چه محلی مستقر میکنید، از قانون وراثت غافل نباشید، توجه کنید زمینۀ پاکی باشد تا فرزندان شما وارث صفات ناپسند نشوند.[۳] و یا علی (علیهالسلام) میفرمایند: «سجایای اخلاقی دلیل پاکی وراثت و فضیلت ریشۀ خانوادگی است».[۴] رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در جائی دیگر در خصوص تأثیر وراثت در تربیت میفرمایند: ریشه سعادت و شقاوت مردم را باید در رحم مادر جستجو کرد.[۵] احادیثی از این دست فراوانند که نکات ظریف و دقیقی را درباره نقش خانواده در تربیت کودک بیان میدارند.[۶]
آنچه قابل توجه و تأمل است اینکه هرچند عواملی که در تربیت انسان مؤثر است، هر کدام بجای خود مؤثر است و هیچکدام جای دیگری را نمیگیرد؛[۷] اما نقش خانواده در تربیت، نقشی در راستا و همعرض عوامل بیرونی دیگر همچون محیط پیرامونی، مدرسه، دوستان و … نیست بلکه نهاد خانواده مهمترین پایگاه تربیت فرزندان است.
از نظر فلسفه اجتماعی اسلام، تشکیل خانواده جنبه اجتماعی دارد. تشکیل کانون خانواده از قبیل تأسیس یک مؤسسه فرهنگی و تربیتی یا صحّی و بهداشتی است که نمیتواند زیاد جنبه انتفاعی داشته باشد. بنابراین زوجین حکم مدیران آن مؤسسه را دارند و آنچه بیشتر باید مورد نظر قرار بگیرد، مصلحت افرادی است که در آن مؤسسه تربیت میشوند. خانواده کانونی است تربیتی که طبیعت و فطرت برای پرورش تن و روح فرزند آدم آفریده است و هیچ چیز دیگر نمیتواند جای او را بگیرد. از این نظر جنبه تکلیف و جهاد آن بر جنبه حقوقی آن میچربد.[۸] زندگی خانوادگی از نظر اسلام و از نظر فطرت و طبیعت، انجام وظیفه نسبت به نسل آینده و یک مسئولیت است نه یک امر فردی مثل مسافرت و گردش.[۹]
اسلام خانواده را مقدس میبیند و یکی از جهات تقدس آن را در نقش مهم تربیتی این کانون برمیشمرد. شهید مطهری در این باره میفرماید: «یکی از جهات تقدس خانواده این است که مکتبی برای نسل آینده است. یگانه کانون صلاحیتدار تربیت نسل آینده است. چیزی جای کانون خانوادگی را از لحاظ تربیت نمیتواند بگیرد.»[۱۰]
از نگاه علمی نیز «خانواده به عنوان رکن اساسی تربیت، نقش بسیار مهمی در کمک به رشد و تربیت کودکان ایفا میکند، این امر به ویژه در اولین سالهای زندگی که تجربههای اولیه کودک در حال شکل گرفتن است، از اهمیت شایان توجهی برخوردار است. غالب رفتارهای انسان بر اساس یادگیری است و اولین و مهمترین پایگاه یادگیری کانون خانواده است. بسیاری از مهارتها در نخستین سالهای زندگی فراگرفته میشوند. در اصل خانه و خانواده پایههای اجتماعی شدن و ساختار شخصیت کودک را بنیان میگذارند. ایفای نقش پدر و مادر به عنوان عامل پرورشی در چارچوب خانواده شرط استقرار شخصیت سالم کودک خواهد بود.»[۱۱]
این همه، من و توی مربی را به دقت بیشتر در ساحت خانواده و تأثیر تربیتی آن، سوق میدهد. ما از آن جهت که مربی هستیم باید تفاوتهای افراد را در تربیت لحاظ کنیم و باید بدانیم اگر پدر و مادر، سیر و پیاز باشند فرزندشان رایحه خوشبویی نخواهد بود و باید توجه داشته باشیم که تنها از یک درخت سالم است که میوه سالم به دست میآید و جوجه همان آواز خروس را میخواند.
[۱]. آداب و آفات تربیت کودک و نوجوان، سید داود سید میرزایی و دیگران، ص ۵۲-۵۳٫
[۲]. گلبرگ زندگی، دکتر مهدی نیکخو، ص ۲۴۰٫
[۳]. «اُنظرنی اَیِّ شَیٍ تَضَعُ وَلَدَکَ فَاِنَّ العِرقَ دَسّاسٌ». المستطرف، ج ۲، ص ۲۱۸٫
[۴]. «حُسنُ الاَخلاقِ بُرهانُ کَرَمِ الاَعراقِ». غررالحکم، ص ۲۵۴٫
[۵]. «الشَّقیُّ مَن شَقِیَ فی بَطنِ اُمّهِ وَ السَّعیدُ مَن سَعِدَ فی بَطنِ اُمَّهِ». بحارالانوار، ج ۵، ص ۱۵۷٫
[۶]. مقاله نقش خانواده در تربیت کودک از دیدگاه امام خمینی(ره)، نوشته طاهره جاوید.
[۷]. گفتارهای معنوی، شهید مطهری، ص ۲۶۹٫
[۸]. یادداشتها، شهید مطهری، ج ۵، ص ۴۶٫
[۹]. همان، ص ۴۴٫
[۱۰]. همان، ص ۷۳٫
[۱۱]. مقاله نقش تربیتی خانواده، نوشته اسماعیل برقی.