این تیغ دو لبه دارد
تکتم درهکی
امام و رهبری از رسانهها چه میخواهند؟
رسانه، هویت فرهنگی ملتها را میسازد و در دست همۀ جبههها قرار دارد. اگرچه تا کنون بیشتر در موضع اثرپذیری بودهایم، اما نگاه تمدنی ما اقتضا میکند که هر چه سریعتر از موضع انفعال خارج شده و اثرگذاری در دنیا را برای خود تعریف کنیم. از همین منظر است که رهبر انقلاب نیز در دیدار خود با مدیران و برنامهسازان رسانهای کشورهای مختلف، میفرمایند: «رسانۀ ما، هم باید ناظر باشد به خنثی کردن کار دشمن در داخل، هم باید ناظر باشد به ضربه زدن به دشمن در فضای عمومی».۱
بدون شک انجام وظیفه در این دو حوزه –که به صورت همزمان باید صورت پذیرد- با بهرهگیری از رهنمودهای امام راحل و رهبر معظم انقلاب، راحتتر خواهد بود.
- نگاه تدافعی
نگاهی که خوشبینانه نیست
وضعیت فعلی رسانههای جهان، وضعیت امیدوار کنندهای نیست. تمام غولهای رسانهای دنیا توسط سرمایهداران استعمارگر در حال کنترل هستند و این امر، یارای مقاومت را از ملتهای مستقل گرفته است. این موضوع در بیانات رهبر انقلاب نیز مشهود است چنان که جادۀ رسانههای دنیا را یک جادۀ یک طرفه میدانند و معتقد هستند که آنچه را که صاحبان قدرت رسانهای و امپراطوری رسانهای میپسندند، با استفاده از علم و فناوری پیشرفته، به زوایای دنیا منتشر و منعکس میشود.
گفتوگوی آزاد ملتها
ارتباط میان ملتها و انتقال صاف و بدون سانسور مفاهیم آنها به یکدیگر، تنها در صورتی محقق خواهد که این جادۀ رسانهای چند جانبه شود. در صورتی که ملتها بتوانند به صورت اخلاقی و استدلالی با یکدیگر داد و ستد معنوی، اخلاقی و فرهنگی کنند. گوش کردن ملتها به مفاهیم زلال یکدیگر، آنها را به هم نزدیک خواهد کرد؛ «بسیاری از دشمنیهای موجود میان ملتها، ناشی از عدم تفاهم و سوء تفاهم است. حرف یکدیگر را نمیدانند».۲
روزنههای امیدواری
جامعۀ امروزی با گذشته تفاوت دارد؛ ملتها و کشورهای مستقل، به رسانههایی دسترسی پیدا کرده و تا حدودی کار خودشان را میکنند؛ اما همچنان بین آن چیزی که هست و آن چیزی که باید باشد، فاصلۀ زیادی است.
- نگاه تهاجمی
سخن اصلی در این مقطع آن است که اسلام، حرفهای بسیاری در دنیا برای گفتن دارد. ما در بسیاری از مسایل، از غرب طلبکاریم. برای بسیاری از مشکلات بشریت راه حل و برای بسیاری از مسایل پیش روی جهان، ایدههایی منحصر به فرد و بیسابقه داریم. اسلام برای سعادت بشریت برنامه دارد و بر ما است که این برنامهها را به گوش جهانیان برسانیم. همان مفهومی که امام راحل از آن با عنوان «صدور اسلام» یاد میکنند؛ «ما که میگوییم اسلام را ما میخواهیم صادر کنیم، معنایش این نیست که ما سوار طیاره بشویم و بریزیم به ممالک دیگر. یک همچون چیزی نه ما گفتیم و نه ما میتوانیم. اما آنچه ما میتوانیم، این است که میتوانیم به وسیلۀ دستگاههایی که داریم، به وسیلۀ همین صدا و سیما، به وسیلۀ مطبوعات، به وسیلۀ گروههایی که در خارج میروند، اسلام را آن طوری که هست، معرفی کنیم».۳
بسیج ملتها برای اخراج ستمگران از صحنه
«در این دنیای مسموم که نفس کشیدن در آن مرگ تدریجی است، تکلیف ملتهای در بند این ابرقدرتها و انگلهای آنان چیست؟ باید بنشینند و این صحنههای جنایتکار را تماشا کنند و با سکوت مجال دهند که دنیا در آتش بسوزد؟ آیا روحانیون، نویسندگان، گویندگان، روشنفکران، متفکران -از هر ملت و مذهب که هستند- در این زمان تکلیفی انسانی، مذهبی، ملی و اخلاقی ندارند و باید نقش تماشاگر را در کشورهای خود ایفا کنند؟ و یا آنکه باید این سران و سردمداران با گفتار و نوشتار خود، ملتهای مظلوم در بند را بسیج کنند تا ستمگران را از صحنه خارج نمایند و حکومت را به دست مستضعفان بسپارند، چونان که در ایران با همّت ملت بزرگوار شد.»۴ امام راحل در این بیانات صریح، راه برون رفت از بسیاری مشکلات را تلاش رسانهای -آن هم با گفتار و نوشتار- میدانند.
بایدهای رسانهای در نگاه رهبر انقلاب
لازم است حرف خوب را به خوبی ارائه کنیم. در ادامه به برخی از این بایدهای رسانهای برای انتقال بهتر مفاهیم که در بیانات رهبر انقلاب در دیدار با مسئولان صدا و سیما (۱۱/۰۹/۱۳۸۳) وجود دارد، اشاره خواهد شد:
- ریشهدار کردن شناخت و باور به ارزشها و بنیانهای فکری انقلاب و نظام اسلامی. صرف اینکه در زمینۀ انقلاب و نظام، چیزهایی را به صورت کلیشهای و شعاری تکرار کنیم، کافی نیست؛ باید در مردم نسبت به این شعارها باور حقیقی به وجود آید.
- مصونیت دادن به ذهن جامعه از تأثیر مخرب تهاجم فرهنگی و ارزشىِ دشمن.
- باور به کارآمدی نظام.
- ایجاد همگرایىِ عمومی و فضای همکاری و محبت و وحدت در درون کشور و میان مردم؛ باید روحیۀ محبت، وحدت، همگرایی و ارتباط و پیوند در میان مردم تقویت شود.
- آگاهسازی نسبت به مقولههای حساس مثل علم. مردم را نسبت به مقولۀ علم، امنیت، پرورش نخبگان، اقتدار ملی، کار و ابتکارِ گرهگشا و پیشبرنده و مقولاتی از این قبیل، حساس کنید.
- هویت حقیقی جامعه، هویت اخلاقی آن است. در واقع، سازۀ اصلی برای یک اجتماع، شاکلۀ اخلاقی آن جامعه است و همه چیز بر محور آن شکل میگیرد. ما باید به اخلاق خیلی اهمیت بدهیم. (در ادامۀ این بیانات، تصریح میکنند که باید رسانهها برای ترویج اخلاق برنامه داشته باشند.)
- نگرش به محتوا الزامی است. همۀ فعالیتهای رسانهای باید پیام داشته باشد. منظور این نیست که برنامهها و کارهایی صورت گیرد که خسته کننده و دلگیر باشد؛ پیامها در حین یک برنامۀ شرین و سرگرم کننده گنجانده شود. فعالیتهای رسانهای نه تنها باید از هر پیام منفی بر حذر باشند، بلکه نباید بدون پیام و موضع هم باشند. باید حتماً حرفی برای گفتن داشته باشند.
- دادن پیامهای گوناگون. باید جریانی انجام گیرد و به شکل یک روند درآید؛ مقطعی و موردی فایدهای ندارد. همۀ برنامههای ما باید یکدیگر را کمک کنند تا این فکر و این اندیشه در جامعه مطرح شود. باید آهنگ کلی برنامهها یکی باشد و در بین آنها تناقض دیده نشود.
- القای غیر مستقیم پیامها و مفاهیم. هنر این است که انسان مطلب را به شیواترین شکل و به مؤثرترین نحو بیان کند، اما هیچ حالت امتناعی در طرف مقابل به وجود نیاورد.
دو ابزار مهم و کارآمد برای کار رسانهای