تربیت اجتماعی
امیرحسین شجاعی
میل به اجتماع و زندگی اجتماعی، یکی از ویژگیهای بسیار مهم انسان به شمار میآید. بسیاری این ویژگی را از فطریات و خصوصیات ذاتی انسان دانسته که از زمان کودکی در وجود انسان نهادینه شده است و از همان زمان برای رفع حوائج و نیازهای خود، فرد را در مسیر اجتماع و ارتباط با همنوعان قرار میدهد. زندگی همۀ ما در ارتباط با انسانهای دیگر معنا میشود. در حقیقت ما در مسیر زندگی، نیازمند برقراری ارتباط با اطرافیانمان هستیم. کودکان، ناگزیر روزی باید به دریای اجتماع وارد شوند. بدیهی است حفظ موجودیت در برابر امواج خروشان اجتماع، احتیاج به مهارتهای اجتماعی قوی دارد. افزون بر این مطلب، از آن جهت که قوام و حیات انسان در جامعه بوده و رشد و انحطاط او در روابط اجتماعی شکل میگیرد، جنبههای فردی انسان نیز تحت تأثیر این روابط اجتماعی قرار خواهد گرفت. با این بیان، اهمیت توجه به این بُعد شخصیتی انسان و تلاش در جهت تربیت اجتماعی فرد، بدیهی بوده و نیاز به توضیح بیشتری نخواهد داشت.
تربیت اجتماعی، عبارت از تأمین تمهیدات لازم برای تقویت ارزشها و ضوابط مطلوب اجتماعی در انسان است. هدف این نوع تربیت، مؤثر بودن فرد در برخوردهای اجتماعی میباشد. اسلام نیز -که مکتبی برای تعالی بخشیدن روح و شخصیت انسان بوده و خود را در خدمت سعادت بشر میبیند- خود را دین اجتماعی میداند. به هر جای اسلام که نگاه کنیم، رگههایی از رویکرد اجتماعی مشهود است. از این رو، هم در قرآن کریم و هم در روایات پیامبر و اهل بیت(ع) برای تعالی این بعد شخصیتی و تربیت آن، مطالب گرانبهایی وارد شده است.
با در نظر گرفتن تعالیم دینی و آموزههای تربیتی دین، میتوان اهداف مهم و قابل توجهی را برای تربیت اجتماعی برشمرد. از این رهگذر، فرد -مخصوصاً کودک و نوجوان- برای انطباق با محیط اجتماعی، آمادگی لازم را پیدا میکند. با پذیرش تربیت اجتماعی و قرار گرفتن در اجتماع، هویت پیدا کرده و خود را عضوی از اجتماع میبیند. از خودمحوری گذشته و با خروج از سلطۀ مدار فردی، هر دو مدار را مورد توجه قرار میدهد؛ یعنی هم برای اجتماع ارزش قائل است و هم برای خویشتنِ خویش و هیچکدام را بیهوده فدای دیگری نمیکند. همزیستی صحیح اجتماعی را آموخته و زیستن آسوده در کنار هم، با داشتن آرامش و امنیت را یاد میگیرد. با انتخاب صحیح در عرصههای مختلف اجتماعی، میتواند خود را از آسیبهای اجتماعی که ممکن است با حضورش در اجتماع پدید آید، دور کند. روحیۀ عدالتخواهی و داوریِ به حق و پذیرش آن، در نهادش ریخته خواهد شد؛ هر چند پذیرش حق به زیان شخص و بستگانش باشد. مهمتر از همه، فرد برای قبول مسئولیتهای اجتماعی و تلاش در رفع نیازهای اجتماع، آماده میشود.
رعایت حقوق دیگران و مراعات انصاف در برخورد با آنان، فداکاری و ایثار، تعاون و همکاری، خدمت به همنوعان، ایجاد روحیۀ برادری، احساس تعهد نسبت به هدایت و رشد و آگاهی دیگران، تلاش برای رفع اختلاف بین مردم، مبارزه با بیعدالتی، عادت به نظم و انضباط در عرصههای مختلف فردی و اجتماعی و در نهایت زمینهسازی تشکیل جامعۀ سالم اسلامی -که آرمان انبیا بوده است- از دیگر نتایج تربیت صحیح اجتماعی میباشند.
برای رسیدن به این امور مهم، علاوه بر لزوم برنامهریزی صحیح و مفید در راستای نیل به هر یک از اهداف و امور مذکور، توجه به نکات زیر نیز ضروری است:
- مربی باید به این باور برسد که اصل اجتماعی شدن و پرورش و تقویت گرایشهای اجتماعی متربی و تشویق او به معاشرت با اشخاص و گروهها و شرکت در اجتماعات، امری ضروری است. تا ضرورت این امر تبدیل به یک باور نشود، قدمی مفید و مؤثر در راستای تقویت بُعد اجتماعی و تعالی آن، برداشته نخواهد شد.
- یکی از بهترین راههای تربیت اجتماعی نوجوان، ارائۀ الگوی مناسب و شایسته است. الگوها نقش تعیین کنندهای در رشد یا انحطاط انسانها دارند و معمولاً انسان تمایل دارد در تمامی گفتار و کردار و حرکات و سکنات، از مقتدا و الگوی خود تبعیت نماید. برای اینکه فرایند تربیت اجتماعی تسهیل گردد، باید الگوهایِ اجتماعی مناسبی برای نوجوان ترسیم کرد، تا او بتواند با آنها ارتباط عاطفی ایجاد کرده و مجذوب آنها گردد.
- کمک کردن به متربی در انتخاب دوستان صالح و شایسته و برحذرداشتن او از دوستی و معاشرت با افراد ناصالح و بدرفتار، از دیگر موارد ضروری در این مسیر میباشد.
- مربی، خود باید از نظر اجتماعی و اخلاقی به گونهای باشد که کردار و رفتارش، خواسته یا ناخواسته، در رشد و تعالی متربی تأثیر مثبت بگذارد. علاوه بر این، در گفتار و برنامههای آموزشی نیز باید برنامههای صحیح اجتماعی و اخلاقی را تنظیم و تدوین نموده و از جهت نظری نیز، متربی را با فرهنگ اجتماعی و برخوردهای صحیح و شایسته آشنا نمود.
- مشورت در کارها، موجب شکوفایی استعدادهای درونی افراد شده و زمینۀ الفت و مهربانی آنها را آماده میسازد. باید به نوجوان آموخت که در امور پیچیدۀ اجتماعی، از سر خامی برخورد نکند و پیوسته از نظرات و افکار دیگران استفاده نماید.
- در کنار تربیت نوجوان، نباید از تزریق محتواهای تربیتی به خانوادهها و آموزش آنها برای اصلاح روابط درون خانوادهای، غافل شد. هر چه باشد، نوجوان با خانوادۀ خود بیش از دیگران در ارتباط بوده و تأثیرات زیادی از آنها میگیرد. هر چه ارتباط مربی و خانوادۀ متربی بیشتر باشد، روند تربیتی کودک و نوجوان سریعتر و بهتر طی خواهد شد.