تشکیلات خدایی، تشکیلات خدایی
سید مهدی موسوی
پیرامون تشکل اسلامی و انقلاب اسلامی
اعتماد امام به مردم
امام خمینی در سال ۱۳۴۱ معتقد بودند: «بزرگترین کاری که از ما ساخته است، بیدار کردن و متوجه ساختن مردم است. آن وقت خواهید دید که دارای چه نیروی عظیمی خواهیم بود که زوال ناپذیر است و توپ و تانک هم حریف آن نمی شود.»(۱) براساس همین نگاه بود که به انقلاب اسلامی روی آورد.
نقش تشکلهای اسلامی در پیروزی انقلاب
انقلاب اسلامی ایران، حاصل حضور نیروهای مردمی و تشکلهای منسجم اسلامی و بسیج عمومی ملت ایران در پرتو مذهب تشیع و رهبری روحانیت بیدار بود. در این میان نقش تشکل بسیار مهم و برجسته بود، چنانکه مقام معظم رهبری معتقد است: «تشکیلات یکی از فرائض هر گروه مردمی است که هدفی را دنبال میکنند. تشکیلات یعنی نظم، یعنی تقسیم وظایف، یعنی ارتباط و اتصال و زنجیرهای کار کردن؛ این معنای تشکیلات است. این چیزی است که نه فقط بد نیست، بلکه یک چیز خوب و بلکه یک چیز ضروری است. هیچ کاری در دنیا بدون تشکیلات پیشنمیرود؛ انقلاب اسلامی هم بدون تشکیلات پیش نرفت و پیروز نشد.»(۲) دشمنان انقلاب نیز اهمیت تشکلهای مردمی را فهمیده بودند، لذا با کار تشکلی مردم مخالفت میکردند: «دشمن از سازماندهی میترسد. دشمن از پیوستگی و تشکل نیروهای عظیم مردم به یکدیگر میترسد. هر چیزی که تشکل ایجاد کند، دشمن با او مبارزه میکند. شما دیدید در دوران اختناق، مساجد و حسینهها که تشکل ایجاد میکردند، دشمن آن قدر با آنها مخالفت میکرد.»(۳) با نگاه به تاریخ انقلاب اسلامی، حضور دهها تشکل اسلامی را میببینیم که هر یک در منطقۀ جغرافیایی خاص و با رویکردهای متفاوت، در مسیر اهداف انقلاب اسلامی حرکت کردهاند. علاوه بر هیئات مذهبی و جلسات مذهبی، هیئتهای مؤتلفه اسلامی، جامعۀ روحانیت تهران، جامعۀ مدرسین قم، گروههای کوچک جوانان و نوجوانان انقلابی، مانند: گروه ابوذر (در نهاوند)، گروه شیعیان راستین (در همدان)، گروه الله اکبر (در اصفهان)، گروه الفجر (در زندان قصر)، گروه صف، گروه منصورون، گروه مهدویون، گروه موحدین، حزب الله و دهها مورد از این قبیل، نمونههایی از این حضور فعال است.
اولین تشکل مردمی اسلامی پس از پیروزی
این حضور مردمی در عرصۀ سیاست و جامعه، پس از پیروزی انقلاب نیز به اتمام نرسید و مردم انقلابی به هدایت رهبری امام خمینی(ره) خود را ملزم میدیدند که به حفظ این پیروزی بپردازند و با برعهده گرفتن امور مملکت، از خطرات احتمالی و هرج و مرجهای عادی پس از انقلابها، در نبود دولت مستقر، جلوگیری به عمل آورند. لذا تشکلهای مختلف مردمی (صنفی، دانشجویی و دانشآموزی) شکل گرفت و بسیج عمومی را در برابر حوادث، به وجود آوردند. انقلاب اسلامی ایران به رغم داشتن مشکلات گوناگون و دخالت گروههای مختلف فکری در مبارزات انقلابی و در نتیجه سهمخواهی آنان از پیروزی انقلاب برای حفظ، قوام و تداوم خود، نیازمند نهادی بود تا از کید دشمنان در امان بماند. اولین حرکت در راستای حفظ و تثبیت انقلاب در درون مرزهای کشور، که به تدبیر حضرت امام (ره) به عنوان سکاندار انقلاب اسلامی از همان بدنۀ تشکلهای اسلامی شکل گرفت، تشکیل کمیتههای انقلاب اسلامی به ریاست آیتالله مهدویکنی در ۲۳ بهمن ۱۳۵۷ جهت مبارزه با دشمنان انقلاب در داخل کشور و شرایط بحرانی اوایل انقلاب بود، که به یقین از نظر رفع مشکلات و مسائل داخلی، انقلاب را تا زمان تثبیت و با نگاهی واقعبینانه، به خاطر نیروسازی و تغذیۀ تمامی نهادهای انقلابی تا امروز، بیمه کرده است.
ویژگیهای مهم تشکلهای اسلامی در انقلاب
خصیصۀ مهم و بارز تشکلهای اسلامی و کمیتههای انقلاب اسلامی، اولاً مردمی بودن و ثانیاً جمع شدن حول محور روحانیت در مساجد بود که ضمن همبستگی نیروها و امکانات، از انحراف فکری و عقیدتی آنها جلوگیری میکرد. به نظر امام همین روحیۀ اسلام خواهی مردم بود که آنها را در انقلاب اسلامی گرد هم جمع کرد: «مگر غیر اسلام میتوانست یک مملکتی را از اول تا آخر، از بچه تا بزرگ، بسیج کند برای یک مطلب. اینها هر کدام یک مقاصد علی حدّه داشتند قبل از نهضت. هر کس یک کار علی حدّه داشت، کاری به این مسائل نداشتند. آنکه همۀ اینها را به هم پیوند داد و بسیج عمومی کرد، آن اسلام بود.»(۴)
اهمیت تشکل اسلامی در جمهوری اسلامی
تشکلهای اسلامی همزاد با انقلاب اسلامی و همگام با تحولات و رخدادهای انقلاب است و کمتر کسی پیش بینی میکرد که زمانی این تفکر، مرزها را درنوردد و سراسر جهان اسلام را تحت تأثیر خود قرار دهد. شاهد روشن بر این مدعا، تلاشهای سی و یک سال اخیر دشمنان این مرز و بوم در ضدیت و دشمنی با تشکلهای اسلامی، همچون بسیج و انجمنهای اسلامی است که با ترفندهای مختلف هر باره سعی کردهاند که این نهاد را بی اعتبار و مردم را از حضور در صحنههای انقلاب باز دارند.
بدون تردید نقش بسیج مردمی و حضور فعال و مسئولانۀ مردم در صحنههای اجتماعی و سیاسی، موجب دوام و پایداری حکومتها و ایجاد وحدت و همدلی میان ملت و دژ محکمی در برابر تهدیدها است. از آنجا که نظام مقدس جمهوری اسلامی تبلور حاکمیت دینی و مردمی است، مردم در متن حاکمیت حضور دارند. از این رو یکی از امتیازات نظام جمهوری اسلامی ایران، بسیج مردمی و شکل گیری تشکلهای مردمی است که به اعتراف دوست و دشمن، از عناصر اصلی پیروزی انقلاب و پایداری جمهوری اسلامی ایران در برابر بحرانهای وسیع خارجی و داخلی بوده است.
بازسازی مجدد تشکلهای اسلامی براساس تحولات جهانی
حضرت امام خمینی(ره)، توجه ویژهای به تشکیل بسیج و گسترش فرهنگ و تفکر تشکلی در سراسر جهان داشتند و همیشه بر نقش مردم در تأمین سلامت و موفقیت کشور و نظام تأکید مینمودند. از منظر امام، سابقۀ تشکلهای اسلامی به دعوت انبیا الهی و شیوۀ هدایت قرآنی برمیگردد که در پی رشد معنوی و مادی انسانها بوده است. در اندیشه امام(ره) تشکلهای اسلامی، نهادهایی اجتماعی با ابعاد متعددی است که پاسخگوی نیازهای اساسی و حیاتی جامعه و عامل مهمی در توسعه و پیشرفت معنوی و مادی جامعه است. در نگاه امام(ره)، بسیج عمومی و حضور مسئولانۀ مردم در صحنههای سیاسی و اجتماعی، نیازمند تمهیدات و مقدمات فرهنگی و اجزا و عناصری است که بتواند در این مسیر گام بردارد.
براساس نظریات امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری، تشکلهای اسلامی در واقع نیروهای استراتژیک و منحصر به فردی هستند که میتوانند متناسب با هر شرایطی، سازمان لازم را پیدا کرده و با در اختیار گرفتن ساز و کارهای لازم، مأموریت و وظایف محوله را به خوبی انجام دهند. از این رو، لازم است تا متناسب با شرایط امروزیِ نظام جمهوری اسلامی و بیداری اسلامی، مجدداً سازمان دهی شوند تا بتوانند مسئولیت تاریخی خود را به انجام برسانند، همچنان که امام خمینی فرمودند: «من امیدوارم که این بسیج عمومی اسلامی، الگو برای تمام مستضعفین جهان و ملتهای مسلمان عالم باشد و قرن پانزدهم، قرن شکستن بتهای بزرگ و جایگزینی اسلام و توحید به جای شرک و زندقه و عدل و داد به جای ستمگری و بیدادگری و قرن انسانهای متعهد به جای آدمخواران بیفرهنگ باشد.»(۵)
پی نوشت ها:
(۱) روحانی، سید حمید: «نهضت امام خمینی»، دفتر اول، ص ۲۵۸٫
(۲) مقام معظم رهبری: «دغدغههای فرهنگی»، مؤسسه ایمان جهادی، تهران، ۱۳۹۰، ص ۱۴۴؛ ۰۲/۰۳/۱۳۵۹٫
(۳) مقام معظم رهبری: سخنرانی در اولین سالگرد ضایعۀ غم انگیز هفتم تیر در دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی، ۱۳۶۱٫
(۴) امام خمینی، سید روح الله: «صحیفه امام»، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، ج ۲۸، ص ۱۳٫
(۵) صحیفه امام، ج۱۲، ص۱۶۰٫